نخستین خیز خامنه ای پس از مرگ رفسنجانی

ولی فقیه ارتجاع در اقدامی قابل پیش بینی و کمتر از دو هفته از مرگ رفسنجانی، نخستین خیز را برای تثبیت موقعیت بحرانی خود برداشت. خامنه ای بر خلاف تمامی عرف و سنت و با دخالت آشکار در قوانین و مصوبات دانشگاه آزاد، علی اکبر ولایتی، مشاور خود در امور بین المللی را به پست ریاست هئیت موسس این دانشگاه برگماشت.

وی در این فرمان از جمله تاکید کرده است: «با عنایت به فقدان تأثرانگیز رئیس محترم هیأت مؤسس و هیأت امناء دانشگاه و سکوت اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در چگونگی انتخاب رئیس هیأت مؤسس و ضرورت تسریع در انتخاب فرد عهده‌دار این مسئولیت، جناب آقای دکتر علی اکبر ولایتی از اعضای آن هیأت را به‌عنوان رئیس هیأت مؤسس منصوب می‌کنم تا هیچگونه وقفه‌ای در تمشیت قانونی امور آن دانشگاه - که نقش مؤثری در امر آموزش عالی کشور دارد - به‌وجود نیاید». (سایت خامنه ای ۱ بهمن ۱۳۹۵)

ترجمان این جملات به معنای عجله بیش از حد خامنه ای برای اشغال پست ریاست جدید در دانشگاه آزاد است، زیرا وی بخوبی مطلع بود که هر روز تاخیردر این تصمیم گیری که وی از آن با «سکوت اساسنامه» نام برده است، می تواند به باند مقابل فرصت سازماندهی داده و بدین سان هرگونه امید برای در اختیار گرفتن کامل این پایگاه مهم را از دست بدهد.
همچنین این جابجایی قدرت در راس دانشگاه آزاد در حالی بوقوع می پیوندد که عطف به قوانین این دانشگاه، ریاست جدید که تا چندی پیش در اختیار رفسنجانی قرار داشت، باید از طریق «هیأت مؤسس و هیأت امناء» و پس از تشکیل جلسه ای رسمی تعین و تکلیف گردد.

خبرگزاری حکومتی ایسنا (۱ بهمن ۱۳۹۵) که به باند دولت آخوند روحانی نزدیک است، در مطلبی ضمن اشاره به این واقعیت و عطف به «اساسنامه دانشگاه آزاد» از جمله نوشت: «بر اساس ماده ۷ فصل دوم اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی، این دانشگاه از چهار رکن «هیات مؤسس»، «هیات امنا»، «رییس دانشگاه» و «شورای دانشگاه» تشکیل شده است. همچنین بر اساس ماده ۸ اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی، «هیات مؤسس مرکب از ۹ نفر است و چنانچه اعضای هیات مؤسس به علل مختلف مانند فوت، استعفاء، بیماری، برکناری، ناتوانی و یا هر علت دیگر به ۶ نفر کاهش یابد، هیئت مؤسس باید افراد جایگزین به تعداد مورد نیاز را ظرف مدت ۳ ماه برای عضویت در هیئت مؤسس به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کند».

دانشگاه آزاد که در اساس پایه های آن را رژیم گذشته گذاشته بود، سیستم آموزشی سایه و موازی با دانشگاه های شناخته، معتبر و رسمی کشور می باشند که به لحاظ درجات علمی از کیفیتی نازل برخوردار بوده و طی سه دهه گذشته به دلیل علاقه وافر جوانان برای راهیابی به دانشگاه های کشور، به منبعی برای کسب درآمد های میلیاردی و سرکیسه کردن مردم ونیز تولید انبوه مدارک قلابی از سوی رژیم آخوندی تبدیل شده است.
رفسنجانی درسخنانی پیشتر ضمن اعتراف به این واقعیت از جمله گفته بود: «یکی از طرق این است که از همین امسال در هر جا که دستمان رسید و شاید کم‌کم به روستا هم بکشد - البته به شهرهای کوچک به آسانی می‌رسد - مراکزی درست کنیم به نام دانشگاه آزاد اما نه دانشگاه آزاد رژیم گذشته، دانشگاه آزاد واقعی که مواد تحصیلی دانشگاهی را با روش تحصیلی که در حوزه‌های علمیه علوم دینی می‌خوانند، خوانده شود». (دانشنامه ویکی پدیا)