حسین پویا: برجام و "خدعه"! سیدعلی

چون توافقنامه اش برجام شد

سیدعلی از هسته ای ناکام شد

 

گرچه قر میداد یک خط در میان

دست او رو شد برای غربیان

 

لاجرم بعد از بسی گفت و شنود

چاره ای جز خوردن زهرش نبود

 

لاکن این ملای الدنگ دغل

تا نبیند مرگ خود را در عمل

 

دست مجلس داد آن برجام را

خر کند تا مجلس بد نام را

 

گفت این برجام حرف بنده نیست

من نمیدانم که این برجام چیست

 

خود شما دانید و آن شیخ بنفش

ناخن و دندان و مشت و لنگه کفش

 

"فر"! زده بر "خط قرمزهای" من

بسته با برجام دست و پای من

 

من نبودم راضی از برجامشان

بی خبر افتادم اندر دامشان

 

گشته بودم ظاهرا خنگ و خرفت

حقه هاشان دامن من را گرفت

 

لاکن ای دلواپسان مجلسی

جز شما نَبوَد مرا یاور کسی

 

از سر تقصیر اینها نگذرید

پرده برجامشان را بردرید

 

زانکه این نامردمان فتنه باز

گشته بهر من زبانهاشان دراز

 

توی مجلس سخت افشاشان کنید

قهر اگر کردند، دعواشان کنید

 

هم بترسانیدشان از انتقام

یا فرو انداختن از پشت بام

 

آنکه می گوید که این پیروزی است

این همان بی غیرت دیروزی است

 

دشمن است او، سخت سرکوبش کنید

بعد هم از صحنه جاروبش کنید

 

الغرض ای جمله ی دلواپسان

در هراسم بنده از آن ناکسان

 

رویشان را توی مجلس کم کنید

جایگاه بنده را محکم کنید

 

بعد از آنی هم که کم شد رویشان

پاره شد عمامه بدبویشان

 

بعد از آن دیگر شما ساکت شوید

توی دست بنده چون راکت شوید

 

تا کند برجام از مجلس عبور

فاتحه خوانید بر اهل قبور

 

بهر حفظ وحدت و حفظ نظام

می خورم من زهر را مثل امام

 

می خورم آن زهر در آن جام را

می پذ یرم بنده هم برجام را