یزدان حاج حمزه ـ قدرتهای خارجی با «سپاه پاسداران » چه خواهند کرد ؟

قدرتهای خارجی با «سپاه پاسداران » چه خواهند کرد ؟

یزدان حاج حمزه

بخش دوم

نارسایی های سیاست تحریم

 طرف خارجی درکارمقابله با «دیکتاتوری نظامی» ایران ، تا به حال هم  درتدوین  وتصویب سیاست مناسب کمبود ونارسایی داشته وهم دراجرای تحریم های تصویب شده . موارد زیر براین واقعیت گواهند :

. الف -  نارسایی درتدوین سیاست برخورد با دیکتاتوری نظامی ایران

هدف  اعلام شده  قدرتهای خارجی دربرخورد با « دیکتاتوری نظامی » سپاه پاسداران ، « تغییررفتار» سیاسی  این دیکتاتوری است . اینها شاخص های « تغییررفتار»  دیکتاتوری نظامی ایران را اولا درانصراف این دیکتاتوری ازتبدیل شدن به قدرتی اتمی ، ثانیا در انصراف این دیکتاتوری از آشوبگری منطقه ای وعملیات تروریستی برون مرزی ودرمرحله آخرانصراف این دیکتاتوری از تروریسم درون مرزی وسرکوب آزادیخواهان ایران اعلام می کنند .

