علی اکبر آرمیده ـ فرافکنی و آه و فغان وزارت اطلاعات آخوندها

فرافکنی و آه و فغان  وزارت اطلاعات آخوندها
درپی شکست پروژه و رسوایی مزدوران اعزامیش  به مرکز استان  والدواز

علی اکبر آرمیده

چنانکه هموطنان  اطلاع دارند  در 7 آذرماه گذشته (28نوامبر) مشتی ازمزدوران وزارت اطلاعات آخوندها, که برای اجرای یکی دیگر از مأموریتهای محوله علیه  اپوزیسیون اصلی رژیم, از کشورهای مختلف اروپا به مرکز استان والدواز فرانسه اعزام گردیده بودند, با اعتراض شهروندان فرانسوی و افشاگری ایرانیان مخالف رژیم که در محل بودند, مواجه شدند . مزدوران اعزامی رژیم  در واکنش به افشاگریها و شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» ,  «مرگ برخامنه ای»,  همچون همکاران بسیجی و لباس شخصی و پاسدارخود در ایران,  به ضرب و جرج مخالفین رژیم و هوادران مقاومت مبادرت نمودند . و  من شاهد بودم که  آقای علی امانی در اثر ضربات وحشیانه مزدوران جنایتکار محمد حسین سبحانی و محمد کرمی و کریم حقی از ناحیه صورت و چشم زخمی شد. برخی  از مزدوران در همین رابطه  توسط پلیس دستگیر شده و تحت تعقیب قضایی قرارگرفتند. و سایر مزدوران نیز با  سرافکندگی و وحشت از دستگیری توسط پلیس , صحنه را ترک کردند. 

 متعاقبا وزارت اطلاعات, با فرار به جلو  به نحو مضحکی  به آه و فغان و فرافکنی پرداخته و از جمله با نسبت دادن  جنایات مزدورانش به مخالفین رژیم از جمله من, تلاش کرد برشکست پروژه خود در سرژی و  گیرافتادن مزدوران جنایتکارش, سرپوش بگذارد و آنها را در ببرد. آنهم  به وسیله مزدوران بدنام و پرسوءسابقهیی نظیر محمدحسین سبحانی, که خود در ضرب و جرج مخالفین رژیم در سرژی شرکت داشتند.
دستاویز این فرافکنیهای مسخره  که اطلاعات آخوندی  و مزدوران بدنامش  در وب سایتهای وزارتی به راه

 انداخته, این است که در مواجهه با حضور و  مأموریت ننگین  این مزدوران در مرکز والدواز,  آنها را معرفی و مزدوریشان برای گشتاپوی آخوندی را افشا کرده ام.  وظیفه و مسؤلیتی که هر ایرانی شریف و آزاده, به انجام آن افتخار میکند. به خصوص که من هم  مثل بسیاری دیگر از پناهندگان سیاسی و مخالفین رژیم در خارج کشور, این مزدوران بدنام را سالهاست که می شناسم و با کارنامه و سوابق افشاشده آنها آشنا هستم.  افشاگریهای مخالفین رژیم از جمله من در روز 7 آذر در سرژی چنان موجب رسوایی این مزدوران  در بین شهروندان فرانسوی شد که ناگزیر شدند نقاب از چهره بردارند و با حمله و هجوم و وحشیگری علیه مخالفین رژیم و هوادران مقاومت, ماهیت واقعی خود را به عنوان مشتی مزدور جنایتکار و لباس شخصیهای اعزامی به خارجه ,به بارزترین شکل به نمایش بگذارند  و با اعمال تبهکارانه خود  به اثبات برسانند.  مزدورانی که علاوه بر  جاسوسی وگردآوری اطلاعات, و حمله و هجوم به پناهندگان, سرپل اقدامات تروریستی برای گشتاپوی آخوندها نیز محسوب میشوند.

