مهرداد هرسینی:‌ «مقام معظم» بازهم باخت

گردهمایی پرشکوه بزرگ مقاومت ایران که بنا بر ارزیابی بسیاری از کارشناسان مسائل منطقه‌ای وبین‌المللی مجاهدین و مقاومت ایران را برای رسیدن به حاکمیت مردمی، حقوق بشر و آزادی در ایران، چندین مدار به جلو پرتاب کرده است، با تمامی تمهیدات و تلاش های ولی‌فقیه برای ممانعت از تحقق آن، برگزار گردید.

به یقین جلوگیری از برگزاری این همایش بزرگ که «سمبل اراده ملی برای سرنگونی دیکتاتوری خامنه‌ای» است، برای تمامی باند های حاکم از «اوجب واجبات» بود. این واقعیت را ما یکبار دیگر در گسیل شتابزده وزیر خارجه ولایت و تلاش های پشت پرده وی برای جلوگیری از گردهمایی بزرگ مقاومت دیدیم و تجربه کردیم.

در این راستا بازهم دیگربار، هم رژیم و هم تمامی ابواب جمع آن سیاست شکست خورده که بیش از ۱۰ سال برای دیکتاتوری ولی‌فقیه فرصت بقاء خریده بودند، تا به ظرفیت‌های بالستیک، صدور بنیادگرایی و تروریسم، شقه کردن کشورهای منطقه و یا راه‌اندازی حمام خون در سوریه، یمن و عراق به موازات سرکوب خونین مردم ایران بپردازد، به عیان دیدند و تجربه کردند.

تجربه کردند و تجربه کردیم که اگر شرایط دمکراتیک برای مردم ایران، مجاهدین و مریم رجوی ایجاد شود، این جنبش عظیم با پشتوانه و استقبال مردمی خود، در وضعیتی هست تا صحنه را با عنصر داخلی به نفع دمکراسی، حقوق بشر در ایران و حسن همجواری در منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان برگرداند.

شکست خفت بار دیپلماسی «مقام معظم» برای جلوگیری از اجماع بزرگ ایرانیان در پاریس به حدی بود که وزیر خارجه رژیم تاب تحمل را از دست داد و پیش از بازگشت شرمگینانه خود به تهران، به زبان اشهد «آدرس و گرانیگاه» بدیل دمکراتیک علیه دیکتاتوری ولی‌فقیه را به همگان نشان داد. وی در این رابطه و به هنگام سوار شدن به هواپیما و در حالیکه کف بردهان آورده بود، گفت: «در گفتگوهایمان با مسئولان فرانسه حضور مجاهدین را به‌عنوان یک نقطه ابهام در روابط مطرح کردیم».

ترجمان این جملات به زبان دیپلماتیک به معنای همان مثل معروف «به سه، سه بار یعنی ۹ بار» غلط کردیم و از کرده خود پشیمانیم، می‌باشد، زیرا که تلاش ما یکبار دیگر شکست خورد و اکنون با خفت و خواری و با دستانی خالی تر عازم«ام القرای تروریسم و بنیادگرایی» هستیم.

به هر حال با نیم نگاهی به رسانه‌های دولتی و مجموعه عظیمی از انعکاسات این واقعه بزرگ در پاریس که دیکتاتوری خامنه‌ای از سر ناچاری و به دلیل «نداشتن چادر» آن را به بیرون داد، خود بهترین بینه بر قدرت، توانمندی، استحکام و مقبولیت داخلی و بین‌المللی خانم مریم رجوی و مجاهدین است.

شرکت گسترده سیاستمداران، نمایندگان، شخصیت‌های مذهبی، سیاسی، متفکران و اندیشمندان از چهار گوشه گیتی و حمایت‌های بی‌دریغ آنان از مبارزات مردم و مقاومت ایران و به‌ویژه نمایندگان خلق‌های تحت ستم و سرکوب از سوی بنیادگرایی مذهبی، تماما بینه‌های «جبهه متحد ضد بنیادگرایی» می‌باشند که قریب بیست و هشت سال پیش از سوی خانم رجوی پایه گذاری گردید.

