زنده یاد رحمان کریمی: چون که  برخیزی ،  افق در پیش است 

               

 چون که  برخیزی ،  افق در پیش است

خونمردگی  این آسمان 
از سترونی کدامین مادر است . 
آنانکه برای سربلندی آن خاک عزیز 
به خدای گونه بخشنده رفتند 
هر قطره از خون نجیب شان 
مشعلی ست فرا راه این تنگنای ناباور . 

نخل هایی هستند که حلاوت حیات پربارشان را 
به خوشه چینانی می بخشند 
که  برزیگر مزارع فردایند . 

برخیز و زمین غصب شده را آزاد کن 
آبیاری کن سوختگان را با پیاله یی چون دریا . 
چه شگفت انگیز است قوس و قزحی 
که کمانه کرده است از گلزار « خاوران »  
برآسمان شما . 
اگر شب پرست نیستی ای همیشه  شب زده 
این بسته دریچه را بگشا . 

چون که برخیزی 
افق 
در پیش است . 

 

«از کتاب  درجستجوی قلب جهان»