حسین پویا ـ بررسی مسئله فساد و عوامل آن در ایران

 

 بررسی مسئله فساد و عوامل آن در ایران

در خبرها آمده بود که «سازمان شفافیت بین‌المللی» گزارش سالانه‌ی خود را منتشر ساخته است و این گزارش کشورهای جهان را بر پایه‌ی فساد در بخش‌های دولتی رده‌‌بندی می‌کند. ایران در میان ۱۸۰ کشور جهان، در رده‌ ۱۶۸ قرار دارد. سازمان شفافیت بین‌المللی (Transparency International) گزارش خود را برپایه‌ی ارزیابی از فساد دولتی تنظیم می‌کند. ملاکهای سنجش این فساد، اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پست‌های دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقام‌های دولتی، عدم

 مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدر و غیره است. بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی، سومالی فاسدترین کشور جهان است و در قعر جدول جای دارد. جمهوری اسلامی ایران با کسب فقط ۸/ ۱ امتیاز مکان ۱۶۸ ‌جدول را به خود اختصاص داده و با فاسدترین کشورهای جهان فاصله‌ی اندکی دارد. تازه ایران همین جایگاه را نیز با کشورهایی چون بروندی، گینه، هائیتی و ترکمنستان شریک است. بر این پایه می‌توان گفت که تنها هفت کشور در جهان از دیدگاه فساد در دستگاه‌های دولتی، در وضع وخیم‌تری نسبت به جمهوری اسلامی ایران قرار دارند
با خودم گفتم که حالاست که بعضی از این تحلیل گرها که احتمالا غرض و مرضی هم دارند و  جزو اذناب دشمن زبون هم هستند ومیخواهند هر چیزی را توی سر سیدعلی گدای مظلوم و یا دکتر احمدی نژاد محروم بزنند با خواندن این خبر، بدون در نظر گرفتن حقایق و واقعیت های ملموس در کشور ایران و بدون دیدن تلاشی که توسط مسئولان نظام بخصوص شخص ولی فقیه برای حل مشکل فساد در کشور به عمل می آید، بلافاصله  بادی به غبغب انداخته و قیافه فیلسوفانه ای به خود گرفته و عوض اینکه توی دهان دشمن زبون بزنند؛ می فرمایند: بع......له آقا!! از قدیم گفتن که:
ماهی از سر گنده گردد نی ز دم
فتنه از عمامه خیزد نی ز خم

اما بنده عرض می کنم که آدم خوب است که حتی در مورد دشمنش هم  انصاف داشته باشد. اولا کسانی که آن گزارش را داده اند هرگز توجه نکرده اند که در ایران قوانین و مقررات و دستورات "اسلام" است که حاکم است. بسیاری از مقامات براساس همین دستورات است که عمل می کنند و کارشان صد در صد "شرعی" است. این دستورالعمل ها را میتوان در رساله عملیه مرحوم امام خمینی (می بخشید که بنده از این دجال جلاد ضد ایرانی عامل همه ی بدبختی هایی که ملت ایران دچارش هستند با احترام نام می برم. داستان این است که بنده تازگی ها مودب و دموکرات شده ام و تصمیم دارم از این به بعد از همه جلادان عالم مودبانه اسم ببرم. به هیتلر خواهم گفت مرحوم آقای هیتلر و به چنگیز خان مغول هم خواهم گفت مرحوم آقای چنگیز خان. البته ممکن هم هست که بخواهم به همین زودیها یک سری هم به ایران عزیز که خیلی دلم برایش تنگ شده بزنم.)  یکجا ملاحظه نمود. شهرام جزایری از درآمدی که داشته به همه ی این آقایان سهم امام و خمس و ذکات و صدقه داده. این هیچ ربطی به رشوه و فساد ندارد. البته به حمداله حکومت از داستان شهرام جزایری مظلوم و ظلمی که به او شد عبرت گرفت و حاصلش این که سردار محصولی که در این سالها از راه حلال میلیاردر شده حالا بجای اینکه در اوین استراحت کند، دارد به عنوان یک وزیر میلیاردر به کشور خدمت می کند. البته برخی از دشمنان از این موضوع سوء استفاده کرده و مطرح می کنند که مشکل در افراد نیست و اگر ده بار دیگر با همین قانون اساسی موجود از اول شروع کنند بعد از بیست سی سال به همینجایی می رسند که حالا رسیده اند. خوب البته اینها قصدشان این است که زیرآب مرحوم آقای خمینی دجال و اصلاح طلبان و طرفداران قانون اساسی ولایت فقیه را بزنند و ما نباید به دامشان بیفتیم.

