مهرداد هرسینی:‌ مقام معظم «دوقبضه» محکوم شد!

درحالیکه دیکتاتوری ولی‌فقیه برای دوران پسا برجام جیب گشادی دوخته بود و در حالیکه تمامی متولیان رژیم از هردو باند متخاصم، در سایه بی‌عملی و بی‌تفاوتی سیاست مماشات همچنان برشیپور کشتار، اعدام، شکنجه و نقض شدید حقوق بشر می‌دمند، کمیته سوم مجمع عمومی ملل متحد در دو قطعنامه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهن امان را محکوم نمود. نخستین محکومیت به دلیل نقض حقوق بشر در ایران و دیگری به دلیل مشارکت خامنه‌ای و نیروی تروریستی قدس در سوریه در کشتار و قتل شهروندان این کشور.

خامنه‌ای زهر خورده از فردای قبول تسلیم‌نامه اتمی وین و به تبع آن «امضاء برجام» به اشتباه بر این باور بود که جامعه جهانی را دیگر با او کاری نیست و بر این سیاق و در راستای سرکوب خونین مردم ایران و به‌ویژه از فردای قیام مردم در سال 88, وی می‌تواند و اجازه دارد تا به هر جنایت و هر رذالتی علیه مردم میهن امان دست بزند.
بر این منطق است که ما طی نه ماه گذشته شاهد افزایش شدید اعدام، ترور دگر اندیشان، سرکوب اقلیت‌های قومی و مذهبی، دستگیری‌های کور و گسترده فعالان سیاسی و شبکه‌های مجازی و راه‌اندازی انواع و اقسام شبکه‌ها و تورهای پلیسی در جای‌جای کشور هستیم. رشد فزاینده آمار اعدام که به گفته سازمان‌های مدافع حقوق بشر از مرز 2600 نفر از زمان بروی کار آمدن آخوند روحانی گذشته است، خود بهترین گواه بر ظلم و ستمی است که ولی‌فقیه و دستگاه فاسد قضائیه حکومت و دولت «تدبیر و امید» بر مردم ایران روا می‌دارند.
به‌موازات این‌ها نیز باید به فشارهای مضاعف و تمام‌کش کردن زندانیان سیاسی بیمار با احکام ظالمانه تبعید و «ملی کشی» در سیاهچاله‌ای قرون‌وسطایی حکومت اشاره نمود که روزانه شاهد فریاد دادخواهی آنان و خانواده‌هایشان هستیم.
در این راستا نیز اکنون زندان‌های کشور مملو از زندانی‌های عقیدتی و یا حتی مجرمین عادی است که تماماً محصول فلاکت و بدبختی، فقر و استثمار همین حکومت ننگین و یا باندهای مافیایی وابسته به رژیم می‌باشند.

قطعنامه اخیر ملل متحد ازجمله به‌طور ویژه‌ای: «به اعمال محدودیت‌های گسترده و جدی علیه حق آزادی بیان، عقیده، اجتماع و تجمع صلح‌آمیز ازجمله خاتمه دادن به اذیت و آزار و تهدید و ارعاب و شکنجه مخالفان سیاسی، مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق زنان و اقلیت‌ها» فرا می‌خواند و خواستار «آزاد کردن افرادی که به خاطر اعمال این حقوق مشروع، خودسرانه بازداشت شده‌اند و فسخ محکومیت‌های ناروا، شامل مجازات مرگ و تبعید داخلی طولانی مدت به خاطر اعمال آزادی‌های بنیادین» می‌گردد.
.
همچنین به‌موازات محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، جامعه جهانی سرانجام در یک سند دیگر به نقش دیکتاتوری خون‌ریز خامنه‌ای در سوریه و کشتار کودکان، زنان، جوانان و مردم بی‌دفاع این کشور مهر تائید گذاشت و بدین‌سان ولی‌فقیه ارتجاع طی یک روز، «دوقبضه» از سوی کمیته سوم سازمان ملل متحد نه برای شصت و سومین بلکه برای 64 امین بار محکوم گردید.

