ایست قلبی در بازار مسکن!

بروز بحران‌های متعدد در حاکمیت آخوندی که تمامی کاندیداهای ولی‌فقیه در نمایش انتخابات به گوشه‌های از ابعاد رو به رشد آن اعتراف کرده‌اند، ضمن سرایت به بازار مسکن، آن را به ایست قلبی نیز کشانده است.

در این راستا باید به نبود قدرت خرید در میان مردم، گرانی سرسام‌آور زمین و مسکن و نیز عدم پرداخت وام از سوی بانک‌های حکومتی به مردم نیازمند آن‌هم به دلیل فقر و رکود اقتصادی شدید در کشور، اشاره نمود. ابعاد وخامت در بازار مسکن و رکود ناشی از هر گونه خریدوفروش در حالی است که یک کارشناس حکومتی ضمن اعتراف به این واقعیت گفت: «صنعت ساخت‌وساز با رکود شدیدی روبروست. پروانه‌های صادرشده کاهش‌یافته و فاصله بین عرضه و تقاضا روز به ‌روز زیادتر می‌شود». (سایت حکومتی فانوس ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶)

این کارشناس حکومتی در ادامه با اشاره به مشکلات مردم برای دریافت وام مسکن و وجود بهره‌های نجومی که تماماً بخش از سیاست‌های مخرب و اهرم‌های فشار از سوی دولت آخوند روحانی براقشار جامعه است، می‌افزاید: «در حال حاضر دولت تلاشی برای قانع کردن بانک‌ها در خصوص کاهش نرخ بهره انجام نداده است و عمده منابع بانکی که طی سال‌های گذشته در بخش مستغلات سرمایه‌گذاری شده نیز در حال حاضر در رکود به سر می‌برد و بانک‌ها نیز با مشکلات ویژه‌ای مواجه هستند».
پیشتر نیز در بحبوحه جنگ قدرت در میان باندهای رژیم، خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (۱۶ اسفند ۱۳۹۵) در گزارشی از وضعیت وخیم در بازار مسکن نوشت:«خزان مسکن انگار تمامی ندارد. نه برجام و نه سیاست‌های اقتصادی دولت، بازاری را که حدود ۴ سال در خواب زمستانی فرو رفته را نتوانست بیدار کند. به گفته کارشناسان، بازار مسکن، عمق رکود را پشت سر گذاشته اما گویی خزان مسکن به انتهای خود نرسیده و تا رسیدن بهار فاصله‌هاست».

واقعیت در حاکمیت غارتگر و فاسد آخوندی این است که در پشت تمام بحران‌های موجود به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند مسکن، نهادهای سرکوبگر حکومتی مانند سپاه پاسداران و قرارگاه‌ها و یا باندهای مافیایی وابسته به آن قرار دارند و به مانند اختاپوس بر شیرازه‌های بازار مسکن چنگ انداخته‌اند. وضعیت به‌قدری وخیم است که بر اساس آمارهای بین‌المللی سهم بازار مسکن و زمین از اقتصاد کلان کشورها همواره حدود ۲۵ الی ۳۰ درصد می‌باشد. این وضعیت نیز در رابطه با اقتصاد به‌شدت ضربه خورده در حاکمیت ولی‌فقیه صادق است. بنابرداده های حکومتی این نرخ در ایران برابر «۳۵ الی ۴۰ درصد» می‌باشد. لذا ملاحظه می‌شود که رکود در چنین بازار مهمی چگونه به رکود اقتصادی در ایران شتاب داده است. همچنین باید اذعان نمود که در چنین وانفسایی و در خوشبینانه ترین حالت هر خانواده با پس‌انداز کل درآمدهای خود حداقل «۱۳سال» زمان نیاز دارد تا بتواند صاحب‌خانه شود.