و اما گیریم که این گزارش کمی هم درست باشد (که نیست و حتما باز هم دست استکبار است که از آستین دشمن زبون درآمده)  باید به این سوال پاسخ داد که چرا دستگاه دولتی درکشور ایران به این درجه از فساد رسیده است؟ مقام عظمای رهبری همواره در این مورد فرموده است که کار کار دشمن زبون و دست استکبار جهانی است که از آستین صهیونیزم بین الملل بیرون آمده است. دشمن زبون و صهیونیستها از یک طرف مقامات را اغوا می کند که رشوه بگیرند و بقول امام خمینی دجال چه و چه بکنند و از طرف دیگر سر آدمهای سالم و صلاحیت دار را زیر آب میکند. تصورش را بکنید؛ کشور را  لاجوردی داشت به یک جایی میرساند اما نگذاشتند. اولش که یک عده ای نفوذی دشمن زبون سعایتش را کردند و از کار برکنار شد و بعدش هم که مجاهدین امانش ندادند که شاید در پست وزارت و یا در مسند قضاوت کمک کار "آقا" بشود و نگذارد کار به اینجا بکشد. خاتمی هم که وقتی از زحمات او قدر دانی کرد که دیگر دیر شده بود و او در این دنیا نبود. اگر چه که قاضی مرتضوی و حسین شریعتمداری سعی کردند جای او را پر کنند اما به قول شاعر  "میان ماه من تا ماه گردون / هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا".

البته عامل بدشانسی را هم که اغلب به کمک دشمن زبون می آید نباید از نظر دور داشت. خوب سربازان گمنام امام خمینی دجال به فرماندهی سعید امامی مظلوم ریشه فساد و مشکلات کشور را شناسایی کرده بودند و با توجه به رهنمودهای رهبر عظیم الشان  و فتوای علمای بزرگواری مثل مصباح یزدی و جنتی و دیگران، تعدادی از آن عوامل را لت و پار کردند. برنامه هم داشتند که بقیه عوامل فساد را هم در زمانی که همگی در اتوبوسی عازم یکی از کشورهای شمال ایران بودند در بین راه نابود کنند که باز هم بدشانسی آوردند و اتوبوس به دره نیفتاد. و بعدش هم که عده ای نمک نشناس قضایا را لو دادند. نفوذی های دشمن زبون هم برای خواباندن سر و صدا ها سعید امامی مظلوم را با واجبی خالص سربه نیست کردند. خوب وقتی با کسانی نظیر سعید امامی اینطور برخورد میشود و اینطور آنها را قربانی می کنند چطور میشود انتظار داشت که مملکت دچار این مشکلات نشود. با اینحال رهبر عظیم الشان کوتاه نیامده و دستور فرموده اند که سر هر کوچه و گذری چوبه دار و جرثقیل اعدام برپا شود. تا آیندگان نگویند که ایشان در مقابله با فساد و مشکلات از چیزی فروگذار کرده.
 به گزارش خبرگزاری فارس در 27 آبان هشتادو هشت، صادقی, دادستان جنایتکار اهواز, به اعدام 30تن از زندانیان طی هشت ماه گذشته اعتراف کرده است. به گفته وی 13نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر , سه زندانی به اتهام «محارب و مفسد فی الارض» و یک زندانی به اتهام سرقت و 13تن دیگر تحت عنوان قصاص, اعدام شده اند.
خلاصه کلام اینکه نباید بی انصافی کرد و زحمات کسانی مثل عسگر اولادی و دوستانش در هیئت موتلفه و بازار برای اعتلای اقتصاد ایران و در واقع کندن ریشه فساد اقتصادی و بخصوص ریشه فسادی که در کارخانه های تولیدی داخلی بود را قدر ندانست و فراموش کرد. پیدا شدن کسانی مثل شهرام جزایری و همین سردار میلیاردر محصولی خودمان که حالا هم در لباس وزارت به دولت خدمت می کند و هم در لباس سپاهی به رهبر خدمت می کند و هم در لباس یک تاجر موفق به بازار خدمت می کند از میوه ها و نتایج همین زحمات است.

