سهیلا دشتی:‌ ناقوس سرنگونی

قبل از برگزاری سالانه گردهمائی مقاومت، مسئولان این گردهمائی در مورد چرائی و چگونگی برگزاری این مراسم در سیمای آزادی و یا در دیگر کانال‌های اجتماعی توضیح می‌دهند.

یکی از جملاتی که مسئولان در مورد علت برگزاری این مراسم می‌گویند این است که امسال با سالهای گذشته تفاوت دارد و رژیم در بند و انزوای بیشتر بین‌المللی قرار گرفته است و مقاومت در حال پیش روی است؛ اما من همه ساله در برابر این جمله یا علت بی‌تفاوت می‌گذشتم و با خودم می‌گفتم تا این رژیم بر سرکار است و تا سرنگونی تمامیت رژیم این وظیفه هر ایرانی که دلش در گروی آزادی هم میهنانش است که در این مراسم شرکت کند.

برای من شرکت در این مراسم نه عادت بل وظیفه است و تجدید عهد با خواسته‌های بر حق مردم و مقاومت ایران و هم زمان فکر می‌کنم که برای تمامی شرکت‌کنندگان در این مراسم بیشتر هم همین باشد.

گردهمائی باشکوه تمام در روز اول ماه ژوئیه برگزار شد و من هم همچون هزاران شرکت‌کننده دیگر به سخنرانی‌های مهمانان و مهم‌تر از همه سخنرانی مریم رجوی گوش فرا دادم.

سخنرانی یک جمع‌بندی سالانه را در بردارد و شاید بتوان به آن گزارشی به مردم ایران نام نهاد.

مهمترین بخشی از این سخنان را که بیشتر بر دل نشست تعهد همیشگی مقاومت به برقراری آزادی و دمکراسی در ایران بود. در آنجا که مریم رجوی گفت: اعتقاد خلل‌ناپذیر ما به رأی مردم و انتخاب آزادانه مردم، باور ما به اصل جدایی دین و دولت، تأکید ما بر ‌مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی جامعه، دفاع ما از خودمختاری ملیت‌های گوناگون ایران در چارچوب وحدت کشور و آمال دمکراتیک هموطنان ما برای ایران فردا، همه و همه بخش مهمی از قدرت جایگزین دمکراتیک است.

سخنرانان زیادی در مورد ابعاد و بزرگی این مراسم و قدرت برگزاری این مراسم گفتند و تصریح کردند که دولت‌های غرب نباید در دام به اصطلاح مدره نمائی روحانی بیفتند و سرنگونی و یا تغییر این رژیم نقطه پایانی بر تمامی بحرانهای لاعلاج خاورمیانه است که هر کدام از این کلمات از اینکه به چنین مقاومتی تعلق داری، احساس غروری سراسر جانت را در بر می‌گرفت و با همین احساس مراسم را ترک کردم و صدای حاضر، حاضر رزمندگان مجاهد که از آلبانی در جمع حضور داشتند و تمامی شرکت‌کنندگان زیباترین موسیقی در گوشهایم شده بود.

هم زمان شنیدیم که رژیم از لغو برگزاری مراسم خبر داده بود و بعد از اینکه مراسم باشکوه تمام برگزار شد و بستن قرارداد رژیم با شرکت نفتی فرانسوی توتال صفرا نمود و اعتراض ظریف به مکرون رئیس‌جمهور فرانسه خشکی می فزود.
عاقبت سرکنگبین صفرا نمود
روغن بادام خشکی می فزود

دو یا سه روز بعد از برگزاری این مراسم ناگهان صفحات رسانه‌های اجتماعی پر شد از استفتای بزرگان قوم که خود را به صفاتی چون فمیسنیت، کمونیست و یا دمکرات مزین کرده بودند. آه و فغان آنان از برگزاری این مراسم آنچنان سوزناک بود که گوئی احمد خاتمی خرچنگ نظام روضه سرنگونی می‌خواند. رژیم و ایادیش به این ترفندها بسنده نکردند و به خیال خود بزرگترین برگ خود را با انتشار عکسی زیر زمینی در پاریس رو کردند.

یک سید حزب الهی سابق که چندی در جوار مجاهدین به سر برده بود و امید آن بود که شرف و کرامت انسانی خود را از شر حسن نصرالله و ولی‌فقیه دور بدارد، در کنار بریده مزدوران رژیم! دریغ که چنین نبود و او عاقبت به اصل خویش برگشت.

بازهم با خودم گفتم که به گفته‌های مسئولان مقاومت در مورد تفاوت برگزاری مراسم امسال با سالهای پیش کم بها داده بودم! ناقوس سرنگونی به نواختن در آمده است و آن روز دیر نیست.