 
محمد حسین سبحانی همان مزدوری که پس از نفوذ در صفوف مجاهدین , درجریان یک طرح ترور علیه  رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی توسط رژیم آخوندی, نقش وی در این طرح جنایتکارانه بر ملا شد  و اخراج گردید که به ایران و به نزد وزارت اطلاعات رفت و مأموریتهایی در این رابطه عهده دار  شد که اسناد آن در سال 80 توسط مقاومت منتشر گردید. و پس از مدت کوتاهی با گرفتن آموزشهای لازم به منظور پیشبرد اهداف و پروژه های گشتاپوی ملایان علیه مخالفین رژیم به ویژه مجاهدین و مقاومت ایران در اروپا   به آلمان اعزام گردید و از آن پس  به طور حرفه ای و بی وقفه در خدمت شبکه اطلاعاتی و جنگ روانی و بعضا به عنوان عضو تیمهای ضربت این

 شبکه برای ضرب و جرج مخالفین و پناهندگان سیاسی فعالیت داشته است. 
محمد حسین سبحانی مزدور درزمره  مامورا ن و چاقوکشان وزارت اطلاعات بود که درتاریخ 17 ژوئن  2007  پناهندگان و مخالفان ایرانی را درسالن فیاپ در پاریس با چاقو وحشیانه مورد ضرب و جرح قرار دادند.  تعدادی از پناهندگان در اثر شدت جراحات وارده , روانه بیمارستان شدند. تعدادی از مزدوران مهاجم از جمله محمد حسین سبحانی و دو مأمور چاقوکش دیگر بازداشت شده وتحت تعقیب قضایی قرارگرفتند .

روزنامه فرانسوی اکورژیونال درتاریخ 27 ژوئن 2007 ضمن گزارشی در باره برخی پروژه های ماموران اعزامی  وزارت اطلاعات از جمله محمد حسین سبحانی علیه مقاومت ایران  در اور سوراواز و شهرهای اطراف و همچنین در پاریس منجمله ماجرای حمله و هجوم و  چاقوکشی آنها علیه پناهندگان و مخالفین رژیم در سالن فیاپ در 17 ژوئن 2007, تصویر مزدور سبحانی و دو چاقوکش دیگر را در حین بازداشت در مرکز پلییس و همچنین تصویر دیگری از اعزام مزدوران به حولی مقر شورای ملی مقاومت در اور سور اواز در آوریل 2005 را چاپ کرد . عنوان این گزارش با اشاره به بازداشت سبحانی در ماجرای فیاپ این بود:
کسی که آمده بود  علیه مجاهدین افشاگری کند, یک تروریست واقعی ازآب درآمد .


محمد حسین سبحانی(سمت راست) و دو مزدور چاقوکش
دیگردر بازداشتگاه پلیس فرانسه- 17ژوئن2007

محمد کرمی یکی دیگر از مزدوران اعزامی وزارت اطلاعات برای اجرای مأموریت درمرکز والدواز بود  که پس از افشا و رسواشدن عوامل آن  و انزجار شهروندان فرانسوی از وحشیگرهای آنها , سایتهای وزارتی به اسم او  به دروغپردازی و فرافکنی و  متهم کردن چندتن از  مخالفین رژیم از جمله من, به حمله و هجوم و ضرب و جرح مزدوران پرداخته اند .
محمد کرمی درتیرماه 84 با سرقت یک دستگاه خود رو از شهراشرف فرارکرد و به تیف  رفت و از بدو ورود به خدمت وزارت اطلاعات درآمد. وی به همراه چند مزدور  دیگر ازجمله  محمد رزاقی, مجید روحی وحسن پیرانسر و نادر نادری یکی از  هسته های اولیه شبکه  وزارت اطلاعات درتیف راتشکیل داد و به عضو گیری  برای رژیم پرداخت. وزارت اطلاعات  برای تسهیل ارتباطات او یک دستگاه  تلفن موبایل دراختیارش گذاشته بود و او از طریق  این موبایل, اخبار واطلاعات تیف را روزانه  به وزارت اطلاعات گزارش  میکرد .
پس ازتعطیلی تیف ,گشتاپوی ملایان ماموران خود را در مقری درشهراربیل عراق جنب کنسولگری رژیم  اسکان داد تا آنها را متشکل نماید.این محل پاتوق عوامل رژیم برای  جذب  سایر نفرات تیف بود .کرمی مزدور به همراه محمد رزاقی و مجید روحی و....صحنه گردان این مرکز شده بودند .
وزارت اطلاعات آنها را  در اوایل عید 87 بطورمخفیانه به تهران برد  و پس از آموزشها و توجیهات ضروری برای اجرای مأموریتهای جدید علیه پناهندگان سیاسی و مخالفین رژیم به ویژه مجاهدین و مقاومت ایران  به اروپا اعزام کرد.  محمد کرمی ابتدا به فرانسه فرستاده شد , اما از اداره پناهندگی این کشور جواب منفی گرفت. سپس  به صورت غیر قانونی به سوئد رفت تا در آنجا پناهنده شود  ولی درپی اعتراض پناهندگان سیاسی و مخالفین رژیم در آن کشور , اداره پناهندگی سوئد نیز به او پاسخ منفی داد و وزارت اطلاعات  مجداد او را در فرانسه مستقر کرد.
کرمی مزدور در این مدت به طور تمام وقت درخدمت وزارت اطلاعات بوده و در اغلب  برنامه ها و طرحهای گشتاپوی آخوندها علیه پناهندگان سیاسی و مقاومت ایران  شرکت فعال داشته است.

