فتوای مدرن قتل و ترور؟ - اشپیگل یا ”دادگاه انقلاب اسلامی” ملایان؟ -اطلاعیه مطبوعاتی۱۸فوریه

 

 

اطلاعیه مطبوعاتی – ۱۸ فوریه ۲۰۱۹

مقاله اشپیگل ۱ فوریه ۲۰۱۹ تحت عنوان ”زندانیان شورش” مجموعه ای از اکاذیب و افترائات شرم آور علیه شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق ایران و یک خیانت آشکار به آزادی بیان و بیطرفی مطبوعات است که با نقض وخیم اصول حرفه ای به نحو رقت باری به دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران امداد می‌رساند و راه را برای ترور و خونریزی ملایان هموار می‌کند. رژیمی که جاسوسان و تروریستهای گشتاپوی آن در ۲۰۱۸ سراسر اروپا ازفرانسه و آلمان و بلژیک تا اترش و آلبانی، دانمارک و نروژ را در نوردیده اند. عفو بین الملل ۲۰۱۸ را سال شرم رژیم ایران با ۷۰۰۰ دستگیری سیاسی نامیده است. این بردگی و حقارت درمقابل رژیمی که صدای خردشدن استخوانهایش در مقابل قیام مردم ایران بگوش میرسد بخاطر منافع حقیر اقتصادی براستی عبرت آمیز است وهرگز از خاطرمردم ایران محو نخواهد شد.

روشنگریها و مکاتبات نمایندگی شورا با اشپیگل در ۱۰ ماه گذشته(از می ۲۰۱۸ تا فوریه۲۰۱۹) و مدارک ارسالی برای این مجله یک کتاب قطور می شود که جای هیچ شبهه ای در جانبداری اشپیگل باقی نمیگذارد و نشان میدهد که نویسندگان آگاهانه انبوهی دروغهای فاحش علیه مقاومت ایران ردیف کرده اند. حقیقت اینست که کلاس رولوتیوس در اشپیگل تکثیر شده است.  ما با انتشار این مکاتبات[۱] همه آزادیخواهان و مدافعان آزادی بیان را در آلمان به قضاوت فرا میخوانیم. قبل از اینکه به کرنولوژی و سوابق و پروسه نوشتن این مجموعه اکاذیب در اشپیگل بپردازیم ذکر سه نکته ضروری است:

اول. زمانبندی انتشار این مقاله بخوبی اهداف کثیف آنرا نشان می دهد. طبق نامه معاون سردبیر خارجی اشپیگل آقای فن رور به ما، این مقاله قرار بود در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۸ منتشر شود. اما بنظر می رسد که بنا به فرموده درج این مقاله به زمانی موکول شده است که رژیم ایران نیاز بیشتری به آن داشته باشد. کنفرانس ورشو و تظاهرات ایرانیان که خشم و سوزش رژیم را بنحو بی سابقه ای برانگیخته است نیاز به مرهمی از سوی اشپیگل داشته است.  استقبال فوری و بی سابقه رسانه های حکومتی در ایران از مقاله اشپیگل این نیاز هماهنگ شده را بخوبی بر ملا کرد. خبرگزاری رسمی ایرنا با تیتر ”روایت تکان دهنده اشپیگل از شکنجه روحی اعضای مجاهدین در کمپ آلبانی”، خبرگزاری مهر وزارت اطلاات با تیتر ” تمربنات مجاهدین در آلبانی” هفته ای سه بار بریدن گلو با چاقو”، خبرگزاری فارس سپاه پاسداران با تیتر ” گزارش اشپیگل از پایگاه مجاهدین: اعضای این سازمان کشتار را تمرین میکنند”، خبرگزاری میزان قضاییه جنایتکار آخوندی با تیتر ”مجاهدین در آلبانی بریدن گلو با چاقو، در آوردن چشم و پاره کردن دهان را تمرین میکنند” و  پایگاه خبری حامیان ولایت با تیتر ” گزارش تکان دهنده اشپیگل از توجش مجاهدین” و صدها رسانه حکومتی دیگر با تیترهای مشابه ترجمه مقاله اشپیگل را به فارسی منتشر کردند.

