نیو یوروپ: چگونه جامعه بین المللی می تواند برای پایان دادن به سلطه ترور رژیم ایران کمک کند


 از زمان استقرار جمهوری اسلامی در ایران، ظلم و ستم داخلی، جنگ خارجی و تروریسم ستونهایی است که رژیم بر روی آن ایستاده است.

سرکوب داخلی از اقلیتهای کرد و سنی کشور آغاز شد، اما طی چند سال هر صدای سیاسی علیه خمینی، از میز سیاسی ایران حذف شد. جنگ هشت ساله با عراق در دهه ۱۹۸۰ و صدها حمله تروریستی در سرتاسر جهان که همه ارتباط بارز آن را مستقیماً با رژیم ایران پیوند می دهد، هیچ گونه تردیدی در مورد رفتار بدخواهانه دولت فعلی در تهران باقی نگذاشته است.

جنگ خارجی و تروریسم پوششی برای یک جنگ داخلی در ایران است.
سلطنت جنگ خارجی و تروریسم در ایران با جنگ علیه عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. این درگیری خونین کمتر از دو سال پس از سرنگونی انقلاب ضد سلطنتی، آغاز شد. به مدت هشت سال ادامه یافت؛ دورانی که شاهد تأسیس چندین سازمان تروریستی مشهور بود که تا امروز نیز در اخبار هستند. همچنین در این دوره، رژیم ایران بارها قطعنامه های آتش بس سازمان ملل را رد کرد تا بتواند برنامه خود را برای منطقه دنبال کند.
بالاتر از همه سازمان های تروریستی که پس از انقلاب توسط رژیم تأسیس شده اند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا سپاه، بهار سال ۱۹۷۹ به عنوان یک نیروی شبه نظامی ایجاد شد و در طول جنگ ایران و عراق، این سازمان به طور فعال شرکت کرد. به عنوان یک نیروی رزمی در این فرایند، آموزش لازم و سلاح های لازم را برای ایجاد شبکه ترور خود به دست آورد.
پس از جنگ، سپاه در اقتصاد، صنایع، بانکها و غیره فعال شد که اکثر ثروت های یک کشور را با ۸۰ میلیون نفر جمعیت در اختیار آنها قرار داد. سپاه همچنین بیشتر جنبش های شبه نظامیان مسلح در منطقه را تأمین و پشتیبانی می کند. تقریباً کلیه ژنرالهای برتر ایران از جمله قاسم سلیمانی و همچنین مقامات، اعضای پارلمان رژیم و روسای جمهور همگی در سپاه خدمت کرده اند.

شبکه ترور سپاه
در عراق، سازمان بدر در سال ۱۹۸۲ توسط سپاه به عنوان یک شبه نظامی شیعه عراقی تأسیس شد. ابو مهدی المهندس عضو اصلی سازمان بدر بود و بعداً هنگامی کشته شد که آمریکایی ها با موفقیت سلیمانی را در اوایل سال جاری در عراق از بین بردند. سازمان بدر در جنگ ایران و عراق نقش عمده ای در حمایت از رژیم ایران از داخل عراق داشت. آنها همچنین از دولت های تحت حمایت ایران در عراق پس از سقوط صدام حسین و هرج و مرج مداوم در سوریه حمایت کردند.
یکی از بدنام ترین سازمان های تروریستی که توسط رژیم ایران ایجاد شده است، گروه شبه نظامی شیعه حزب الله در لبنان است. این گروه به عنوان یک گروه نظامی و سیاسی در طی چند ماه حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ ظهور کرد. بمباران سال ۱۹۹۴ در یک مرکز فرهنگی یهودی در بوئنوس آیرس، آرژانتین، که منجر به کشته شدن ۸۵ نفر شد، و بمباران برج خبر۱۹۹۶ که منجر به کشته شدن ۱۹ سرباز آمریکایی شد. فقط دو مورد از صدها حمله تروریستی است که حزب الله طی ۳۸ سال گذشته انجام داده است.
 

