نهادینه کردن فقر با طرح کارورزی در ولایت منحوس فقیه

با افزایش شدید نرخ بیکاری در حاکمیت فاسد آخوندی، طرحی بنام «کارورزی» یا همان به بیگاری کشیدن دانشجویان، فارغ‌التحصیلان و متخصصان بیکار در کشور را در دستور کار قرار داده است.

بحران بیکاری که بنا برداده های حکومتی ناشی از روند روبه رشد فقر در جامعه جوان و پویای ایران هست، در نبود سرمایه‌گذاری و فرار بسیاری از سرمایه‌گذاران از کشور، اکنون به معضلی غیرقابل برگشت در نظام آخوندی تبدیل شده است.
یک کارشناس حکومتی در زمینه مسائل اقتصادی ضمن اعتراف به این واقعیت گفت: «ثبت‌نام بیش از اندازه دانشجویان بیکار را نمی‌توان دلیلی بر ممتاز بودن طرح کارآموزی تلقی کرد، علت ثبت‌نام بیش از گنجایش این طیف از جویندگان کار تنها به نرخ بالای بیکاری و فقر باز می‌گردد، به طوری اکنون که می‌بینیم ۲۷۰ هزار نفر حاضر شده‌اند تا برای دریافت ماهی ۳۱۰ هزار تومان صف بکشند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۲۴ خرداد ۱۳۹۶)

ملاحظه می‌شود که رژیم منحوس آخوندی چگونه بدین‌سان بر موضوع اشتغال‌زایی خاک پاشیده و با به بردگی کشاندن اقشار تحصیل کرده و دانشجویان، دستان آلوده باندهای مافیایی و کارفرمایان حکومتی را برای استثمار هرچه بیشتر مردم میهن امان باز می‌گذارد.

این کارشناس حکومتی در ادامه با اشاره به اینکه «درآمد کارورزی از پول توجیبی هم کمتر است» می‌افزاید: «باید به این نکته اشاره کنیم که این موقعیت هرگز به معنای مطلوب تلقی کردن برنامه‌های اشتغالزایی از جنس طرح کارورزی نیست، بلکه برعکس واتاب شرایط مضحکه‌ای است که امروز در دانشگاه‌های کشور حکم فرماست، زیرا اگر دانشگاه‌ها در تعلیم و فن آموزی به دانشجویان عملکرد خوبی داشت دیگر نیازی به چنین طرحی نبود. کجای دنیا چنین طرحی انجام شده است که ما اکنون در ایران باید با آن روبه‌رو شویم».

ترجمان این جملات به معنای وجود دو واقعیت همسو در این رژیم فاسد هست. نخست نبود زیربناها و کیفت مطلب در مراکز تحصیلات عالی و دانشگاهی است و دیگر نبود ظرفیت‌های مناسب در بازار برای جذب دانش‌پژوهان و فارغ‌التحصیلان در فردای اتمام تحصیلات هست.

به یقین بزرگ‌ترین عامل برای شتاب گرفتن این وضعیت بحرانی، وجود همان دانشگاه‌های آزاد هست که بخش از تیول حکومتی برای چپاول مردم و به‌ویژه قشر جوان و داوطلب برای تحصیل هست. نبود کادرها و استادان ذیصلاح، کیفیت بسیار پائین تحصیلی، وجود رشوه، مدارک تقلبی و یا صنعتی بنام «مدرک سازی» تماماً از دلائل این وضعیت بحرانی در فردای اتمام تحصیل برای فارغ‌التحصیلان هست.

این گزارش در ادامه با اعتراف به این واقعیت دردآور ادامه می‌دهد: «مطرح کردن این طرح نشان می‌دهد که پزشکان ما نمی‌توانند آمپول بزنند، مهندسان ما نمی‌توانند محاسبات ساختمانی انجام دهند و جامعه شناسان ما نمی‌توانند از مناطق آسیب دیده نظرسجی کنند. جدا از همه انتقاداتی که به شرایط مدیریت و تدریس در دانشگاه‌ها وارد است باید گفت که چنین طرحی نمی‌تواند کمکی به وضعیت کنونی اقتصاد و همچنین بیکاری کشور بکند». (همان منبع بالا)