در دومین قطعنامه که موضوع آن جنایات بشار اسد خون‌ریز می‌باشد، به نقش خامنه‌ای و نیروی تروریستی قدس در کشتار مردم کشور برادر سوریه اشاره گردیده است. این قطعنامه ازجمله: «گرو هان‌های قدس، سپاه پاسداران انقلاب ایران، شبه‌نظامیانی مثل حزب‌الله و عصائب اهل حق و تیپ ابوالفضل العباس» در سوریه را به شدت محکوم کرده و «نگرانی شدید از دست داشتن آنها در نزاعی که وضعیت در سوریه را وخیمتر می‌کند ازجمله وضعیت حقوق بشر و وضعیت انسانی را ابراز می‌دارد، امری که به آثار منفی خطرناکی در منطقه منجر می‌گردد» را مورد تأکید ویژه قرارداده است.

بهرحال بحران حقوق بشر در ایران که اکنون با بروی کار آمدن «دولت تدبیر و امید» روبه وخامت غیرقابل وصفی گذاشته است، اکنون به یمن تأثیرات گسترده کارزار جهانی دادخواهی ایرانیان به موضوعی غیرقابل «دادوستد» برای جامعه بین‌الملل تبدیل شده است. همچنین هوشیاری این جنبش عظیم که ریشه‌های آن تماماً در زندان‌ها، سیاهچال ها و نیز گورستان‌های دستجمعی مبارزان و مجاهدان در داخل کشور می‌باشد، به حدی است که با تمامی توطئه‌ها و تلاش‌های رژیم آخوندی و نیز با تمامی خاصه‌خرجی‌های سیاست شکست‌خورده مماشات، دیگر هیچ میدان مانوری را برای خاک پاشیدن بر جنایات این دیکتاتوری خون‌ریز باقی نمی‌گذارد.

به یقین کمبود اصلی این قطعنامه همانگونه که خانم رجوی به‌درستی بدان اشاره کرده است، همان رسیدگی به موضوع «جنبش دادخواهی» می‌باشد. بقول رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت «اکنون زمان آن است که جامعه بین‌المللی برای خاتمه دادن به نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوق‌بشر به‌ویژه اعدامهای جمعی در ایران دست به اقدامهای عملی و مؤثر بزند. بی‌عملی در قبال رژیمی که تاکنون 120 هزار اعدام سیاسی، ازجمله قتل‌عام 30 هزار زندانی سیاسی در سال 67 را در پرونده خود دارد، نقض آشکار ارزشها و اصولی است که سازمان ملل به‌خاطر آن بنا شده است». (به نقل از اطلاعیه شورای ملی مقاومت 25 آبان 1395)

در این راستا خانواده‌های قربانیان و بازماندگان کشتار تابستان سال 67, ایرانیان، فعالان و سازمان‌های مدافع حقوق بشری به جد خواستار رسیدگی به این پرونده خونین و جنایت علیه بشریت و کشاندن آمران و عاملان آن به‌پای میز محاکمه می‌باشند. جنایتی که بسیاری از دست‌اندرکاران آن اکنون در کلیدی‌ترین پست‌های حکومتی همچنان برجان، مال و ناموس مردم ایران حکومت کرده و همچنان بر ادامه سیاست‌های سرکوبگرانه این حکومت جبار و خون‌ریز پافشاری می‌کنند.
در این رابطه باید به نقش ویژه خامنه‌ای، آخوند روحانی، رفسنجانی، پورمحمدی و بسیاری دیگر از سران این رژیم اشاره نمود که لیست اسامی بیش 110 نفر از آنان را اخیراً مقاومت ایران، در معرض دید وجدان‌های بیدار بشری و جهانیان قرارداده است.

 در رابطه با ابعاد جنایت علیه بشریت در سال 67, جانشین وقت خمینی آقای منتظری در سخنانی ازجمله افشاء کرده بود: «پسر آقای خمینی از سه چهار سال قبل می‌گفت مجاهدین از روزنامه‌خوان و اعلامیه خوان همه باید اعدام شوند این‌ها چنین فکری داشتند و حالا فرصت را مغتنم شمردند».
وی همچنین در این نوار صوتی ازجمله خطاب به اعضاء کمیته مرگ متشکل از حسینعلی نیری (قاضی شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی‌پور محمدی (نماینده وزارت اطلاعات) می‌گوید: «بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم می‌کند به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند».

مهرداد هرسینی