نقش رژیم ایران در آن حملات و پشتیبانی آنها از حزب الله مخفی نیست. امروز حزب الله یک شبکه پیچیده قاچاق مواد مخدر و پولشویی را از آمریکای جنوبی تا خاورمیانه کنترل می کند.
گروه افراطی اسلامی القاعده در سال ۱۹۸۸ پاکستان در جریان جنگ شوروی و افغانستان و اندکی پس از پایان جنگ ایران و عراق تأسیس شد. در تاریخ ۳۰ مه ۲۰۱۸، جواد لاریجانی، دبیر شورای عالی حقوق بشر رژیم جمهوری اسلامی، در طی مصاحبه تلویزیونی اعتراف کرد که "دولت ما موافقت کرد که هنگامی که اعضای القاعده از ایران عبور میکنند گذرنامه برخی از آنها (القاعده) را مهر نکند." اعضا در سفرهای بین افغانستان و عربستان سعودی از طریق ایران عبور کردند. لاریجانی گفت، این روسی که تروریست ها را از پیگرد قانونی توسط مقامات سعودی محافظت می کرد، حداقل از کسی که هواپیماهای ربوده شده یازده سپتامبر را خلبان می کرد، محافظت کرد. این حادثه باعث کشته شدن ۲۹۷۷ بیگناه شد.
در سال ۱۹۹۳، کتابی از محمد محدثین با عنوان " بنیادگرایی اسلامی: تهدید جدید جهانی" توضیح می دهد که دستور کار رژیم ایران گسترش نفوذ خود با مداخله و کنترل عراق است، سیاستی که جهانیان از زمان حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق مشاهده می کنند. این حمله در نهایت عراق را به طور کامل تحویل رژیم تهران داد.
از آن زمان، جنگ داخلی متعاقب آن در عراق و فاجعه انسانی در سوریه و همچنین درگیری مداوم در یمن، افزایش تنش بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین و نقش روزافزون حزب الله در هر جنبه ای از زندگی لبنان، واقعیتی که منجر به انفجار فاجعه بار در بندر بیروت شد، همه بخش هایی از دستور کار ایران برای حفظ دولت اسلامی این کشور است.

ایرانیان در حال برنامه ریزی انقلابی در زیر پوست شهر هستند
با گسترش جمهوری اسلامی در منطقه در اوایل دهه ۱۹۸۰، اپوزیسیون رژیم ایران، شورای ملی مقاومت ایران، در سال ۱۹۸۱ به جامعه جهانی درباره جنگ ایران و عراق و استفاده تهران از تروریسم و جنگ بین المللی به عنوان پوششی بر جنگ داخلی ایران هشدار داد. جنگ داخلی که بین رژیم و مردم ایران در جریان بود و هنوز هم ادامه دارد.

