در آینه نگاه «نهرو»

من مرد صلحجویی نیستم:

«من مرد صلحجویی نیستم... من قبول دارم که در بعضی موارد شخص ناگزیر است که بجنگد. این امر بیشتر مربوط به زمینه روحی و امکانات مردم است, بنابراین نمی توان آن را تابع فرضیه یی شمرد. حتّی گاندی که یکی از مردان بزرگ صلح بود, همیشه می گفت: جنگیدن بهتر از ترسیدن است, به کاربردن خشونت از فرار بهتر است. منظور او این بود که نباید به بدی تسلیم شد, به بدیهای اصلی تا ممکن است باید با روش مسالمت آمیز نبرد کرد. اگر این روش از پیش نرفت, آن گاه می توان دست به اسلحه برد, امّا به بدی نباید تسلیم شد».

 

آیین من:

«من به هیچ "آیه" و آیینی پایبند نیستم. امّا اگر این را می خواهید آیین اسمش بگذارید, بگذارید. من به روحانیت ذاتی بشر ایمان دارم. من به حیثیّت ذاتی فرد, معتقدم. من معتقدم که افراد بشر باید از امکان و فرصت مساوی برخوردار شوند. آرمان من این است ـ گرچه به عمل پیوستنش مشکل باشد ـ که باید جامعه یی که مردمش دارای حقوق مساوی باشند و بین آنان تفاوت چندانی نباشد, به وجود آید.

من از ابتذال غنی به همان اندازه بیزارم که از فقر فقیر».

 

آزادی:

«آزادی تنها یک تصمیم سیاسی نیست, یا قانون اساسی تازه یی, نه حتی روش اقتصادی, هرچند این یکی اهمیت بیشتری دارد. آزادی مربوط به دل و مغز است. اگر مغز به حقارت بگراید و تیرگی بگیرد, و دل گرانبار باشد از کینه و نفرت, دیگر آزادی وجود ندارد».

 

زندگی:

«زندگی غنی و پر تنوّع است و گرچه باتلاقها و مردابها و لجنزارهایی دارد, دریای بزرگ نیز دارد, و برف و توچالها و شبهای پرستاره دل انگیز, و عشق به خانواده و دوستان, و رفاقت کارگری در امر مقصودی واحد, و موسیقی و کتاب و سلطنت اندیشه ها, بنابراین هریک از ما می تواند بگوید:

”پروردگارا! هرچند من به روی خاک زندگی کردم و فرزند خاک بودم, پدرم آسمان پرستاره بود!».

 

اندیشه و عمل:

«این آسان است که بنشینیم و زیباییهای جهان را تماشا کنیم, و در دنیای اندیشه و تخیّل زندگی کنیم. امّا کوشش بر این که از این طریق, بدبختی دیگران را دور از چشم نگاه داریم و نسبت به آنچه درباره دیگران می گذرد, بی اعتنا بمانیم, شرط جوانمردی و نوع دوستی نیست. فکر, برای این که وجود خود را توجیه کند, باید به عمل بپیوندد».

 

حکومت دنیایی:

«ما به مرحله یی از امور انسانی رسیده ایم که آرمان دنیای واحد و نوعی اتّحادیه جهانی, بسیار ضروری می نماید, هرچند خطرها و موانع بسیار بر سر راهش است. کوشش ما باید مصروف به تحقّق این آرمان باشد, نه مصروف به ایجاد دسته بندیهایی که بر سر راه این جامعه بزرگ دنیایی سنگ بیفکنند».

 

(به نقل از کتاب «نوشته های بی سرنوشت, تألیف دکتر محمدعلی اسلامی نَدوشن, از انتشارات جاویدان, چاپ اول, بهار 1356).