احمد رضوی: پرگار آیت‌الله بی‌بی‌سی بر چه مداری میچرخد؟

بخش فارسی تلویزیون بی‌بی‌سی در آخرین برنامه پرگارش میزگرد چهارنفره‌ای را پخش می‌کند با عنوان ”پرسش‌هایی برای تمام فصل‌ها “. زیر عنوان این برنامه ”بحث این هفته: ساواک“ است. ترکیب شرکت‌کنندگان از همان ابتدا بودار است:

-    احمد فراستی از رهبران عملیاتی اداره‌ی سوم ساواک، خیلی روشن یعنی از سر شکنجه‌گران سازمان جهنمی و منفور ساواک.
-    عرفان قانعی فرد ”تاریخ نگار!“. مجری مصاحبه‌ی مفصل سفیدسازی با پرویز ثابتی رییس اداره سر شکنجه‌گر با مأموریت ادامه و تکمیل سفیدسازی شکنجه در زندان‌های شاه و شیخ
-    سعید شاهسوندی شاگرد جلاد و تیر خلاص زن اوین که انتقام شکنجه‌ای که زمان شاه دیده بود را هنوز که هنوز است در پست مقدس ”از رهبران عملیاتی واواک آخوندی“ از انقلاب و انقلابیون طلب می‌کند و بالاخره
-    یک ”زندانی سیاسی در پیش و پس از انقلاب“ و یک عضو نادم مرکزیت سازمان چریک‌های فدایی.
شکنجه‌گر در تمام طول برنامه از شکنجه که با وقاحتی بی‌نظیر، با گردن برافراشته ”از مشروعیت اهدایی حضرت آیت‌الله“ آن را به شلاق زدن ساده محدود می‌داند دفاع می‌کند. هر کس در زندان‌های شاه بوده و سروکارش با ساواک افتاده می‌داند که شلاق یکی از دردناک‌ترین شکنجه بوده و تفاوت چوب و فلک ادعایی این جانی با شلاق‌های اتاق شکنجه ساواک که گاه گوشت پا و پشت را از استخوان جدا می‌کرد یا چشیده و یا دیده است. احمد فراستی زمین و زمان را به هم می‌بافد که مخالفین شاه اعم از انقلابیون و بقیه را مقصر، شروع‌کننده خشونت و درنتیجه مستحق بردن زیر شکنجه تا حد مرگ و تکه‌پاره کردن، روی اجاق‌برقی سوزاندن، در انواع قپانی برای ساعت‌ها و روزها آویزان کردن، بردن توی تپه‌های اوین و اعدام دستجمعی و ساختن دروغ فرار آنها و ... اعلام کند. بعد هم جا و بیجا از شکنجه در نظام‌های دیکتاتوری مثال می‌آورد و از ضرورت و مشروعیت آن به خاطر حفظ نظامشان دفاع می‌کند و یک‌مرتبه با یک ویراژ با نشان دادن سندی از یک «گاومزدور پیشانی‌سفید» وزارت بدنام اطلاعات آخوندی بنام ”علی‌اکبر دروغگو“ مدعی شکنجه در سازمان مجاهدین می‌شود. همین چند کلمه نشان می‌دهد این حیوان بی شاخ و دم که در یک برنامه تلویزیونی این‌قدر با قساوت و بی‌رحمی از شکنجه دفاع می‌کند وقتی ”از رهبران عملیاتی اداره‌ی سوم ساواک“ بوده با آزادیخواهانی که اسیر چنگالش بوده‌اند چه می‌کرده است. این اشاره مختصر بخشی از پروژه بودار آیت‌الله بی‌بی‌سی را برملا می‌کند. در روزهایی که خامنه‌ای و همه باندهای جنایتکار حاکم بر ایران از باز شدن پرونده حقوق بشر این رژیم ضد بشر بعد از توافق و زهرخوران اتمی به وحشت افتاده‌اند و این مسئله به خواست مبرم همه آزادیخواهان و وطن‌پرستان ایران تبدیل‌شده است پیام این برنامه به آیت‌الله‌های حاکم این است که: نگران نباشید. هر جنایتی که تا الان کرده‌اید مفت چنگتان، ازاین‌پس هم تا می‌توانید و بهر شکل و اندازه که می‌خواهید شکنجه کنید، هوایتان راداریم.
