صبح روز ۱۶ فروردین سال ۱۳۷۱برابر با عید فطر، سیزده فروند جنگنده بمب افکن اف۴ و اف ۵ رژیم خمینی با عبور تجاوزکارانه از مرزهای بین‌المللی ایران و عراق، قرارگاه اشرف، از قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران را در ۵ نوبت با بمبهای تخریبی سنگین و بمبهای خوشه‌ای بمباران کردند. در این تهاجم جنایتکارانه مجاهد خلق حسین نیک پیمان به شهادت رسید، چند رزمنده دیگر زخمی شدند و خساراتی به تأسیسات و ساختمان‌های قرارگاه وارد آمد. این حملات به مدت ۵۰دقیقه به طول انجامید. متقابلا بر اثر شلیک پدافند ارتش آزادی یک هواپیمای اف ــ ۴ دشمن سرنگون شد و دو خلبان آن به اسارت درآمدند.
طراحی این تهاجم هوایی به شهر اشرف در ستاد کل نیروی هوایی انجام گرفته بود. بعدا در نشست شورای امنیت رژیم با حضور شخص خامنه ای که آنجا مورد تصویب قرارگرفته بود. مرکز عملیات پایگاه نوژه همدان بود که همه خلبانهای شکاری آنجا جمع شدند. برای مخفی نگه داشتن طرح هم از روز هجدهم اسفند سال ۷۰ مرخصی کلیه پرسنل را علاوه بر خلبانهایی که آنجا بودند لغو کرده بودند.
این حمله که از ساعت هفت و ۲۱ دقیقه تا ساعت هشت و ده دقیقه صبح به طول انجامید در سه مرحله جدا از هم صورت گرفت. هواپیماها از مرز باویسی، در قصرشیرین با پرواز از مناطق کردنشین، خود را به آسمان اشرف رسانده بودند.
یک سال پس از مروارید، و تقریبا درهمان سالگرد عملیات مروارید، طرح بمباران شهر اشرف، از میان طرحهای مختلفی که رژیم برای نابودی ارتش آزادی در نظر داشت، به اجرا درآمد.
برای رژیم خیلی روشن بود که این طرح یعنی حمله هوایی سنگین، بهای سنگینی داره. نقض همه قوانین بین الملل، نقض حریم هوایی کشور همسایه اش یعنی عراق، نفوذ به عمق خاک عراق برای عملیات. اما رژیم همه این بها رو پرداخته، مثل موشک زدنهاش چرا؟ چون به خیال این بود که در ازای اون، میتواند آن نیروی اصلی مخالف و نیروی سرنگون کنندهش رو از میون بر میداره.
سرهنگ به اسارت درآمده قاسم امینی: من سرهنگ قاسم محمدامینی از عملیات همدان، متولد ۳۱، بیست سال پیش وارد نیروی هوایی شدم.
ستوان به اسارت درآمده ارسلان شریفی: من ستوان یکم خلبان، ارسلان شریفی متولد ۱۳۴۴ کرمان، و در سال ۱۳۶۲ وارد نیروی هوایی شدم
سرهنگ امینی ـ معاون عملیات پایگاه نوژه: «بلافاصله بعداز سال تحویل، قرار بود که این کار انجام بشه، ولی به دلایلی که برای من نامشخص است عملیات به تعویق افتاد».
اول اونها می خواستند بمبها رو روی اجتماع ارتش در مراسم جشن عید نوروز در میدان صبحگاه که تصور میکردند با حضور رهبری مجاهدین برادر مسعود و خواهر مریم برگزار میشه بریزند
سرهنگ امینی معاون عملیات پایگاه نوژه که در این عملیات هواپیمایش توسط پدافند ارتش آزادی سرنگون شده بود در مورد طرح حمله گفته بود.