 نا رسایی سیاست دوبعدی ( تشویقی – تنبیهی) که طرف خارجی  دربرخورد با رژیم ایران پیش گرفته ، ازهمین چشمداشت بی پایه به« تغییررفتار» این رژیم، آنهم با تکیه روی بعد تشویقی سیاست دوبعدی فوق ، برمی آید . خارجی ها تا به حال به این واقعیت توجه لازم نکرده اند ویا به روی خود نیاورده اند که درایران کنونی با رژیمی غیرمتعارف وناسازگاربا دوره تاریخی کنونی طرفند .  کردار ورفتار سیاسی داخلی وبین المللی این رژیم ناهمساز ، از فلسفه حیات این رژیم برآمده  ومبتنی برسیاست راهبردی مشخصی است که تدوین ومنتشرشده ودراساس تغییرپذیرنیست . این واقعیت،   در نظریه راهنمای عمل این دیکتاتوری ، این طور آمده است « امروزحیات سیاسی ما درجهان به عنوان ام القرای اسلام ،درگروتوسعه یافتن است . لیکن ما هیچ گاه نبایددرآرزوی محیط دوستانه جهانی باشیم وبرنامه های توسعه خود را برای اکولوژی مسالمت آمیزطراحی کنیم ... ما باید به هربهایی ، به قدرت دفاعی موثربرای حفظ نظام خود دریک محیط سیاسی متخاصم دست یابیم . دولت باید طرحهای عمرانی ورفاهی را درمرحله دوم اهمیت بگذارد ، مگردراموری که به دفاع یا بقای مردم ربط می یابد . .. سیربه سوی توسعه ، حرکتی مداری  می طلبد ودرهر مدار « استقرارنظام » شرط غیرقابل خدشه است »   ( برگرفته ازکتاب ، توسعه درنظام ولایت فقیه، که فشرده آن درروزنامه رسالت شماره های 26 و 27 خرداد سال 1372 درج شده است )
این نظریه به طورکامل دردیکتاتوری نظامی سپاه پاسداران ماده ومتبلورشده است . اولا این دیکتاتوری بنای موجودیت رژیم ولایت فقیه درایران را بردرگیری پایان نا پذیربامخالفان داخلی وخارجی در« یک محیط سیاسی متخاصم » گذاشته است .( گفتاروکردار فرمانده سپاه پاسداران ،احمدی نژاد وخامنه ای براین امر دلالت دارد) . ثانیا  درعمل نشان داده است که « باید به هربهایی ، به قدرت دفاعی موثربرای حفظ نظام دریک محیط سیاسی متخاصم » دست یابد . عجالتا تلاش می کند «دست یابی به قدرت دفاعی موثر»را در دستیابی به بمب اتمی ، دستیابی به سرپل های نفوذ تروریستی درکشورهای منطقه ودستیابی به قدرت سرکوب آزادیخواهان ایران معنا کند . درضمن رژیم ولایت فقیهی ایران، طی 20 سال گذشته 4فقره « برنامه پنجساله توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی » اجرا کرده ، که مطابق رهنمود نظری فوق الذکر،دراین برنامه ریزی ها ضمن رعایت« شرط غیرقابل خدشه » « استقرارنظام » وبه قیمت انهدام اقتصاد ایران و نادیده گرفتن رفاه مردم با « حرکتی مداری » به سمت توسعه نظامی رفته وبه انواع جنگ افزارنظیر موشک های بالستیک وامکانات تولید سلاح های کشتارجمعی دست یافته است !!
بنا براین می بینیم« رفتار» وعملکرد 20 سال گذشته نظام ولایت فقیهی ایران مبتنی ومتکی به سیاست راهبردی بوده که آنرا لازمه وضرورت « غیرقابل خدشه استقراروحفظ نظام » می دانند ودیکتاتوری نظامی سپاه پاسداران امروزالزامات پیشبرد این سیاست استراتژیک را بدون کم وکاست و جدی ترازگذشته دنبال می کند .
نارسایی و کمبود خارجی  درتدوین سیاست مناسب برای رویارویی با دیکتاتوری نظامی ایران، عمدتا ازبی توجهی به سیاست استراتژیک بقاء این دیکتاتوری و وارد نکردن عامل تغییرناپذیری « رفتار» رژیم  سرچشمه می گیرد .برخورد مطرح ترین مدعیان آمریکایی و اروپایی این دیکتاتوری شاهد این ماجراست. دولت آمریکا همچنان روی خطرهسته ای این دیکتاتوری متمرکزاست و دربرخوردهای خود برای مقابله عملی با  تروریسم برون مرزی و درون مرزی این دیکتاتوری جای قابل لمسی بازنکرده است . دولت آمریکا هنوزبه خواست قانونگزاران آمریکایی درمورد تحریم سران قوای سرکوبگر رژیم  که درداخل ایران مروج نقض حقوق بشرو سرکوب قیام آزادیخواهانه مردم ایران هستند، پاسخی نمی دهد .علاوه براین  به  ابرازنگرانی کشورهای منطقه نظیرعربستان سعودی که زیرضرب تروریسم وتجاوز برون مرزی پاسداران حاکم درایران قراردارند توجه لازم نمی کند  و مهمترازهمه ،برای تغییرنا پذیری رفتار رژیم ولایت فقیه که تغییرتمامیت این رژیم را می طلبد ، درعمل سیاسی خود جایی بازنکرده است.
نخست وزیرفرانسه صرفا به یک بعد خطرچند بعدی دیکتاتوری نظامی ایران، که  خطر  آن برای صلح منطقه وجهان باشد، دلمشغول است .وی درسفراخیرخودش به سوریه ، ازبشاراسد می خواهد کمک کند که « ایران ازتصمیم هایی که برای صلح جهان خطرناک است منصرف شود»! و متذکرمی شود که « استقرارصلح درمنطقه نیزبه تغییرسیاست وبرخورد رژیم ایران مشروط شده است » ( روزنامه فرانسوی لیبراسیون 20 فوریه 2010 ) . این قدرت اروپایی نیزهنوزدربرخورد با رژیم ایران برای تغییرناپذیری  برخورد ورفتاراین رژیم حساب بازنکرده است .
(این دوقدرت مطرح درکاررویارویی با دیکتاتوری نظامی ایران، به رغم آنکه  در موضعگیری مشترک اخیراتحادیه اروپا و آمریکا، نسبت به نقض حقوق بشروتروریسم درون مرزی ایران اعلام خطرکرده اند ،هنوز درعمل ، مقابله با نقض حقوق مردم ایران را ، وارد محاسبات خود نکرده اند) 

