هادی محسنی:‌ گرد هم‌آیی مقاومت، تیر سرنگونی نظام ولایت

می‌آید صبح زیبای آزادی   رستاخیزی آبی در موج شادی (ع.طارق)

تاریخ سخن می‌گوید. تاریخ ورق می‌خورد. با انجام گرد هم‌آیی بی‌نظیر مقاومت در این شرایط ویژه ایران، جهان و منطقه متوجه شدم که تاریخ چگونه ورق می‌خورد، ورق خوردن تاریخ خودبه‌خودی و یا بدون پرداخت بها قابل دسترسی نیست در غیر اینصورت می‌شود: فقط یادآوری یک واژه، شاید هم یک اصطلاح عادت شده که تکرار می‌شود

عملکردها از هر طرف و با هر ماهیتی که باشد سبب ورق خوردن تاریخ است. برخی زمان‌ها ورق خوردن تاریخ سرنوشت، آینده و زندگی خلقی را هم ورق می‌زند.

۳۰ خرداد ۶۰ وقتی اتفاق افتاد شاید در ذهن، یک اتفاق تاریخی بود کما اینکه اکنون بینش‌هایی وجود دارد که دهه شصت که ۳۰ خرداد شاخص آن است را یک رخدادی عنوان می‌کنند که ۳۶ سال پیش اتفاق افتاد و آن را برگ پیوست تاریخ می‌دانند؛ که یاد شهیدان و به زبان برخی ازهمان بینش‌ها یاد کشته‌شدگان آن را گرامی می‌داریم.

بینشی دیگر می‌گوید که ۳۰ خرداد، تاریخ ورق خورد چون فرصت‌طلبان، میدان مبارزه را ترک و مشی حمایت از سیستم ولایت فقیه را در پیش گرفتند و یا حداکثر منتقد درون و یا حاشیه نظام ولایت باقی ماندند.

بی‌شماران دیگری هم مشی پایداری بهر قیمت برای ورق زدن واقعی تاریخ مبارزات مردم ایران را در پیش گرفتند و بهای گران‌قیمت در مسیر آرمان آزادی و کسب دموکراسی پرداختند و عزم جزم کرده‌اند که تاریخ ایران زمین را با تکیه بر دستاوردهای مادر قیامها یعنی ۳۰ خرداد ۶۰ طوری ورق بزنند که پیوست تاریخ به‌حساب نمی اید بلکه واقعیت کسب آزادی و دموکراسی با اصل جدایی دین از دولت در تاریخ ایران را به اثبات می‌رسانند.

با این بینش بود که پایداری بهر قیمت در اشرف و در ادامه‌اش در زندانی بنام کمپ " لیبرتی" که رزمگاهش ساختند.

در پیش گرفتن و با فدا و صداقت عراق را هم ورق زدند و با عزمی جزم و پرشورتر از همیشه وفای به عهدشان یعنی ادامه آرمان شهیدان تاریخ مبارزات خلق ایران، آرمان آزادی خلقشان را با هجرتی بزرگ و با تدبیری پیچیده و سنجیده به اثبات رساندند.

پیامد همین تدبیر بوده و هست که گرد هم‌آیی تاریخ‌ساز امسال در شرایط کاملاً متفاوت‌تر از سالهای قبل انجام شد که ذخیره بزرگ و قوت قلب فراوان در مسیری هست که نشان می‌دهد و نشان خواهد داد که اصالت ۳۰ خرداد چگونه این ورق زرین مردم را برای زندگی بهتر و شاداب‌تر در ایران زمین و برای یک زندگی مسالمت‌آمیز و سازنده در جهان و منطقه رقم خواهد زد.

بدین ترتیب ۳۰ خرداد گلوگاه و تنگه‌هایی را فتح و عبور کرد که راهگشای عبور از تنگه‌های بعدی شد. از رمز و راز باز شدن همین گلوگاه بود که وقتی در ۱۷  ژوئن ۲۰۰۳ آن حمله و هجوم وحشیانه امنیت فرانسه انجام شد کسی مثل من فکر نمی‌کرد سازمان و مقاومت کمر راست خواهد کرد اما ۱۶ روز بعد ضمانت و بیمه‌نامه مادر قیامها عمل کرد و رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت و دیگر همرزمانش در میان هلهله بی‌نظیر ایرانیان وطن‌پرست در سوم ژوئیه ۲۰۰۳ همچون فاتح دژ ارتجاع و مماشات وارد مقر مرکزی‌شان شدند.