در این راستا یکبار دیگر مردم ایران و منطقه و به‌ویژه مسلمانان و غیر مسلمانان به ستوه آمده از «ابوداعش و داعش» دیدند و شنیدند که می‌توان با این چراغ و با این نقشه مسیر که از سوی مقاومت ایران ارائه شده، منطقه ملتهب خاورمیانه را به آرامش، حسن همجواری، برادری، اتحاد و نیز عاری از جنگ و خون ریزی و برادر کشی رساند.

بهرحال این اجماع بزرگ در حالی برگزاری شد که ما طی یک سال گذشته با شکست‌های استراتژیک ولی‌فقیه در چهار زمینه مقاومت و مجاهدین، داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی روبرو بودیم. نخستین شکست همان انتقال بزرگ و پرشکوه مجاهدان آزادی از زندان لیبرتی به آلبانی بود. امری که در راستای خود به بیمه مقاومت و تشکیلات نیروی پیشتاز جنبش برای سرنگونی رژیم آخوندی راه برده است.

دومین شکست را باید در ائتلاف منطقه‌ای علیه مطامع پدرخوانده بنیادگرایی و ابوداعش حاکم بر میهن امان جستجو نمود و سومین همان شکست مهمترین چوب زیر بغل دیکتاتوری ولی‌فقیه یعنی «سیاست مماشات» می‌باشد. مضافاً بر تمامی اینها باید به شکست ولی‌فقیه در نمایش و مهندسی انتخابات که اکنون به تعمیق شقه در درون حاکمیت راه برده، اشاره نمود تا بدین سان«پازل» ناکامی‌ها و شکست‌های استراتژیک دیکتاتوری ولی‌فقیه کامل گردد.

هیولای ولایت یکبار دیگر شکست خورد و مقاومت ایران با برگزاری این همایش پرشکوه، نشان داد که دستیابی به حاکمیت مردمی در ایران شدنی و قابل دستیابی است. شرط نخست داشتن تشکیلات و نیروی محوری منسجم با رهبری هوشیار می‌باشد و سپس اتحاد نیروها و همبستگی داخلی و بین‌المللی است.

پیام این گردهمایی بسیار ساده است، پیامی برآمده از واقعیت‌های درون جامعه ملتهب ایران، پیامی از درون زندان‌ها و از سوی بازماندگان قتل‌عام‌های ناجوانمردانه زندانیان سیاسی، عقیدتی و دگر اندیشان، پیامی از سوی کارگران و زحمت کشان سرکوب شده، مال خورده شدگان ع زنان و جوانان که گزمگان ولایت بروی آنان اسید می‌پاشند، پیامی از سوی گسل‌های به جان آمده برای نان، آب و هوای سالم و پیامی از گورهای دستجمعی که اکنون زیر بلدوزرهای دیکتاتوری عنان گسیخته در حال تخریب می‌باشند.

پیام آن است که از ملاها حمایت نکنید، مقاومت مردم ایران را برای دستیابی به آزادی، دمکراسی و حاکمیت مردمی به رسمیت بشمارید، زیرا بقول خانم رجوی خطاب به مردم ایران: «من به‌قدرت عظیم شما تکیه دارم که برای آزادی و برابری بی‌تاب و بی‌قرارید. من به ‌‌شما زنان و جوانان ایران امید دارم، به ‌شما هموطنان کرد، بلوچ، عرب، آذری، ترکمن، لر و بختیاری.
در شما نیرویی هست که با مقاومت و اعتراضتان ولایت فقیه را درمانده کرده ‌است.
و در شما قدرتی هست که قطعاً می‌تواند استبداد مذهبی را سرنگون ‌کند».