سرهنگ امینی: «نقشه این تهاجم هوایی روز ۲۵ اسفند هفتاد به من و همکارانم ابلاغ شده و فکر و دستور اجرای این عملیات از طرف خود خامنه ای بوده است. همچنین طراحی این عملیات دست کم یک هفته زمان برد و مجریش فیروزآبادی رئیس ستاد بود. این افراد در طراحی شرکت داشتند:
تیمسار فیروزآبادی: رئیس ستاد مشترک ارتش
تیمسار ستاری: فرمانده نیروی هوایی
تیمسار اردستانی: معاون عملیات نیروی هوایی
تیمسار سیروس باهری: مدیریت عملیات نیروی هوایی
تیمسار ترابی پور: فرمانده حفاظت اطلاعات
تیمسار اصغر سپیدموی آذر: جانشین فرمانده نیروی هوایی
و نمایندگان ارشدی از وزارت اطلاعات رژیم.»
سرانجام در شامگاه پانزدهم فروردین ۷۱ طرح حمله به قرارگاه اشرف به خلبانان ابلاغ می گردد. در این توجیه تیمسار اصغر سپیدموی آذر جانشین فرمانده نیروی هوایی، سرتیپ رضاپردیس، فرمانده پایگاه نوژه همدان، و سرتیپ باهری مدیر نیروی هوایی از تهران و تعدادی از مزدوران وزارت اطلاعات شرکت داشتند.
هواپیماهای بمبافکن رژیم در سه گروه به قرارگاه اشرف حمله کردند. هر هواپیما تمامی بمبهای خود را روی اهداف خود در شهر اشرف می ریخت.
آخرین هواپیما مورد اصابت گلوله های پدافند ارتش آزادی قرارگرفت و سرنگون گردید و سرهنگ قاسم امینی معاون پایگاه هوایی نوژه همدان که خلبان هواپیما بود به علاوه کمک خلبان به اسارت در آمدند.
در مجموع ۷۸ بمب تخریبی پانصد پوندی ام کا هشتاد و دو، و بیست بمب خوشه ای پانصد و شصت پوندی بر روی قرارگاه اشرف فروریخته شد.
البته تیر آخوندها درآن تهاجم سنگین هوایی، بعلت هوشیاری رزمندگان و آمادگیشان در پناه بردن به سنگرها به سنگ خورد و برخلاف انتظار آخوندها، که منتظر شنیدن خبر کشتاری وسیع بودند، در اثر آنهمه بمب های عظیم، تنها یک مجاهد، حسین نیک پیمان، به شهادت رسید. اما رسوایی و جنایت پیشگی و تجاوزطلبی رژیم آخوندها در گزارشهای خبرنگاران خبرگزاریهای رویترز، شبکه سراسری تلویزیون سی ان ان آمریکا، و تلویزیونهای بین المللی وی اس نیوز، و دبلیو تی ان، به سراسر جهان مخابره شد. گروهی از کارشناسان سازمان ملل متحد نیز از آثار بمباران و لاشه هواپیمای سرنگون شده رژیم بازدید کردند.
دشمن رسواشده، که یکی از پرهزینه ترین توطئه هایش برای انهدام قرارگاه اشرف و مقر فرماندهی کل ارتش آزادیبخش ملی در۱۶فروردین ۱۳۷۱ با شکستی فضاحت بار روبه روشده بود، سوداهای برباد رفته و خوابهای پنبه دانه اش را حسب المعمول توسط اعضای لاحق وزارت اطلاعات تحت عنوان اعضای سابق مجاهدین، بیان می کرد.
نشریه مجاهد شماره ۲۹۲ که درمرداد ماه ۷۱منتشرشد، دراین باره نوشت:«یکشنبه شب هفتم تیرماه سردمداران رژیم آخوندی یک اسیر جنگی سابق ارتش آزادیبخش را به عنوان عضو سابق مجاهدین به تلویزیون آوردند و از زبان او مدعی به شهادت رساندن برادرمجاهد مسعود رجوی، خواهرمجاهد مریم رجوی و خواهرمجاهد فهیمه اروانی درجریان حمله هوایی شکست خورده خود به قرارگاه اشرف در ۱۶فروردین شدند...
نشریه مجاهد افزود: «در رابطه با خوابهای پنبه دانه ای آخوندهای مفلوک، خواهر مجاهد فهیمه اروانی ...طی گفتگوی کوتاهی با رادیو صدای مجاهد گفت: سردمداران رژیم آخوندی آرزوی خلاصی از دست مقاومت و رهبری آن را به گور خواهند بود...».