****
 در شرایطی که قیام مردم ایران و خشم و خروش آنها برای سرنگونی رژیم ضد ایرانی و ضدبشری آخوندی هر روز عمق بیشتر و اوج تازه ای میگیرد, و ارگانها و نیروهای سرکوبگر آن در برابر ایستادگی و عزم و رزم مردم ایران دچار فرسودگی و روحیه باختگی میشوند, بیچاره مزدوران اعزامی به خارج کشور که به مثابه لباس شخصیهای منفور, مأیوسانه به اجرای اوامر اربابان خود ادامه میدهند تا به زعم خود به این رژیم درحال سقوط امداد برسانند. گو اینکه خود به خوبی میدانند که وقتی رژیم بهلرزة مرگ افتاده , دیگر از مشتی مزدور جیره خوار و حقیر و بدنام درخارج کشور, آبی برای رژیم گرم نخواهد شد, جز اینکه این مزدوران در واپسین مرحله حکومت آخوندی, برای چند صباحی دیگر در ازای خوش خدمتیهایشان دستمزد و هزینه زندگی ننگین  خود را از جلادان حاکم دریافت کنند.
بدیهی است که افشای مزدورانی که خود را به  بدنامترین ارگان حاسوسی و شکنجه و ترور آخوندی فروخته اند , وظیفه و افتخار هر ایرانی آزاده است که مخالف رژیم ضدبشری آخوندی است و با آن مرزبندی دارد. از این رو من  هم به سهم خود با پایبندی به این وظیفه افتخارآمیز که اقتضای شرافت انسانی و سیاسی و مبارزاتی هر ایرانی آزاده و مخالف رژیم آخوندی است, بازهم  در هر فرصت, مزدوران گشتاپوی آخوندی را معرفی و افشا کرده و  خواهم کرد . همچنانکه, بر اساس همین  وظیفه انسانی وسیاسی,  وقتی که خانواده همسر سابقم به خدمت وزارت  اطلاعات درآمدند را افشاکرده و  توطئه های وزارت بدنام در این رابطه  را  که ازجمله تلاش داشت  از طریق عناصر مزبور و با انواع فشارها , تطمیعها  و ترفندها مرا نیز به دام بیندازد, با جزییات به هموطنان گزارش کرده ام.  
بنابراین به رژیم محتضر آخوندی و مزدوران دریوزه اش, گوشزد می کنم که خاطرشان  جمع باشد که با فرافکنیها , دروغپردازیها و گند گاو چاله دهانیشان, که ضمنا بهقصد سرپوش گذاشتن بر تبهکاریها و جنایات خودشان علیه پناهندگان سیاسی و مخالفین رژیم انجام میگیرد, نمی توانند مرا از این وظیفه مبرم باز دارند.. به خصوص که این مزدوران علاوه بر مأموریتهای جاسوسی وگردآوری اطلاعات با پوشهای مختلف, و حمله و هجوم علیه پناهندگان سیاسی و مخالفین رژیم, سرپل اقدامات تروریستی برای گشتاپوی آخوندها نیز محسوب میشوند
بی دلیل نیست که اتحادیه اروپا در مصوبه 29 آوریل 1997 خود, ورود و اقامت  ماموران اطلاعات رژیم ایران به کشورهای عضو اتحادیه اروپا را ممنوع کرده   است.
بنابراین برکشورهای اروپایی است که بیش از این به گشتاپوی آخوندها   و عوامل صادراتی آن دست باز ندهند و   جاسوسان و مزدوران اطلاعات بدنام رژیم ایران دسگیر و اخراج نمایند.
علی اکبر آرمیده
9 دیماه 88 (29دسامبر2009)