خودکشی ـ راه فرار از دیکتاتوری ولی فقیه


به‌یقین یکی از تبعات فقر و فلاکت گسترده در دیکتاتوری فاسد و غارتگر آخوندی همان روند صعودی خودکشی می باشد.

با نیم نگاهی به رسانه های حکومتی کمتر روزی است که شاهد خودکشی در میان اقشار ضربه پذیر در اقصی و نقاط کشور نباشیم. تازه‌ترین نمونه این واقعیت خودکشی یک جوان ده ساله بدلیل فقر و نداشتن تبلت برای شرکت در کالاس‌های آنلاین می باشد.
به یقین به نداشتن تلفن همراه و یا تبلت خود به تنهایی عامل خودکشی نیست، بلکه مجموعه شرائطی را که رژیم برای فرد یا خانواده بافته و تنید، قربانی را سرانجام به آن نقطه می رساند که خودکشی مناسب ترین پاسخ به این وضعیت و ناعدالتی موجود در جامعه می باشد.
 
سخن از واقعیتی است که با دیدن صحنه های دلخراش آن در معابر و خیابان ها، به یقین وجدان هر انسان دردمند را عذاب داده و بر روح و روان جامعه تاثیرات مخرب خود را باقی می گذارد.
یک رسانه حکومتی ضمن بررسی ابعاد این روند وخیم بویژه در میان نوجوانان و جوانان در رژیم آخوندی، از جمله اعتراف کرده است: «خودکشی در کشور روند صعودی و سن پایین به خود گرفته خودکشی بین نوجوانان ایرانی همیشه بوده فقط منتشر نمی‌شده. زنان تا سه برابر مردان بیشتر اقدام به خودکشی می‌کنند». (سایت حکتی برنا ۲۳ مهر ۱۳۹۹)

به یقین رشد و نمو این پدید اجتماعی ریشه در چند پارامتر بویژه سیاست‌های مخرب رژیم آخوندی را دارد. به موازات افزایش طبقه عیان نشین در میان کارگزاران و متولیان حکومت و رشد فقر و به حاشیه رانده شدن میلیون‌ها تن از هموطنانمان، باید به نبود چشم انداز برای آینده ای بهتر، رشد نرخ بیکاری و گرانی سرسام آور، تبعیض و ناعدالتی، باند بازی، محرمیت بسیاری از تحصیل و یا اخراج از مدارس و دانشگاه‌ها، بروز شکاف عمیق طبقاتی و نیز فشارهای سیستماتیک از سوی نیروهای سرکوبگر حکومت علیه دختران، نوجوانان و جوانان اشاره نمود.
مضافا براین واقعیت ها نیز وجود قوانین قرون و سطایی و به شلاق کشیدن مردم در انظار عمومی، تحقیر و توهین ماموران حکومتی در روز روشن و یا وارد نمودن خدشه به شان و کرامت انسانی که با اغلب با شکنجه نیز همراه می باشد، از دیگر دلائل برای بحران خودکشی در ایران می باشند.

در این رابطه معاون حکومتی در بخش امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اذعان کرده است: «آنطور که به نظر می‌رسد، خودکشی در کشور با ضریب روبه رشدی در حال افزایش است و طبق آمار منتشر شده عمده آنها بین سنین ۱۵ تا ۳۵ سال رخ می‌دهد اما امسال ما شاهد خودکشی‌های زیر ۱۵ سال هم بودیم».
ترجمان این جملات به معنای بی تفاوتی حکومت برای رسیدگی به بحران های اجتماعی است که در منطق خود به افزایش آمار خودکشی راه برده است. عدم اختصای بودجه و یا کمبود شدید برای سازمان ها و انجمن های مددکاری و رسیدگی به وضعیت مردم، به یقین سهم بسزائی برای این وضعیت بحرانی ایفا می کنند.
 
همچنین رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با ارائه آمار مربوط به خودکشی میگوید: «براساس آمار منتشر شده از سازمان پزشکی قانونی، سال ۹۸ دقیقا ۵ هزار و ۱۴۳ نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست دادند که این نشان دهنده این است که خودکشی در ایران روند رو به افزایشی دارد».