سقوط نظام ولایت اوجب واجبات مردم است


تازه‌ترین سخنان ولی فقیه زهر خورده پس از هفته‌ها سکوت و بویژه سکوت عامدانه وی در رابطه با درگذشت استاد بی بدلیل آواز ایران، زنده یاد شجریان، پرده از بسیاری «مگو ها» از درون رژیم آخوندی بر می دارد.

وی در این سخنان حول یک موضوع اصلی بنام «امنیت نظام» و در شش محور، یعنی بحران های اقتصادی، مالی، سوء مدیریت، کرونا، درهم ریختگی در درون رژیم بویژه برسر سیاست های راهبردی و همچنین فساد گسترده، زبان به سخن گشود و از جمله در جمع نیروهای سرکوبگر حکومت تاکید کرد: «ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند ترسیدن و فرار کردن و میدان را خالی کردن اسمش عقلانیت نیست... البته دشمن سعی می‌کند عقلانیت را به‌اون معنای غلط تلقین کند، بعضی‌ها هم نادانسته گاهی حرفهای دشمن را تکرار می‌کنند».

ترجمان این سخنان به یقین وضعیت بشدت لرزان حاکمیت می باشد و خطاب وی نیز روبه سوی باند مقابل است که خواهان «عقلانیت» یعنی «مذاکره و کوتاه آمدن و عقب نشستن» در سیاست های راهبردی نظام آخوندی می باشند.
براین منطق مشخص است که در درون نظام آخوندی اکنون جنگ قدرت بی سابقه ای براه افتاده است، بویژه تنها چند ماه مانده به نمایش انتخابات در بهار سال آینده.
 
واقعیت در رژیم آخوندی آن است که نگاه حاکمیت به هر موضوعی در میهن ما، بویژه از فردای قیام های سال ۹۶ و یا آبان سال گذشته، اساسا نگاهی امنیتی بوده و براین اساس کمر بند حفاظتی را می بندد.

همچنین بیان چنین سخنانی در جمع نظامیان و پاسداران نیز ترجمان ریزش بحران ها به درون نیروهای سرکوبگر نیز هست. وی با بکاربردن عامدانه «ترسو ها» این پیام را به بیرون ساطع کرده است که به چه میزان نیروهای سرکوبگر رژیم، اطلاعاتی ها و لباس شخصی ها و یا بسیج ضد مردمی اکنون در بحران بسر برده، خسته، ناامید و مایوس از آینده نظام می باشند.
به این وضعیت نیز باید به عدم توان رژیم برای «یارگیری» از درون جامعه را، آنهم بدلیل عدم مشروعیت اضافه نمود تا بدین سان پازل مصیبت های نظام آخوندی روشن تر گردد.

خامنه ای بخوبی می داند که بحران سراپای نظام اش را فراگرفته، بطوریکه بناچار به مسائلی مانند شکست های اقتصادی و مالی رژیم که الان تولید را کاملا متوقف نموده و یا کارخانه ها و واحد های تولیدی را به تعطیلی کشانده و به تبع آن نرخ بیکاری، تورم و گرانی را بطرز سرسام آوری رشد داده است، اشاره می کند. مضافا براین وضعیت نیز باید به بحران کرونا و ابعاد روبه رشد آمار قربانیان که بنابرداده های سازمان مجاهدین خلق اکنون از مرز ۱۲۲ هزارنفر نیز گذشته است، اشاره نمود.

 این مجموعه واقعیت هایی است که اکنون جامعه را به سرحد انفجار کشانده و با خود بحران بزرگتری بنام «امنیت» برای نظام آخوندی» را به همراه آورده است.