«سی و سه پل» جفادیده!

«سی و سه پل» جفادیده!
«بنا‌ به گزارشهای دریافتی، مردم اصفهان امروز سه‌شنبه 18 آبان شاهد ترک خوردن ناگهانی "سی و سه پل" بودند. برخیها علت این موضوع را به خشک شدن آب زاینده رود نسبت می‌دهند.

 «سی و سه پل» جفادیده!

ترک برداشتن خطرناک سی و سه پل، می‌تواند به مرور بر اثر تردّد خودروهای سنگین به حادثه‌ یی اسفناک تبدیل شود. علاوه بر این ‌که این آثار باستانی که اصفهان به نام آن شناخته می‌شده، در حال انهدام و نابودی است» (سایت سازمان مجاهدین خلق ایران، ۱۸ آبان  ۱۳۹۵).

سی ‌و سه ‌پل اصفهان یا پل الله ‌وردی خان از یادگارهای دوره سلطنت شاه‏ عباس اول صفوی است که در انتهای جنوبی خیابان «چهارباغ» واقع شده است. این پل در سال ۱۰۰۵ هجری قمری، به هزینه و نظارت الله ‏وردی‏خان، سردار معروف شاه عباس، بنا شده است و از این رو، به نام بانی و سازنده آن، «پل الله وردیخان» نیز خوانده می ‏شود.
 سی و سه پل که نزدیک به ۳۰۰ متر درازا و ۱۴ متر پهنا دارد، از آجر و سنگ بنا شده و طولانی ترین پل «زاینده رود» است. این پل که در مسیر اصفهان ـ جُلفا قراردارد، «پل جلفا» نیز نامیده می شود و در دوره‌ صفویه‌، مراسم‌ جشن‌ «آبریزگان‌» یا «آبپاشان‌”در کنار این‌ پل‌ برگزار می شد. در این جشن که در ۱۳ تیرماه هر سال برگزار می‌ شد، شاه و رجال دولتی و شعرا و سایر مردم شرکت می کردند. و ارامنه جلفای اصفهان نیز مراسم‌ «خاج‌ شویان» را در پیرامون‌ همین‌ پل‌ برگزار می ‌کردند.

 

 «سی و سه پل» جفادیده!

(«سی و سه پل» از آثار فلاندن، نقاش فرانسوی در دوره محمدشاه قاجار)
 سی و سه پل‌ یکی‌ از شاهکارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ در دوره صفوی به شمار می آمد و مشهورترین پل ایران بود.محسوب‌ می ‌شود. از این رو سی و سه پل اصفهان مشهورترین پل ایران محسوب می شود.
 با خشک شدن «زاینده رود» ـ که از قرنها پیش از دوره صفوی، پرآب بود و «زنده رود» نامیده می شد و حافظ در بیت «زنده رود باغکاران یاد باد» از آن یاد می کند ـ در زمان ایلغار خمینی و نظام ویرانگرش، پلهای دیگر روی این رود نیز به سرنوشت سی و سه پل گرفتار شده و در آستانه ویرانی قرارگرفته اند.
 
 خبرگزاری «ایمنا» در ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ زیر عنوان «پل‌های تاریخی اصفهان، له له می‌زنند/روزگار خشک زاینده رود قربانی می‌گیرد» گزارشی نوشت که بخشی از آن را در زیر می خوانید:
 “...اینجا با خشک شدن رگ حیاتی اصفهان، سکوت درد است که واژه می سُراید و خشکسالی طعنه می زند به پایداری پلهایی که فرسوده پاهایشان را در تَرَکهایی که هر روز بزرگتر می شود، ستون کرده اند. حالا غروب خشکی زاینده رود، مثل همیشه، مرگ می آفریند.
 زاینده رود خشک، دیگر نه غروبش زیباست و نه طلوعش. آنگاه که خورشید جان می دهد پشت سی و سه پل، یا بر می خیزد و دست می کشد بر پل مارنان (=پلی که در چهارفرسنگی اصفهان، جلفا را به روستای مارنان وصل می کند)، هیچکدام نمی تواند شعله یی باشد بر دل خاموش زنده رودی که دیگر نیست و چند صباحی دیگر نیز پلهایش را مجالی برای ماندن نخواهد بود؛ پلهایی که به گفته بسیاری از شهروندان اصفهانی پاره یی از روح و جان آنهاست، اکنون با خشکسالی های متعدّد تارو پودشان پوسیده شده است... تجربه نشان داده خشکسالی و خشکی رودخانه زاینده رود به پایه های پلهای تاریخی "سی و سه پل" و "پل خواجو" آسیب وارد می کند...».