دوم. سوژه اصلی این مقاله اعضای سازمان مجاهدین در آلبانی است. کسانی که رژیم قصد نابودی آنها را در عراق داشت اما با کارزار موفق مقاومت توانستند امن و سالم و سازمانیافته از عراق خارج شوند. همچنان که در کرونولوژی مقاله که ذیلا آمده ملاحظه میکنید در ۱۴ نوامبر معاون سردبیر خارجی اشپیگل به ما اطلاع داد که قصد نوشتن مقاله ای در این مورد را دارد ما دوبار او را دعوت کردیم که از محل اقامت مجاهدین در آلبانی دیدار کند اما هیچ پاسخی نشنیدیم. این شرم آور است که بروش کلیسای قرون وسطی و آخوندهای حاکم بر ایران قربانیان خود را بدون حضور وکیل و بدون استماع دفاعیات آنها و حتی بدون رویت آنها محاکمه و اعدام کنید این شرم دمکراسی و مطبوعات آزاد در قرن ۲۱ ام است. ۲۵۰۰ عضو سازمان مجاهدین در آلبانی غیابا توسط رژیم ایران محکوم به اعدام شده و سوژه ترور این رژیم هستند، حالا اشپیگل هم دقیقا مانند ملایان همین افراد را با کثیف ترین اتهامات بصورت غیابی محکوم میکند. این مانند صدور فتوای قتل و ترور بنظر میرسد. این اشپیگل است یا دادگاه انقلاب اسلامی.

سوم این مقاله با یک انگیزه کثیف سیاسی، تلاش میکند چهره مجاهدین خلق را جنایی جلوه دهد. به همین خاطر همه ادعاهای خود برای پایبندی به کسب اطمینان از واقعی بودن فاکتها را زیرپا میگذارد. هنوز جوهر معذرتخواهی سردبیر اشپیگل بعد از  کیس کلاس رتولیوس در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸ خشک نشده است که در آن نوشته بود: « مطالبمان توسط چشمان زیادی خوانده میشود. بخش اسناد و چک فاکتهای رسانه ما باید متون ما را چک کرده و اشتباهات را موشکافانه در می آورد. امروز ما میدانیم که این سیستم دارای حفره است.» اما امروز داستان بسیار وخیم تری در اشپیگل تکرار شده است که جان هزاران عضو مجاهدین در داخل و خارج ایران را بخطر می اندازد. بسیاری از ادعاهای دروغ مطرح شده در این مقاله نه تنها با هیچ منبع مقاومت ایران برای تعیین صحت و سقم در میان گذاشته نشده اند، بلکه حتی به ساده  ترین صورت از طریق اینترنت هم مورد تحقیق قرار نگرفته است چیزی که قطعا تصادفی نیست.

