خروش گسل‌های اجتماعی پاسخ منطقی به دیکتاتوری ولایت

 

 

طی روزهای اخیر شاهد اوج‌گیری اعتراض و تحصن از سوی گسل‌های مختلف اجتماعی به‌ویژه کارگران، کشاورزان، فعالان محیط زیستی، بازنشستگان، مال‌خوردگان و معلمان دردمند در ایران آخوند زده هستیم.

ابعاد این حجم عظیم از اعتراضات که در منطق خود پاسخ کوبنده جامعه به دیکتاتوری ولی‌فقیه و به‌ویژه دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی است، به حدی است که رسانه‌های حکومتی نیز در هراس از تبعات اجتماعی و گسترش تظاهرات ناچار به بازتاب گوشه‌هایی از آنها شده‌اند.
دراین راستا نیز شبکه‌های اجتماعی مملو از تصاویر و یا فیلم‌هایی است که معترضین به طرق مختلف و با گذشتن از سد سانسور و اختناق انتشار بیرونی داده‌اند.

در رابطه با خیز بزرگ معلمان، شورای ملی مقاومت (۲۰ آبان ۱۴۰۰) در یک روشنگری تأکید کرده است: «معلمان و فرهنگیان در ۵۳ شهر در ۲۲ استان در اعتراض به کمبود حقوقها، گرانی سرسام‌آور، وضعیت غیرقابل‌تحمل معیشتی و بی‌توجهی رژیم نسبت به مطالبات برحق آنان دست به یک تجمع و تظاهرات زدند».

همچنین طی روزهای اخیر شاهد اعتراضات گسترده از سوی کشاورزان دردمند در استان اصفهان هستیم. سخن از زحمتکشانی است که اکنون بدون هرگونه حمایت دولتی، با بی‌آبی سازمان داده‌شده از سوی حکومت دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
خشکسالی عامدانه برای زاینده‌رود طی سالیان اخیر صدمات جبران‌ناپذیری را به زندگی و معیشت کشاورزان در این استان سابقاً زرخیز وارد نموده است.

یک دلیل این بحران سوء‌مدیریت و وجود مافیای آب از سوی سپاه پاسداران در کشور است که با سدسازیهای قلابی و یا راه‌اندازی کارخانه‌های نظامی، فلز و یا معادن برای بهره‌برداری از اورانیم، بخش بزرگی از آب کشور آر برای سیاست‌های مخرب رژیم آخوندی هزینه کرده‌اند.

دراین راستا ابعاد واقعیت‌های فوق را به‌خوبی می‌توان در اشعار ضد حکومتی کشاورزان معترض رؤیت نمود. برای نمونه آنان شعار می‌دهند «رئیسی، رئیسی این آخرین اخطار است»، «حقابه را می‌گیریم حتی اگر بمیریم»، «این‌همه بی‌عدالتی هرگز ندیده ملتی»، «آب زاینده‌رود حق مسلم ماست»، «زاینده‌رود رو پس بدید، به اصفهان نفس بدید».

خامنه‌ای با بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی و مشتی فرماندهان سپاه سرکوبگر براین باور بود که در نهایت با اهرم انقباض و کشیدن شمشیر علیه جامعه دردمند ایران خواهد توانست تا از رشد و نمو جنبش جلوگیری به عمل آورد، اما اکنون تنها با گذشت قریب ۴ ماه شاهد است که نه‌تنها جامعه دردمند ایران سر سازش با این دیکتاتوری خون‌ریز و سرکوبگر را ندارد، بلکه همچنان بر خواسته‌های به‌حق خود برای عدالت، نان، معیشت و رفاه و سرنگونی پافشاری می‌کند.

دراین رابطه خانم مریم رجوی با درود به معلمان، فرهنگیان، بازنشستگان و کشاورزان به پاخاسته تأکید کرده‌اند: «خامنه‌ای، رئیسی و دیگر جلادان حاکم از دادخواهی و جوشش خون‌های پاک شهیدان و از قیام مردم به ستوه آمده از ستم و تبهکاری این رژیم گریزی ندارند».