واقعیت این است که همه میدانند که در همه جای دنیا برای جلوگیری از فساد و برای حل مشکلات کشور از پلیس و شلاق و شکنجه و کهریزک و تجاوز استفاده می کنند. برای مقابله با فساد باید همه جا را پلیس گذاشت. خوب در همین راستا بوده است که دولت دکتر احمدی نژاد به دستور ولی فقیه برای همه چیز پلیس گذاشته است. از پلیس ترافیک و  اسکی و دریا بگیر تا پلیس اینترنت و سینما و دانشگاه وبیمارستان و ورزشگاهها. البته ظاهرا گذاشتن پلیس برای آبریزگاههای عمومی از قلم افتاده که این مشکل هم بزودی با  توجه به رهنمودهای رهبر عظیم الشان حل شده و پلیس آبریزگاهها هم که روی لباسشان آرم آفتابه نصب شده مشغول کار مشوند تا یکوقت در آنجا افراط و تفریطی پیش نیاید و برخی از درآمدهای مربوطه هم به صندوق دولت واریز شود.

بعلاوه باید توجه کرد که به زحمات ولی فقیه در این زمینه ریشه کنی فساد کم بها داده نشود. مثلا در همین انتخابات چند ماه پیش، خوب یک عده ای که رای ندادند. یک عده ای هم خوش خیالانه رفتند و اشتباها به کسانی مثل موسوی و کروبی رای دادند. در حالیکه فرد شایسته ای مثل احمدی نژاد هم کاندید بود. خوب اینجا بود که رهبری نقش سازنده خودش را نشان داد و با مایه گذاشتن از آبروی خودش و تن دادن به برخی اهانت ها و فحاشی ها از سوی برخی از مردم، مشت محکمی به دهان دشمن زبون زده و به آقای احمدی نژاد تکلیف کردند که وظیفه سازندگی و پیشرفت و مبارزه با فساد کشور را برای یک دوره چهارساله دیگر هم برعهده داشته باشد. ایشان هم طبق دستورات "آقا" می بایستی همکاران خود را از  بین کسانی انتخاب کند که حد اقل یک دکترا از یکی از دانشگاهای معتبر جهان نظیر آکسفورد و غیره داشته باشند تا سازندگی و پیشرفت در حد کمال انجام شود. تصمیم بنیادین حذف یارانه ها مگر غیراز چنین دولت باسواد و لایقی از دولت دیگری هم بر می آمد؟ این کار مشکل فساد در باقی مانده  کارخانه های داخلی را حل خواهد کرد و به زودی همه شان بجای تولید جنس به سراغ وارد کردن جنس می روند که خودش باعث اعتلای اقتصاد کشور خواهد شد.

یکی دیگر از عوامل مهم فساد در دستگاه اداری کشور  همین مسئله مختلط بودن محیط دانشگاهها است. البته این مسئله هم کار همان دشمن زبون است که "آقا" همواره نسبت به حضورش در همه ی پهنه ها هشدار میدهد. خوب وقتی که دختر و پسر در کنار هم در دانشگاه ها راه می روند و درس میخوانند و گاهی اوقات هم اعتراض و تظاهرات می کنند نمیشود انتظار داشت که فلان وزیر دولت یا معاونین و مشاورین و مدیر کل هایش در ازاء انجام خدمات برای مردم از آنها "حق و حساب" مطالبه نکنند و رشوه نگیرند. و یا کارخانجات و شرکتهای بزرگ دولتی مثل شرکت مخابرات را به درصدی از قیمت واقعی به سپاه و بسیج و بنیاد مستضعفین و غیره نفروشند. این چنین است که نمایندگان ولی فقیه در دانشگاه تلاش مجدانه دارند که این جدا سازی دانشجویان دختر و پسر زودتر انجام بشود تا نتیجتا مشکل فساد و رشوه خواری و اعتیاد و فحشاء و غیره کشور از بیخ ریشه کن شود.

البته در این مورد حرفهای دیگری هم هست اما برای اینکه دشمن زبون از این حرفها سوء استفاده نکند همینجا قضیه را درز می گیریم. به امید روزی که قوانین و مقررات گرفتن رشوه و بالا کشیدن بیت المال و فروش مواد مخدر در رساله عملیه رهبر عظیم الشان به وضوع برای مومنین شرح داده شود تا مردم دچار سردرگمی نشده و حقی از کسی ضایع نشود.
-----
وبلاگ نوشته های حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/
23 نوامبر 2009