حسین پویا: جنگشان بالا گرفت!

بحث جام زهر چون بالا گرفت

شد بلا و دامن "عظما"! گرفت

 

سیدعلی چون زخمی تحریم بود

دست زد دامان "او.....باما" گرفت

 

خود اوباما در عمل تو زرد بود

سیدعلی تصمیم بر اغوا گرفت

 

او گمان می کرد با دوز و کلک

از اروپا میتوان امضا گرفت

 

پس به روحانی بگفت ای محتشم

رفت باید در ژنو ماوا گرفت

 

باند روحانی به همراه ظریف

امتیازاتی از امریکا گرفت

 

خواست "آقا" تا ننوشد جام زهر

یاری از جوسازی و غوغا گرفت

 

لاکن آن روحانی و ناز و اداش

حال عظما را همه یکجا گرفت

 

مدتی با جان کری فالوده خورد

جام می از دست آن رعنا گرفت

 

بعد از آن برجام را امضا نمود

از شوفاژ جان کری گرما گرفت

 

بهر "آقا" کرکری آغاز کرد

ژست یک آخوند بی پروا گرفت

 

یک لگد زد ناگهان بر "جسم"! او

گوش عظما را به دندان وا گرفت

 

سیدعلی لبخند شیرینی بزد

با محبت یقه او را گرفت

 

بر دهانش کوفت از روی ادب!

دمب او را نیز زیر پا گرفت

 

رنگ روحانی از این ضربه پرید

انتقامی سخت از "آقا" گرفت

 

گفت ای مردم "نمک"! فاسد شده

بوی گندش تا ته دنیا گرفت

 

الغرض چون جنگشان مغلوبه شد

باند روحانی یهُو "چاچا"! گرفت

 

این وسط یک تن ز لاریجانیان

پا برهنه یک وَر دعوا گرفت

 

تا نماید قدر دانی، سیدعلی

بهر لاریجانیان پیتزا گرفت

 

جنگ سرد کهنه راس نظام

گرمی تکزاسی و (شیرینی)! حلوا گرفت