مهرداد هرسینی: مذاکرات اتمی فقط با «زبانی متفاوت»

روایت است: « شخصی از ملا پرسید: می دانی جنگ چگونه اتفاق می افتد؟ ملا بلافاصله کشیده یی محکم به گوش مخاطب می زند و می گوید: اینطوری !!» شاید بتوان با این مثل قدیمی ما ایرانیان، ابعاد بازی به غایت خطرناکی را که رژیم آخوندی با جاه طلبیهای خود بر سر تولید بمب اتمی بر مردم و کشورمان تحمیل کرده را  بهتر بازگو نمود.

سخن آن که با نزدیکتر شدن دور جدید مذاکرات اتمی رژیم آخوندی با کشورهای 5 بعلاوه یک، مجموعه ئی از تحرکات و کنش و واکنشها فضای رسانه یی طرفین را در بر گرفته است. شاید بتوان شاخص این دور از فعالیتها را گفتگوی تلفنی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با محمد جواد ظریف  وزیر خارجة رژیم آخوندی در هفته گذشته نامید. پس از انتشار این خبر، اعلام شد که طرفین برای «برگزاری دور جدید مذاکرات» به توافق رسیده اند. اما آنچه که ظاهراً این بار برای کشورهای پنج بعلاوه یک در الویت قراردارد، انجام گفتگو هایی است که به قول سخنگوی خانم اشتون «سریعاً به نتیجه یی اساسی» منتهی گردد، یعنی  دقیقاً خواسته یی در تقابل با دیدگاه رژیم که همان « بازی و خرید زمان» بدون دستیابی به نتایج ملموس است.
در همین راستا نیز مجموعه علائمی که دیپلوماسی آخوندی از خود ساطع میکند، تمایل به انجام مذاکرات مستقیم با آمریکاست. اکنون بخشی از حاکمیت به این نتیجه رسیده که هرگونه تحولی در زمینة کاهش تحریمها و سر و سامان گرفتن سیستم مالی و دستیابی به فروش بیشتر نفت، به میز مذاکره مستقیم با آمریکا ختم می شود. نماینده و شاخص این سیاست در درون رژیم باند رفسنجانی است که در تلاش برای خوراندن «جام زهر اتمی» به ولی فقیه طلسم شکسته می باشد.
رفسنجانی که به تازگی و هرچند وقت یکبار برای خود «مصاحبه مطبوعاتی» ترتیب میدهد، در این رابطه می گوید: «من در سالهای آخر حیات امام  نامه‌یی را خدمت‌شان نوشتم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیات‌تان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود… یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. ....چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است». ( روزنامه حکومتی اعتماد 30 مرداد 1392 )
اما سؤال اصلی که تا کنون همچنان بی پاسخ مانده این است که این دور از مذاکرات قرار است  «با چه سیاست و مکانیزمی»  قطار به غایت سرعت گرفته اتمی رژیم را با آرامش و بدون آنکه از مسیر خارج واژگون گردد، به «راه آهن اصلی» برساند؟ این سؤالی بجایی است از متولیان «سیاست مماشات» که حداقل 17دور از مذاکرات بی نتیجه را با رژیم آخوندی  «مهندسی» کرده اند.    
اکنون با به روی کار آمدن آخوند روحانی، قند در دل بسیاری از پیروان سیاست مماشات آب شده است. زیرا این «قوم» که تا کنون و بکرات بر سر میز مذاکرات متحمل شکستهای «مفتضحی» شده، بر این باورند که در این شرایط و در نبود یک سیاست قاطع و منسجم باید ضمن عقب نشینی، با دیکتاتوری مذهبی به «توافق» رسید و به نحوی «مصالحه» را در دستور کار قرار داد. شاخص این سیاست نیز همان  دوران جنگ سرد است. به ویژه آنکه اکنون دستگاه ولی فقیه شقه شده و از «انسجام»  قبلی برخوردار نیست، لذا شرایط مناسب بوده و مطلوبترین فرصت را برای «معامله و مذاکره» فراهم کرده است. بعلاوه تجربه مذاکرات طی هشت سال گذشته با دولت « پاسدار احمدی نژاد» و تیم شورای امنیت ملی به سرکردگی پاسدار «سعید جلیلی» مؤید آن است که «وجود بی دستگی» در حاکمیت آخوندی در آن دوران، راه به این شکستها برده است، لذا با شقه یی که اکنون در رژیم آخوندی ایجاد شده و با تیم جدیدی که قرار است آخوند روحانی برای گفتگوها آماده نماید، آن مجموعه مشکلات نیز از سر راه به کنار خواهند رفت و میتوان آسانتر به توافق با دیکتاتور مذهبی رسید. باند رفسنجانی و  آخوند روحانی نیز عامداً به چنین فضایی با پخش اخبار ضد و نقیض و خود بزرگ نمودن دولت «امنیتی» اش دامن میزنند. برای نمونه انتشار خبر «انتقال پرونده هسته یی از شورای امنیت ملی به وزارت امور خارجه» پس از تائید صلاحیت محمد جواد ظریف بعنوان وزیر امور خارجه که بلافاصله از سوی کمیسیون امنیت مجلس تکذیب شد، از آن جمله است. شرایط گفتگوی های مستقیم با آمریکا  نیز همان  نشان دادن «حسن نیت» از طرف مقابل است، یعنی برداشتن نخستین گام از سوی ایالات متحده  که رفسنجانی در آن ماجرای «کیک و کلت» و افتضاح «ایران گیت» به خوبی با آن آشناست و ید طولانی در آن ماجرا  دارد.