ب--لنگ زدن دراجرا

. شاهد مثال لنگی  طرف خارجی در اجرا، سیاست تحریم ،شیوه برخورد کشورهای عضو سازمان ملل با تحریم هایی است که تا به حال برعلیه رژیم ایران درشورای امنیت تصویب شده است .تا به حال بسیاری ازدولتهای خارجی وشرکتهای تابعه آنها ، حتی تحریم های لازم الأجرایی  را که درشورای امنیت  علیه رژیم ایران وضع شده، زیرپا گذاشته وتحریم شکنی کرده اند . شواهد متعدد نشان می دهد که  هرچه روابط تجاری رژیم ایران با این کشورها گسترده تربوده ، فضای گریزازتحریم وتحریم شکنی  برای این رژیم آماده ترشده است . رژیم ایران ، دراساس ، برای گریزازتحریم ها ومحدودیتهایی کشورهای غربی ، تجارت خارجی ایران را به سمت شرق وکشورهایی نظیرچین سوق داده است . درفضایی که حجم تجارت ایران با چین طی سالها اخیرنزدیک به 7 برابرشده وامروز به حدود 30 میلیارد دلار ( بیش ازمیزان تجارت ایران با 27 کشوراتحادیه اروپا )  رسیده است ،می بینیم واسطه ها درروزنامه های ایران به صورت علنی اعلام می کنند که با وساطت شرکتهای چینی می توانند کالاهای ممنوعه کشورهای اروپایی وآمریکا را وارد ایران کنند ! . مبادلات ایران با امیرنشین دبی و کشورمالزی نیزبه همین انگیزه وبرای آن افزایش یافته که دولت پاسداران ازطریق این کشورها راه نفسی  برای گریزازتحریم های بین المللی بازکند . درحال حاضرنیزشاهد آن هستیم که دولت احمدی نژاد به موازات  گسترش فعالیتهای یاغیگرانه اتمی خود ( تغلیظ اورانیوم تا 20 درصد وایجاد پایگاههای جدید غنی سازی اورانیوم ) ، خیزبرداشته عراق وشرکتهای عراقی  را به سرپل دیگری برای سیاست تحریم شکنی خود تبدیل کند . دراین مورد کنسول دولت پاسداران درکنسولگری بصره اخیرا اعلام کرده که ایران می خواهد طی سال 2010 میزان مبادلات تجاری خود با عراق را دوبرابرکند واز4 میلیارد دلارسال 2009 به 8 میلیارد دلاربرساند . حال آنکه اگر آمریکا وقدرتهای اروپایی به جد به سمت تحریم سپاه پاسداران بروند، اولا می توانند جلوی تحریم شکنی شرکتهای تابع خود را بگیرند وثانیا کشورها وشرکتهای تحریم شکن دیگر را برسراین دو راهی قراردهند ، که بین برقراری رابطه تجاری ومالی با آمریکا واروپا  ورابطه با دیکتاتوری نظامی حاکم بر ایران یکی را انتخاب کنند ( ازطریق اقداماتی نظیر لغوبیمه دولتی  وبیمه خصوصی صادرات  وحمل کالاهایی که برای  سپاه پاسداران  داد وستد می شود، به خصوص نفت خام وفرآورده های نفتی ،ممنوع کردن واسطه گری بانکی برای انجام این معاملات با پول اروپا ، یورو وپول آمریکا ( دلار)، محروم کردن شرکتهای تحریم شکن خارجی ازفعالیت دراروپا وآمریکا و...)  

 جمعبندی

اگرقرارباشد ازاین به بعد طرف خارجی با دیکتاتوری نظامی خطرناک سپاه پاسداران وارد رویا رویی جدی شود ، بنا برآنچه دربخش اول ودوم این نوشته ازنظرگذشت باید :

1-   راه برامکانات مالی ومعاملاتی آشکاروپنهان پاسداران حاکم درایران بسته شود.

2-   برای اجرای تحریم های مصوب شورای امنیت وآمریکا واروپا علیه این دیکتاتوری ازجانب کشورهای عضو سازمان ملل، تضمین لازم داده شود .

3-   قدرتهای غربی ،به خصوص آمریکا، درتدوین سیاست جدید خود ،برای تغییررژیم غیرقابل اصلاح ولایت فقیه ، جا بازکنند .

4-   این قدرتها ازطریق حمایت عملی ازقیام آزادیخواهانه مردم ایران، ازفرصت تاریخی که مخالفان داخلی دیکتاتوری نظامی ایران به وجود آورده اند ،  استفاده کنند وین دیکتاتوری را زیرفشارکمرشکن قراردهند .

4 اسفند 88