رژیم ایران پس از سقوط شاه، هرگز با مردم ایران صلح برقرار نکرد. چند ماه پس از انقلاب ضد سلطنتی، خمینی برنامه روشنی برای از بین بردن هر صدای مخالف در ایران داشت. خمینی ابتدا با حکم به حجاب اجباری بیش از نیمی از جمعیت ایران را مجبور به سکوت و سرکوب کرد.
خمینی همچنین دستور سرکوب وحشیانه اقلیت کرد ایران را در اوت ۱۹۸۰ داد. سرکوب تجمعات و جلسات سیاسی با حذف نامزد حزب مخالف ضد خمینی، مجاهدین خلق از انتخابات ریاست جمهوری ادامه یافت.
همچنین در سال ۱۹۸۱، تمام روزنامه های مخالف ممنوع شدند. هیچ گونه تظاهرات مخالفان مجاز نبود تا اینکه در ژوئن همان سال، ۵۰۰۰۰۰ هوادار مجاهدین خلق چندین خیابان در تهران را اشغال کردند.
سپاه سرانجام به روی معترضین مسالمت آمیز آتش گشود، که ثابت شد نقطه عطفی در تاریخ پس از انقلاب ایران است. از آن روز، رژیم همیشه دشمن اصلی مردم ایران بوده است. خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در سخنانی اظهار داشت که دشمن دولت وی نه غرب است و نه شرق بلکه دشمنان داخلی در درون ایران هستند.
در سال ۱۹۸۸، فتوا توسط خمینی منجر به اعدام ۳۰،۰۰۰ زندانی سیاسی شد که بیشتر آنها حامی مجاهدین خلق بودند. این جنایت هرگز توسط جامعه بین الملل، که از زمان جنگ جهانی دوم بزرگترین پاکسازی در نوع خود بود، تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است.
سرکوب روشنفکران ایرانی در دهه ۱۹۹۰ ادامه یافت، از جمله سرکوبهای وحشیانه در دانشگاه تهران در سال ۱۹۹۷ که تحت کنترل مستقیم سخنگوی فعلی پارلمان ایران، محمد قالیباف بود، و مستقیماً توسط رئیس جمهوربه اصطلاح مدره، محمد خاتمی، فرمان سرکوب داده شد. که ثابت کرد که حتی افراد به اصطلاح میانه رو نیز قادر به پاسخگویی به شور و شوق عمیق ایرانیان برای دموکراسی نیستند.

از آن زمان به بعد، همه اعتراضات و تظاهرات در ایران، بدون توجه به نقطه آغاز اعتراض یک پیام بیشتر نمی فرستند و آن اینست که مردم کشور خواهان تغییر رژیم هستند. اعتراضات ضددولتی در سال ۲۰۰۹، ۳۰۰۰،۰۰۰ ایرانی را با شعار روشن " مرگ برخامنه ای" به خیابان های تهران کشاند. شعار اصلی قیام های دسامبر ۲۰۱۷ - ژانویه ۲۰۱۸ "اصلاح طلب – اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!" بود و در ماه نوامبر سال گذشته، مردم ایران با فریاد زدن هر نوع استبداد را رد کردند، "مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر! "
با نگاه دقیق به تحرکات در ایران و سیر تحول مطالبات و مبارزات مردم ایران، واضح است که مردم ایران هیچ نوع استبداد را تحمل نخواهند کرد و در حال سازماندهی برای یک انقلاب بعدی هستند. مردم ایران در چهل سال گذشته آنچه را که نمی خواهند بیان کرده اند. آنها استبداد، دیکتاتوری، آیت الله یا شاه سابق را نمی خواهند.
در تکامل نهضت آنها، جهان شاهد دقیقا همان چیزی است که آنها امیدوارند که بسازند. قدرت سازمانی شورای ملی مقاومت ایران و نیروی محوری آن، مجاهدین خلق، نشان داده اند که چگونه آنها در حال سازماندهی و تلاش برای ایجاد یک انقلاب در ایران هستند. علاوه بر این، برنامه ۱۰ ماده ای مریم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت، با هنجارها و ارزش های بین المللی کشورهای دموکراتیک مغایرت ندارد. اینها می توانند بستری برای ایرانیان در یک قیام آینده باشند که به حکومت روحانیون خاتمه می دهد.