کرنولوژی و سوابق تدوین یک دروغ نامه در اشپیگل

  1. ۱. اشپیگل آنلاین در ۱۱ می در مقاله ای به قلم حسنین کاظم تحت عنوان ”مجاهدین خلق در ایران: دوستان جدید آمریکا” به ذکر یک مشت دعاوی دروغ علیه مجاهدین و مقاومت ایران پرداخت و نوشت: این جنبش ”پایه ای در داخل کشور” ندارد، در گذشته بصور ”مارکسیستی و استالینیستی” ظاهر شده و برخی ”جداشدگان” به آن اتهام مناسبات ”سکت گونه” می زنند .
  2. ۲. متعاقبا نمایندگی شورا در جوابیه ای ضمن پاسخ به این دروغها نوشت: ”سوالی که بی جواب مانده این است که اگر همانگونه که مقاله مدعی شده مجاهدین خلق واقعا هیچ حمایتی در بین مردم ندارند و اگر یک سکت و یک نیروی بی اهمیت هستند چرا اصلی ترین نگرانی رژیم هستند؟ چرا هدف اول سرکوب در ایران هستند؟چرا درخواست رژیم از طرف حساب های بین المللی اش محدود کردن مجاهدین است؟و بالاخره چرا به گفته سازمان های اطلاعاتی آلمان هدف اصلی اطلاعات غلط رژیم آخوندی حتی در کشور آلمان هستند؟” برغم پیگیریهای مکرر این نمایندگی حتی یک جمله از جوابیه ما منتشر نشد.
  3. ۳. روز یکشنبه 30 سپتامبر خانم لویز هومریش به صورت سرزده به محل اقامت پناهندگان ایرانی عضو مجاهدین PMOI در آلبانی مراجعه و خواستار صحبت با آقای فرید توتونچی از مشاوران حقوقی ساکنان شد. وی برای جلب اعتماد گفته بود در آلمان با آقای جواد دبیران در ارتباط است. او گفته بود برای تهیه گزارشی در مورد پناهندگان سوری به آلبانی رفته و از فرصت استفاده کرده و میخواسته به محل اقامت مخالفان ایرانیان نیز سری بزند و قرار است 2 اکتبر آلبانی را ترک کند.  واضح بود که ساکنان با ورود چنین فرد ناشناسی بدون اطلاع قبلی موافقت نمی کردند.
  4. ۴. تحقیقات بسرعت نشان داد که خانم هومریش به هیچوجه یک خبرنگار معمولی نیست مدت زیادی در ایران بسر برده و با ارگانهای سرکوب و امنیتی در ارتباط بوده است. او در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ در تهران ”تحصیل” کرده است و در ژانویه ۲۰۱۸ نیز در ایران بوده است. عقل سلیم حکم نمیکرد مجاهدینی که هدف اصلی ترور رژیم هستند به چنین فردی با چنین رفتار مشکوکی اعتماد کنند. رژیمی که با پول ملت ایران و با کثیف ترین حیله های اخلاقی پرساندبرگ وزیر شیلات نروژ را به دام می اندازد مونیکا ویت افسر اطلاعات ضد جاسوسی ارتش آمریکا را عضوگیری میکند، عبدالحمید س. مترجم افغانی ارتش آلمان را به خدمت می گیرد و جاسوسان وزارت اطلاعات یکی بعد ازدیگری در این و آن کشور فاش میشوند. وقایع بعدی نشان داد که احتیاط مجاهدین تا چه اندازه درست بوده است.
  5. ۵. تحقیقات بعدی نشان داد که سناریوی ”پناهندگان سوری” یک فریب بیشتر نبوده و خانم هومریش با یک برنامه حسابشده و برای توطئه علیه مجاهدین به آلبانی سفر کرده است وی در روز اول اکتبر با شماری از مزدوران شناخته شده وزارت اطلاعات که سابقه و جزئیات مزدوری آنها بارها منتشر شده است دیدار کرد. افرادی مانند احسان بیدی، حسن حیرانی و منوچهر عبدی که بخشی از سوابق آنها را در آدرسهای زیر می توانید ببینید:

https://www.ncr-iran.org/en/ncri-statements/terrorism-fundamentalism/15404-mullahs-intelligence-dispatches-agent-to-albania-as-refugee-to-disrupt-transfer-of-camp-liberty-residents?highlight=WyJlaHNhbiIsIidlaHNhbiIsImJpZGkiLCJlaHNhbiBiaWRpIl0=

http://iranprobe.com/camp-liberty-2/mois-s-agents-and-spies/ehsan-bidi,-iran-ministry-of-intelligence-agent-in-albania.html

 

  1. ۶. متعاقبا وی در بعد ازظهر روز 2 اکتبر که بصورت مخفیانه از ضلع دیگری به محل اقامت حفاظت شده پناهندگان عضو مجاهدین نزدیک شد که توسط پرسنل حفاظت آلبانیایی به وی اخطار داده شد و او مجبور به ترک محل شد.
  2. ۷. در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۸ نمایندگی شورای ملی مقاومت در نامه ای به سردبیری مجله اشپیگل، آقای اشفتن کلوسمان، خانم باربارا هانس و آقای اولریش فیشتنر ”رفتار غیر حرفه ای و سئوال برانگیز” خانم هموریش” که می تواند باعث سوء استفاده فاشیسم دینی حاکم بر ایران از اشپیگل بعنوان ابزاری علیه اپوزیسیون ایران به کار گرفته شود” در میان گذاشت و با تشریح جزئیات و یادآوری مقاله ۱۱ می اشپیگل آنلاین از این سردبیری خواست ” اجازه ندهید بار دیگر اشپیگل به تریبونی برای رژیم ایران و مزدوران بدنام آن علیه مردم و مقاومت ایران قرار گیرد”.

البته طبق معمول ما هیچ پاسخی از امپراطوری پوشالی و پر از نخوت و تکبر اشپیگل جوابی نگرفتیم. اشپیگل فراموش کرده است دوران برده داری مدرن با سوء استفاده از بنر تقدس مطبوعات گذشته است. مقاومت ایران همان جنایات خمینی تحت بنر اسلام و شیعه که هزار بار از بنر اشپیگل نشینان قدرتمند تر بود با پرداخت سنگین ترین بها درهم دریدند.

