رحمان کریمی: ولوله یی عیان بکن به روزگار خامشان


شعر زیر در ستایش از صوت داوودی استاد شجریان در سال ۱۳۷۰ سروده شده و در سال ۱۳۷۱ در مجموعه شعر «برشاوش» آمده است.
در آن زمان والا هنر ایران به سیاوش شجریان معروف بود.

این شعر قبل از افتخار پیوستن به مقاومت سروده شده است.



از تن خاکی یم هنوز، ناله رسد به کهکشان
مرغ دلم که پر کشید، این چه کسی ست سرکشان
نغمهٌ تو، نوای تو، زیر و بم صدای تو
می بردم قدم قدم تا به کجا کشان کشان ؟
آتش تو سمندر است، می بردم به آسمان
مجلس ما منوّرست به نغمهٌ سیاوشان
مرغ سفر، سفر کند از قفسم حذر کند
با تو نشستنم خوش است عارف بزم سرخوشان
من که به غربتم ولی جان به وطن نهاده ام
زنده شوم به بزم تو حاصل هرچه چاوشان
سرور خیل عاشقان، معنی حرف عارفان
راحت روح خستگان، سیاوشان سیاوشان !
شعله بکش به زخم من، زخمه بزن به تار شب
ولوله یی عیان بکن به روزگار خامشان