نقش ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای یک جنبش دموکراتیک در ایران
طی۴۰ سال گذشته سیاست آمریکا و اروپا در قبال ایران اساساً مبتنی بر حمایت و پشتیبانی از به اصطلاح میانه روهای رژیم است. نتایج چنین سیاستی، که از نقض گسترده حقوق بشر در داخل کشور غفلت می کند، همچنین به نابودی سوریه، عراق و یمن کمک کرده است و اکنون نیز انفجار هولناک در لبنان بوده است.
علاوه بر این، حملات گسترده تروریستی، بیش از ۴۵۰ مورد طبق گفته اپوزیسیون ایران، انجام شده است که شهروندان بی گناه را در کشورهای دیگر هدف قرار داده است. امروز، اتحادیه اروپا و ایالات متحده وسایل کافی برای متوقف کردن رژیم ایران دارند. آنچه مفقود است اراده اتحادیه اروپا و ایالات متحده برای اتخاذ موضع محکمی علیه رژیم جمهوری اسلامی است.
برای متوقف کردن تروریسم جهانی تهران، هر کشوری باید سفارتخانه های ایران را ببندد و دیپلمات ها و مأمورین مخفی رژیم را اخراج کند. بسته شدن این سفارتخانه ها ضربه بزرگی خواهد بود که رژیم به آسانی از پس آن بر نمیآید، زیرا سفارتخانه ها بخش های اساسی رژیم برای سازماندهی هسته های تروریستی، سازمان های جنایتکار و فعالیت های پولشویی هستند.
هم اتحادیه اروپا و هم ایالات متحده از وسایل کافی برای محاکمه رژیم ایران در دادگاههای بین المللی برخوردار هستند، اما این بدان معنی نیست که آنها نمی توانند فشار بیشتری را برای نقض حقوق بشر در ایران اعمال کنند. این رژیم دارای سابقه طولانی در مورد نقض حقوق بشر است که می تواند و باید در دادگاه های بین المللی، همانند نازی ها پس از جنگ جهانی دوم، تحت پیگرد قانونی قرار گیرد.
در چندین مقاله منتشر شده از سوی عفو بین الملل، درباره قتل عام در سال ۱۹۸۸، سازمان های غیردولتی می گویند هزاران خانواده هنوز در انتظار عدالت هستند، به ویژه به دلیل این واقعه که بسیاری از اعضای فعلی دادگستری و دولت ایران را درگیر کرده است. آوردن این افراد به عدالت تأثیر بسزایی در توانایی رژیم برای ظلم به مردم خود خواهد داشت. در حقیقت، این اقدام باعث تحریک مردم ایران می شود که ببینند عدالت بین المللی نمی ترسد و به دنبال جنایتکاران داخل کشورشان می آید.

دستگاه ترور و اعدام را در ایران متوقف کنید
طی دهه های گذشته، رژیم تهران ثابت کرده است که عضو معتبری در جامعه بین المللی نخواهد ماند. از طرف دیگر، جنگی که توسط نیروهای خارجی به وجود آمده است، نمی تواند دموکراسی را به کشوری بیاورد - فقط به نتایج واضح تلاش های آمریکا در افغانستان و عراق نگاه کنید. بنابراین، حمایت از صدای بدیل دموکراتیک امیدوار کننده ترین راه حل است.

در مورد ایران، شورای ملی مقاومت ایران توانایی های خود را نشان داده و تعهد کرده است که آزادی و دموکراسی را در ایران برقرار کند. علاوه بر این، برنامه ۱۰ ماده ای مریم رجوی کلیه هنجارها و مقررات لازم برای یک کشور دموکراتیک را در بر می گیرد. برای این منظور، جامعه جهانی باید در مورد حمایت از تروریسم بین المللی و نقض گسترده حقوق بشر با رژیم ایران مقابله کند.

ابزارهای کافی برای متوقف کردن گسترش تروریسم رژیم در جهان وجود دارد. اگر در ابتدا جامعه بین الملل بیش از سی سال پیش اعدام ۳۰،۰۰۰ زندانی سیاسی را متوقف می کرد، رژیم نمی توانست به راحتی اعتراضات ایران امروز را سرکوب کند.

رژیم جمهوری اسلامی توانایی خود را برای جنگ و حمایت از تروریسم در سراسر جهان گسترش داده و به راحتی ظلم کرده و مردم ایران سرکوب می کند در حالی که مردم ایران را تهدید اصلی برای حکومت خود می داند. مردم ایران به موضع محکم جامعه بین المللی احتیاج دارند تا موضع محکمی در برابر رژیم بگیرند و به سلطه ترور رژیم ایران پایان دهند.

سایت نیو یوروپ(اروپای جدید) بلژیک