  1. ۸. روز ۱۴ نوامبر معاون سردبیر خارجی اشپیگل در نامه ای که برای رفع تکلیف برای آقای دبیران نوشته بود نوشت ” همکار ما (خانم) لوئیزا هومریش از اوایل سپتامبر چندین بار تلاش کرده است تا به شما دسترسی پیدا کند – متاسفانه چندان موفقیتی نداشته است. از آنجا که ما مقاله در مورد سازمان ”مجاهدین خلق” را اکنون میخواهیم منتشر کنیم از شما بصورت مبرم تقاضا میکنم به سئوالات زیر تا سه شنبه ۲۱ نوامبر ساعت۱۲ پاسخ دهید ”

آقای سردبیر برای درست کردن این کلاه شرعی آنقدر عجله داشته که تقویمش را هم نگاه نکرده که ببیند سه شنبه ۲۰ نوامبر است و نه ۲۱ نوامبر. در این نامه انبوهی اتهامات علیه مجاهدین در قالب ۱۰ سئوال مطرح کرده بود که حتی وزارت اطلاعات و رسانه های انها از طرح آن شرم می کنند. در اولین سئوال می نویسد ”بنا به تحقیقات ما (مجاهدین خلق) در آلبانی اجازه ندارند از تلفن دستی، ساعت و یا تقویم استفاده کنند”. بنظر می رسد تقویم آقای معاون سردبیر را هم مجاهدین به زور از او گرفته اند که تاریخها را اشتباه کرده است.