ولایتی، مشاور ولی فقیه در امور بین الملل روز گذشته در مصاحبه یی ضمن تعین مرز و حد و حدود سیاسی و قد وقوارة آخوند روحانی، با تأکید برآنکه «تصمیم گیر نهایی در موضوع هسته یی خامنه ای است نه روحانی» عامداً از زبان «متفاوت» در مذاکرات آینده سخن رانده است! وی که با خبرگزاری آسوشیتد پرس گفتگو میکرد، گفت: «فکر نمی کنم تکرار کردن همان زبانی که در گذشته استفاده می شد، در این باره سودمند باشد. ما باید با زبانی متفاوت اما با همان اهداف گذشته گفتگو کنیم». (خبرگزاری حکومتی ایسنا 29 مرداد 1392 )
بله سخن در اینجا فقط از به کار بردن «زبانی جدید» و نه «سیاستی جدید» است. زبانی که در دنیای سیاست  و در حقیقت  ادامة همان سیاست «پرتاپ توپ به زمین مقابل»  با ضریب  «دوز و دغل» آخوندی است. با چنین زمینه هاییی، قرائن و شواهد این بار سخن از ادامه مذاکرات «آلماتی» در فروردین ماه گذشته را دارند. بر سیاق پیشنهادات آن دوران به دیکتاتوری اتمی و برخلاف تعهدات و قطعنامه های ملل متحد که به صراحت بر «توقف  غنی سازی اتمی» تأکید می کنند، قرار است  تا در ازاء  توقف «غنی سازی 20 درصدی» تحریمهای «طلا و مبادلات پتروشیمی» علیه رژیم آخوندی لغو شوند!!
انتشار مجدد این  بسته پیشنهادی در حالی است که فریدون عباسی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی رژیم در کنفرانس خبری مشترک خود با صالحی در پاسخ به سؤال خبرنگاران دستچین شده حکومتی ضمن اعتراف به وجود «18 هزار»سانتریفوژ برای غنی سازی های اتمی، می گوید: «من می‌توانم بگویم که موجودی ما در اول مردادماه بیش از 17 هزار سانتریفوژ نسل یک است که بیش از 10 هزار تای آن در حال فعالیت هستند و 7 هزار تا آماده راه‌اندازی هستند. 1000 دستگاه ماشین سانتریفوژ نسل جدید ساخت ایران هم نصب و آماده راه‌اندازی است و در مجموع 18 هزار سانتریفوژ نصب و در حال فعالیت هستند». وی در پاسخ به سوال دیگر ایسنا درباره میزان غنی‌سازی زیر 5 درصد و تا 20 درصد گفت: نزدیک به 9 هزار سانتریفوژ در سایت طنز غنی‌سازی کم‌تر از 5 درصد را انجام می‌دهند و بیش از 700 سانتریفوژ هم‌زمان در سایت نطنز و فردو غنی‌سازی 20 درصد را انجام می‌دهند».(خبرگزاری حکومتی ایسنا 26 مرداد 1392 )  
اعترافات رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی رژیم دو نکته مهم  را به وضوح بر همگان و ناظران بین المللی روشن می نماید. این جملات نخست تأییدی است بر نقض قطعنامه ها  و روح حاکم برمصوبات ملل متحد. و دوم تأییدی است به 5 برابرشدن تعداد سانتریفوژها در برنامه های اتمی رژیم که سران حکومت بکرات از «صلح آمیز بودن» آن سخن میرانند. تمامی داده های کارشناسی براین باورند که با چنین میزان از سانتریفوژ و با غنی سازی بالای 20 درصد، رژیم اکنون قریب  240 تا 250  کیلو اورنیوم غنی شده بالای 20 درصد را در اختیار دارد و بدین وسیله به توانمندی ساختن بمب اتم در زمانی کمتر از چند ماه دست یافته است.
خاطرمان هست که در ماه15 مه 2006  ولی فقیه، از طریق  آخوند حسن روحانی نمایندة اسبق خود در مذاکرات اتمی، طی نامه یی به هفته نامة تایم به دروغ و با ریا  به «بسیاری دلایل اسلامی و منطقی» مبنی بر عدم تمایل آخوندها به دستیابی و استفاده از سلاح اتمی پرداخته بود. روحانی در این روضه خوانی از جمله به طرف های مقابل پیغام داده بود: «بنابراین چه انگیزه دیگری برای ایجاد تنش و بحرانی ساختن مسأله وجود دارد؟ مگر چیزی به جز این است که نیروهای افراطی در میان هستند که منافع زودگذر، شخصی و کوته بینانه شان را در افزایش تنش و بحران می بینند. اگر با درایت و آرامش رهبران از این وضعیت جلوگیری نشود و اگر این محاسبات اشتباه ادامه یابند به آسانی ممکن است به سمت بحرانی دیگر برویم که نتیجه آن انشعاب و صدمه خوردن به اقتدار و اصول پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (ان. پی. تی) و وارد آمدن آسیب های جدی به اقتصاد و امنیت همه طرفهای درگیر در منطقه و فراتر از آن خواهد بود».
به هرحال آنچه که امروز تیم دولت «تدبیر و امید» در دستور کار دارد، ترجمان همین جملات بالا یعنی خرید وقت بر دو محور است. نخست فقط تغییر نحوه سخن و استفاده از «زبانی متفاوت» در مذاکرات آتی، بدون توقف غنی سازی اورانیوم یا احتمالا توقف بسیار کوتاه آن مثلاً طی مذاکرات اتمی و دوم تمرکز و تلاش برای راندن گفتگوها به مسیر موضوع «پیمان منع گسترش سلاح های هسته ئی در منطقه» است.
30 مرداد 1392