”تاریخ نگار!!“ که از سر شکنجه‌گر چیزی کم ندارد هم همین مأموریت را دارد. از این شاخ به آن شاخ می‌پرد. ده جور حرف میزند، به طرز مضحکی مدعی بی‌طرفی می‌شود ولی هم طرف شاه و هم طرف آخوند را نگه می‌دارد. به دیکتاتور حق می‌دهد که برای حفظ نظامش هر جنایتی می‌خواهید بکند. برای شادی روان جنایتکاران و رؤسای ساواک دعا می‌کند و لو می‌دهد که ازجمله وظایفی که در زمره تحقیقات بی‌طرفانه‌اش و البته بی‌مزد و منت برای ”خاندان جلیل سلطنت“ بر عهده دارد تهیه و افشای آمار 1700 نفره ”خرابکاری گروه‌های تروریستی“ است. جناب روباه فربه دست‌آخر یک‌مرتبه و بی‌مناسبت کینه حیوانی‌اش به ”مسعود رجوی“ و شهید قهرمان ”محمدرضا سعادتی“ را صدالبته بازهم بی چشمداشت سرسوزنی جیره و مواجب تقدیم ”نظام مقدس جمهوری اسلامی“ می‌کند. نقشی که وی در این نمایش بازی می‌کند نشان می‌دهد که این آدم! اگر نبوده و نیست که من یکی حداقل شک دارم استحقاق رسالت مأمور عملیاتی یا پشتیبانی بازجویی و شکنجه هم در نظام سرنگون‌شده شاهنشاهی و هم در نظام فرتوت و روبه‌مرگ ولایت‌فقیه را دارد. اصلا میخ تابوت به همین درد می‌ خورد.
”شاگرد جلاد اوین“ نیازی به معرفی ندارد. ژست‌ها و اداواطوارها و افاضاتش در طول مصاحبه هم برای کسانیکه از سوابق مشعشع دزدی‌ها و فساد اخلاق و بریدگی‌اش از مبارزه بی‌اطلاع نیستند چیز جدیدی ندارد. آنچه مهم‌اند سؤال از حضرت آیت‌الله است که درست در روزهای سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی و عملیات فروغ ”جاویدان“ مجاهدین، آوردن این آدم! که در این عملیات بریده، خودش را با التماس تسلیم دشمن کرده و تا مرحله شرکت عملی در قتل‌عام سال 67 و زدن تیر خلاص زدن پیش رفته و بعد هم برای ادامه مأموریت در اشکال نوین به خارج پرتاب‌شده است را با چه منظور و هدفی به صحنه آورده، مبارز و مخالف شکنجه جا زده و به او عنوان ”فعال سیاسی“ عطا کرده است. به نظر می‌رسد در شرایطی که ازیک‌طرف ولی‌فقیه زهر خورده در گرداب توافق اتمی گیر افتاده و سرگیجه گرفته و از طرف دیگر سیاست‌بازان و ”سرمایه‌داران بدون مرز“ برای هرچه زودتر باز شدن دروازه های غارت و چپاول ثروت‌های مردم ایران و در پی ”بوی کباب“ از یکدیگر سبقت می‌گیرند از این برنامه بوی گند یک معامله زشت و کثیف را استشمام نمی‌کنید؟ پیدا کنید پرتقال فروش و پرتقال خر را!!
”فعال سیاسی“ دوم که در این نمایش به‌دروغ سردوشی ”زندانی پس از انقلاب“ هم به او داده‌شده و برای خالی نبودن صحنه به او هم نقشی واگذارشده از سر تکدی برای ماندن در لیست آیت‌الله برای مصاحبه‌های بعدی نمی‌تواند جابجا از اظهار ندامت از گذشته غفلت کند. برای نشان دادن بی پرنسیپی ایشان همین بس که یکجا برای به دل نگرفتن و شکسته نشدن دل‌نازک شکنجه‌گر و تاریخ نگار! یادآوری می‌کند که دارند باهم گفتگوی ”متمدنانه“ می‌کنند.
بعدازاین چند اشاره مختصر آیا معلوم شد پرگار آیت‌الله بی‌بی‌سی بر چه مداری میچرخد؟ هر وقت آخوندها در گل گیرکرده‌اند، هر وقت دچار بحران شده‌اند، هر زمان بوق سرنگونی‌شان به صدا درآمده و هر وقت ضربه جانانه‌ای از سوی مردم و مقاومت ایران دریافت کرده‌اند این حضرت آیت‌الله، چوب زیر بغل، امدادگر، مددرسان و فریادرس آن‌یکی ”حضرت آیت‌الله“ شده است. این مصاحبه بخشی از پروژه انجام وظایف دولت فخیمه در دوران ”پسا مذاکره“ و یاری‌رساندن به ”رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای“ است.