از این زاویه است که گرد هم‌آیی ده تیر امسال تیری است که رها شد تا قلب وحشی ولایت فقیه و تمامیت سیستمش را بشکافد و به زباله‌دان تاریخ خلق ایران بیندازد.

رژیم ایران البته با تمام قوا درصدد بود که از شلیک این تیر جلوگیری کند. رژیم فکر می‌کرد دوران همان دوران مماشات است و شعور ارتجاعیش اجازه نمی‌دهد بفهمد که دوران عوض شده است. خط مقاومت که "بنیادگرایی تهدید جدید جهانی است" ببار نشسته است و اکنون سیاست جهانی و منطقه‌ای این همسویی با مقاومت را به انواع راه‌ها و تغییر استراتژی کلانشان نشان می‌دهند. این خط مقاومت مولود مادر قیامها هست که شعار محوریش "مرگ بر ارتجاع" بود که در اصطلاح بین‌المللی "بنیادگرایی" جهان‌شمول شده است.

چند روز قبل از گرد هم‌آیی جواد ظریف وزیر خارجه ولی‌فقیه سفرهای اروپایی‌اش را شروع کرد. او با پای قبلی و با تکیه بر گام‌های خیانتبار مماشات قدم برمی‌داشت. وزیر خارجه رژیم دو روز آخر سفرش را در پاریس گذراند. خواسته اصلی‌اش هم بی‌تردید جلوگیری از این گرد هم‌آیی بود. ارتجاع نه شرایط را می‌فهمد و نه به هم خوردن تعادل درونی خودش را خوب می‌سنجد. به همین جهت در مدار دوران قبلی به دور خود می‌چرخد.

رسانه‌های حکومت ایران با همان برداشت کهنه شده قبلی که ظریف با معاملات کلانش راهبند شلیک تیر گرد هم‌آیی خواهد شد، شروع به دروغ پراکنی کردند که نشست مجاهدین لغو شد.

مجله خبری نیوز آخوندها شب قبل از برگزاری گردهمایی تحت عنوان «آخرین و جدیدترین اخبار ایران و جهان» خبر داد که ۱۱ دقیقه پیش گردهمایی به دلایل امنیتی لغو شده و مجاهدین در این باره اطلاعیه فوری هم صادر کرده‌اند!

روزنامه حکومتی خراسان نیز نوشت: فعالان رسانه‌یی لغو نشست سالانه مجاهدین را با مذاکرات ظریف در پاریس مرتبط دانسته‌اند." و... .
این حکایت‌ها ریشه در توطئه دائمی حکومت دارد که همیشه بعد از سفر مقامی از حکومت به عراق همه ذهن‌ها متمرکز می‌شد که جنایتی را حکومت ولایت فقیه و مزدوران عراقیش در اشرف و به دنبالش در "لیبرتی" مرتکب خواهند شد و همان هم می‌شد. ظریف اما نمی‌فهمید و نمی‌دید که پای قبلیش ترک برداشته و لنگ است در اعمال سیاست دوران قبلی. تمامیت حکومت ایران هم نمی‌توانست درک کند که "ترقه‌بازی "خامنه‌ای در حمله به مجلس و قبر خمینی صدا نداد و تحریم‌های بزرگ امریکا شروع شد. به همین دلیل ارتجاع چون کهنه‌گراست نمی‌توانست بفهمد که به هم زدن گرد هم‌آیی ده تیر نیز هیچ هم‌صدایی نخواهد داشت. به همین جهت کیهان ولی‌فقیه نوشت که تحریم‌های اروپا زودتر از وزیر خارجه وارد ایران شد.

حال که رژیم از هر دو پای ارتجاع – مماشات می‌لنگد در نهایت زبونی و دنائت، قبر شهدای مقاومت قتل‌عام شدگان سال ۶۷ را در شهرهای مختلف میهن از بین می‌برد و یا در این گرمای طاقت‌فرسای ایران آب و برق زندان‌ها را قطع می‌کند که از جنایت عقب نماند.
خانم مریم رجوی در سخنرانی مهم امسال در ویلپنت پاریس پیام مادر قیامها را به گوش جهانیان رساند که:
"آفتاب تغییر بر ایران تابیده... آری، دوران تهاجم و پیشروی است
عهد آخوندها به سر آمده است، زمان هزار اشرف و ارتش آزادی است.
پس، ای فرزندان میهن بپا خیزید.
کانون‌های رزم و مقاومت را برپا کنید.
برای آزادی و حاکمیت مردم به‌پیش به‌پیش".

من آن نیم که یکسره تدبیر مملکت
 تسلیم هرزه‌گرد قضا و قدر کنم (میرزاده عشقی)