  1. ۹. در همان روز ۱۴ نوامبر نمایندگی شورای ملی مقاومت در آلمان به معاون سردبیر پاسخ داد” من نامه امروز شما را دریافت کردم و در حال تهیه جواب هستم و وقتی آماده شد برایتان میفرستم. سپس من میخواهم از شخص خود شما برای بازدید از محل اقامت پناهندگان ایرانی در آلبانی دعوت کنم. اما عجالتاً میخواهم توجه شما را به موارد زیر جلب کنم و برای توضیح هر یک از این موارد همراه با اسناد و مدارک افزوده در دسترس شما هستم”و با ضمیمه کردن ۱۳ سند متقن که جواب همه مزخرفات مقاله ۱۶ فوریه اشپیگل در آن موجود است نوشت” من تأکید میکنم در صورت بی طرفی ژورنالیستی به دور از سوءنیت و طرح و برنامه های دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران ، من هیچ مانعی نمی بینم که شما به محل اقامت پناهندگان ایرانی در آلبانی بروید و از همه جا بازدید کنید و با هر کس که میخواهید صحبت کنید تا حقایق بطور دست اول برایتان روشن شود. تنها مرز سرخ برای ما وزارت اطلاعات رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس و اقدامات جاسوسی و تروریستی آنهاست”.
  2. ۱۰. متعاقبا نمایندگی شورا در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸ در نامه ای ۶۶۰۰ کلمه ای با انبوهی ضمائم و آدرسهای دقیق به ۱۰ سئوال اشپیگل که بوی گند انگیزسیون قرون وسطی آن محیط زیست را آلوده کرده بود پاسخ داد. در این نامه بار دیگر نمایندگی شورا از او دعوت میکند که از محل اقامت پناهندگان عضو مجاهدین در آلبانی دیدن کند و می نویسد ” واقعاً تعجب آور است که اشپیگل چگونه به چنین دروغهایی که نه با منطق و نه با عقل و نه با شرایط مشخص و ساختار انسانی مجاهدین سنخیت ندارد اعتبار می دهد. اینها دروغهای ملایان و مزدوران افشا شده آنهاست. همانطور که ۱۴ نوامبر به شما نوشتم می توانید شخصاً به محل اقامت پناهندگان عضو مجاهدین بروید و از نزدیک با آنها صحبت کنید تا ببینید چه اندازه رژیم موفق شده است اشپیگل را با این قبیل سؤالات در دام ببرد”
  3. ۱۱. اگر فاشیسم دینی حاکم بر ایران روح رولوتیوس را بر اشپیگل حاکم نکرده بود سه ماه( ۱۴ نوامبر۲۰۱۸ تا ۱۶ فوریه۲۰۱۹) فرصت زیادی بود تا نمایندگان امپراطور قدم رنجه میکردند و به محل اقامت مجاهدین در آلبانی میرفتند. اما آنها ترجیح داده اند خمینی گونه بنویسند که مجاهدین ” سه بار در هفته بسیاری از آنها تمرین میکنند که گلوها را با چاقو از هم بدرند، دستها را بشکنند، چشم ها را با انگشت از حدقه در بیاورند و دهانها را پاره کنند”. مفتیان هامبورگ نشین حتما می دانند که این کلمات فتوای ترور و اعدام و شکنجه مجاهدین است، اما بنظر میرسد نمیدانند که آن دوران گذشت که این اصل اعتبار داشت: ”دروغ هر چه بزرگتر باشد مردم بیشتر باور میکنند!”
  4. ۱۲. در ۱۹ نوامبر آقای ماتیو فون روهر برای آقای دبیران نوشت ” بهترین تشکر بخاطر نامه تان و بخاطر پاسخ هایتان. ما آنها را در گزارشمان در نظر خواهیم گرفت”. این جوابیه جوابهای ما را در آدرس زیر[۲] درسایت کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت به زبان آلمانی می توانید ببینید و قضاوت کنید که اشپیگل تا چه اندازه این جواب ما را در نظرگرفته است. علیرغم این پاسخ با جزییات، مقاله می نویسد ” بعد از یک ایمیل چالشی حاوی اتهامات جداشدگان سخنگوی شورای ملی مقاومت در آلمان پاسخ داد و عملا همه چیز را تکذیب کرد”. براستی که وقتی پای غرض ورزی های کثیف سیاسی و منافع حقیر اقتصادی در میان است، وقاحت با قدرت غیر قابل تصوری جای شرم را میگیرد.
  5. ۱۳. در ۲۴ نوامبر همانروزی که اشپیگل باید مقاله خودرا منتشر میکرد و بابت آن به ما ضرب الاجل داده بود معلوم شد که اشپیگل مطالبش را با وزارت اطلاعات ملایان به اشتراک می گذارد. در حالیکه اشپیگل مقاله را منتشر نکرده بود انجمن نجات یک شعبه شناخته شده وزارت اطلاعات مصاحبه غلامرضا شکری با اشپیگل را به زبان فارسی منتشر کرد. غلامرضا شکری همان کسی است که در مقاله ۱۶ فوریه اشپیگل مدعی شده است مجاهدین او را ۲۴ سال پیش زندانی وشکنجه کرده اند.
  6. ۱۴. مقاله برای اینکه این تناقض بزرگ را ماستمالی کند که چرا شکری ۲۴ سال بعد از شکنجه شدن توسط مجاهدین همچنان در این سازمان مانده است، مینویسد در این دوران تحت مغزشویی قرار داشته است. این در حالیست که حداقل از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ شکری مانند همه ساکنان کمپهای اشرف و لیبرتی دهها بار بطور خصوصی بدون حضور هیچ یک از مجاهدین با افسران آمریکایی، نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگان، نمایندگان صلیب سرخ بین المللی دیدار کرده است و به سادگی می توانست به آنها بگوید می خواهد کمپ را ترک کند همچنان که شمار دیگری این کار را کردند و او بخوبی از این امر مطلع بود. اما حالا که نامبرده به استخدام وزارت اطلاعات درآمده است یادش آمده که ۲۴ سال پیش شکنجه شده است. متن مصاحبه مندرج در سایت وزارت اطلاعات به روشنی توسط خبرنگار اشپیگل تنظیم شده است و مقاله ۱۶ فوریه ۲۰۱۹ بخشی از همان مطالب را درج کرده است. جالب است که این مزدور در مصاحبه با اشپیگل تصریح میکند که ” به منظور درخواست بازگشت به وطنم به سفارت ایران مراجعه کردم ” اما اشپیگل ۱۶ فوریه از ترس آبروریزی این جمله را درج نکرده است.
  7. ۱۵. نمایندگی شورا با حسن نیتی که بعدا معلوم شد در مقابل یک بنگاه مدرن دروغپردازی هیچ جایی ندارد این مصاحبه را ترجمه و برای معاون سردبیر فرستاد و نوشت” من میخواهم شما را مطلع کنم که امروز سایت «انجمن نجات» که بخشی از وزارت اطلاعات رژیم ایران است به نقل از «انجمن نجات مرکز کرمانشاه» (یک استان در غرب ایران) مطلبی تحت عنوان «مصاحبه روزنامه آلمانی اشپیگل با غلامرضا شکری» برای شیطان سازی از PMOI درج کرده است. در حالیکه اشپیگل چنین مصاحبه ای منتشر نکرده این یک سوءاستفاده آشکار از نام اشپیگل است” و افزود” این فرد که در خدمت وزارت اطلاعات رژیم ایران است قبلاً در ۲۶ آوریل ۲۰۱۷ توسط مقاومت ایران افشا شده بود و میتوانید در URL زیر ببینید و جداگانه هم برایتان ضمیمه میکنم

https://www.iran-efshagari.com/%D8%AA%D8%B4%D8%A8%D8%AB%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%AB%DB%8C%D9%81-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%84/

