رحمان کریمی: دو سخن فراز انگار که هیچ

سخن فراز یا به قول شاعران ، شعر « مرغ پیر » نوشته یا

سروده سال 1345 بعد از درگذشت دریغ انگیز دکتر مصدق

رهبر نهضت ملی ایران است که سال ها در کنج غبارگرفته

حافظه جا داشت تا 30 سال پیش ، به تبعیدگاه ؛ در مجموعه یی

آمد . مخلص هرگز از قلمزنان تقویمی نبوده ام اما اینک بل

به تأملی ، آوردنش را کم ضرر دیدم .

 

                               مـرغ پیـر

 

مرغ پیری که به منقارش

بار صد تجربه داشت

از سر خانه گذشت

گفتم آیا نتوانی پایین تر

گفت کار از حرف گذشت .

 

آه

مرغ پیر ،

از سر این خانه گذشت .

 

                   ای کودکان سرگردان اجاره یی !

 

ای کودکان سرگردان اجاره یی

در خیابان های پریشان حال عصبی

در آسمان تاریک نگاه شمایان

ستارگان نیز ، گرسنه و سرگردانند .

و ماه ،

در خسوف اهریمنی وقت

به جستجوی گندمزاران بهشت خدایان زمین

در طغیان اعتراض .