مصاحبه صدای مجاهد با مسعود رجوی – ۱۸فروردین۷۱
دشمن در منتهای حماقت خودش بدست خودش، راه خیلی چیزها را برای ما به این ترتیب هموار کرد؛ و به همین مناسبت من از اینها دعوت می کنم که اگر جرأت دارند باز هم تجربه شده را بیازمایند و هر چقدر که می توانند و درتوانشان هست، چه از هوا و چه از زمین و یا حتی از زیرزمین از چیزی فروگذار نکنند.
هدف در یک کلام سرپوش گذاشتن است بر این اقدام ابلهانه و شکست مفتضحانه جالب است یادآوری کنم که تا چندی پیش رژیم می گفت اینها یعنی مجاهدین رسیده اند به هزار نفر که البته هزار و صد نفر هم زندانی دارند! و حالا دیگه علی‌القاعده اگر چرتکه اندازی آخوندی را باور کنیم دیگر باید خیالشان جمع جمع شده باشد، چون همین هزار نفر را هم خودش می گوید که از بین برده است.
معلوم نیست که اگر این رفسنجانی و خامنه‌ای راست می گویند پس چرا اینقدر فریادشان به آسمان بلند شده که قصد انتقام گیری و تلافی دارند.
واقعیت چیست؟ همان است که در اطلاعیه‌های رسمی بکرات تا بحال بیان کردیم. رژیم بخش اعظم ظرفیت جنگنده بمب افکن‌های اف ۴ خودش را بکار گرفت، بلکه بتواند ضربه‌ی جدی به ارتش آزادیبخش ملی ایران وارد کند. اما خوشبختانه در اثر هوشیاری و آمادگی رزمندگان و یکان‌های مستقر در قرارگاه اشرف، تیرش به سنگ خورد، یک هواپیما و دو خلبان هم از دست داد و به جای اولش برگشت.
بر اساس تقاضای خودمان و همچنین دولت عراق بخاطر حمله هوایی و نفوذ به عمق خاکش، شورای امنیت تشکیل جلسه داده برای رسیدگی به این جرم و جنایت رژیم.
معلوم می شود که از فرط افلاس و استیصال چاره‌ای جز این ندیدند که بدین وسیله یک قدرت نمایی هم بکنند اما در عمل تیرشان به سنگ خورد و شکست مفتضحانه‌ای خوردند. برای سرپوش گذاشتن بر روی این افتضاح مجبورند که از قول این و آن به جعل چنین اباطیلی بپردازند که گوئیا توانسته‌اند هزار مجاهد را به شهادت برسانند.
در چنین اوضاع و احوالی بخصوص وقتی که خلبانان اسیر شده‌ی رژیم انبوهی شروع کردند به دادن انبوه اطلاعات در زمینه‌های مختلف خوب معلوم می شود که اینها چه میزان سرمایه گذاری کرده بودند برای این ماجراجویی شان گذاری و تا کجا دل بسته بودند به نتیجه اش.
مستمرا خود خامنه‌ای پیگیری می کرده از پایگاه نوژه که آقا نتیجه اش چه شده و چه شد، تمام ستاد نیروی هوایی تحت امر رژیم مشغول این کار بوده، یک دوره هم که بتعویق انداخته بودند چون حدس زده بودند ما پی برده ایم و برخی آمادگیها را هم احراز کرده‌ایم. ملاحظه می کنید که رژیم ترسان و لرزان، از یکطرف چون جرأت و جربزه‌ی بر عهده گرفتن عملش را ندارد مدعی است که کارش به تلافی حمله‌ی موهومی بوده است که گویا شب گذشته‌اش ما انجام دادیم به یک روستاهای بی نام و نشانی که می گوید در منطقه قصرشیرین واقع بوده است،. این دروغ بزرگ به این خاطر است که می خواهد وانمود بکند کارش برای موازنه و در تعادل با کار ما بوده است. بعد هم چنانکه می دانید خبر سرنگون شدن هواپیمایش بدست پدافند ارتش آزادیبخش ملی ایران را و اسارت دو خلبانش را اعلام نکرد تا ۲۴ ساعت و مجبور شد آخر از همه بپذیرد.