 

دراین نامه ضمن بیان جزئیات و مدارک بیشتر آمده بود” فکر میکنم اذعان غلامرضا شکری به مراجعه اش به سفارت رژیم در آلبانی برای بازگشت به ایران در مصاحبه ای که به اشپیگل نسبت داده است جای تردید باقی نمیگذارد. شرکت در کمپین دروغ و افترا علیه PMOI بخشی از معامله برای بازگشت به ایران بوده است.”

  1. ۱۶. نمایندگی شورا در ۲۵ نوامبر در ایمیل دیگری به معاون سردبیر نوشت” من در ادامه نامه ام در ۲۴ نوامبر به اطلاعتان میرسانم که سایتهای شناخته شده وزارت اطلاعات رژیم ایران از جمله یاران ایران ، آوا و اینترلینک با تزویر آشکار«به نقل از اشپیگل» مصاحبه غلامرضا شکری علیه PMOI را منتشر کردند و در آدرسهای زیرین میتوانید ببینید”

http://www.yaraniran.com/%D8%BA%D9%85-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AF%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%81/ 

 

http://aawa-association.com/index.php/sport/sport-news/football/5421-2018-11-24-10-14-49

 

http://iran-interlink.org/wordpressfa/%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%BA%D9%85-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%82%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B4%D9%BE/

 

  1. ۱۷. اشپیگل آنلاین در تاریخ ۲۳ ژانویه نیز بار دیگر به انجام وظیفه پرداخت و با سوء استفاده از یک دعوای سیاسی در اسپانیا فرصت را برای تاخت و تاز علیه مجاهدین مغتنم شمرد و مجاهدین را ”سکت” و ”شخصیت پرست” توصیف کرد که ”در ایران از پشتوانه کمی  برخوردار است” و بخاطر حضور در عراق” ایرانیها نه فراموش کرده اند و نه می بخشند”.
  2. ۱۸. روز اول فوریه نمایندگی شورا در نامه ای ضمن پاسخ به این اکاذیب نوشت ” چیزی که مردم ایران نه فراموش میکنند و نه می بخشند، جنایات جنگی و جنایات این رژیم علیه بشریت مانند قتل عام زندانیان سیاسی که یادآور کوره های آدم سوزی هیتلر است. اما مقاله ترجیح میدهد آنها را ”فراموش” و بر فاشیستهای حاکم ”ببخشد”. نوازش کردن ملایان از حساب مردم ایران و رنج و خون صدها هزار زندانی سیاسی شکنجه شده و اعدام شده حقیقتا نفرت برانگیز است.

اگر مناسبات مقاومت ایران عمیقا دمکراتیک نبود هرگز نمی توانست در قبال سرکوب وحشیانه و تروریسم و زد وبند بسیاری از قدرتهای غربی با فاشیسم دینی و برچسب تروریستی مقاومت کند، تکرار اتهامات سخیفی مانند کیش شخصیت و اقتدارگرایی و مناسبات غیر دمکراتیک وفرقه ای، چرخ سرنگونی فاشیسم دینی که با پیشتازی مجاهدین براه افتاده را متوقف نمیکند. روندی که در ایران برای سرنگونی ملایان شروع شده غیر قابل بازگشت است”.

نمایندگی شورای ملی مقاومت، باردیگر وجدانهای آزاد را به داوری در باره این نقض شدید بی طرفی و آزادی مطبوعات فرا میخواند. سکوت در برابر این انگیزیسون قرون وسطایی، خدمت به فاشیسم دینی حاکم بر ایران است که تا کنون ۱۲۰ هزار تن از آزادیخواهان را اعدام کرده است

نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران- آلمان

۲۹ بهمن۱۳۹۷(۱۸ فوریه ۲۰۱۹)

 

 

[۱] https://www.ncr-iran.org/de/

[۲] https://www.ncr-iran.org/de/news/10267-vergeltung-fuer-den-erfolg-des-iranischen-widerstandes-in-warschau-wiederholung-von-relotius-im-spiegel-diesmal-durch-das-geheimdienstministerium-der-mullahs