محمد قرائی:‌ شهیدان زنده، زندگان شهید!

در آستانه چهلمین روز اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در گوهردشت کرج قرار داریم.

زندانیانی که در بدترین شرایط و باکمترین امکانات از جان خویش مایه می‌گذارند. سخنان و بیانیه‌های کوتاه برخی از این زندانیان حکایت از عزم جزم آنها برای ایستادگی تمام عیاراست.
شاهین ذوقی تبار از زندانیان سیاسی اعتصابی با انتشار نامه‌یی تأکید کرد: «من و دیگر زندانیان سیاسی تا آخرین قطره خون خود و تا قبول درخواستهایمان به اعتصابمان ادامه می‌دهیم. آیندگان از رژیم آخوندی به‌عنوان جنایتکار تاریخ مثال خواهند زد».
زندانی سیاسی مهدی فراحی؛ روز دوشنبه ششم شهریور در اعتراض به پرونده‌سازی‌های مجعول؛ در بی دادگاه کرج دست به اعتراض زد و اقدام به شکستن قاب عکس ولی‌فقیه ارتجاع و پاره کردن عکس وی کرد. و سرانجام اینکه قهرمان در زنجیر سعید ماسوری در هفته گذشته نوشت: «ما هیچوقت ظلم و تعدی و اجحافی که به زندانیان می‌شود را به رسمیت نمی‌شناسیم و الان که ۳۰ روز از اعتصاب غذایمان می‌گذرد گرچه عمده توانایی جسمی خود را از دست داده‌ایم…. ولی‌ هیچوقت توان مردن و تسلیم نشدن را از دست نمیدهیم».

فراموش نکنیم که این بیانیه‌ها از دخمه‌های قرون وسطایی زیرقبا وعبای ولایت قتل‌عام صادرمیشود.

فرخی یزدی شاعر آزادیخواه دوران مشروطیت یک قرن پیش، در رابطه با امثال این قهرمانان درزنجیرازجمله سروده است:
رسم و راه آزادی یا پیشه نباید کرد                     یا آن‌ که زجانبازی‌ اندیشه نباید کرد
تا تو را در راه آزادی تن صد چاک نیست              نیستی در پیش یاران، پیشوای انقلاب

اینروزها مصادف است با چهارمین سالگرد شهادت پنجاه و دو شهید قهرمان اشرفی

ایضاً مرادف است با پنجاه دومین سالگرد سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران

قدر روزهایی که تاریخ‌ساز و ماندگارند و حافظه تاریخی مردم ایران هرگز فراموششان نخواهد کرد.

روزی از روزها که ارتجاع و استعمار در کار درهم پیچیدن تومار مقاومت بودند و از آسمان علیه مجاهدین سنگ فتنه می‌بارید رهبری انقلاب نوین مردم ایران مسعود رجوی گفت اگر اشرف بایستد جهان خواهد ایستاد. باور کردن این سخنان در لحظه برای بسیاری قابل هضم نبود. زمان گذشت و آن‌هایی که به این رهبری و به این استراتژی ایمان داشتند پای حرف‌هایشان ایستادند و قیمت دادند. حالا زمین و زمان مملو از علائم و نشانه‌های پیروز این خط است. مجاهدین  ومتحدینشان ناممکن ها را ممکن ساخته‌اند. لیست سیاه ارتجاعی و استعماری را سوزانده و خاکسترش به باد سپرده‌اند. زهر برجام اتمی را بر حلقوم ولی‌فقیه و نظام ورشکسته‌اش ریخته‌اند. با افشاگری‌های بی‌امان علیه برنامه موشکی و نقض مستمر حقوق بشر، پاسداران غارت و تباهی مورد شدیدترین تحریم‌ها قرارگرفته اند. مجاهدین خلق از قفس پریده و از تیررس موشک‌های رژیم جهیده‌اند. پرچم خونین جنبش دادخواهی بر سر هرکوی وبرزنی در ایران به اهتزاز درآمده است. زندانیان سیاسی د رسیاهچالهای رژیم هیمنه و سیطره شیطانی آخوندها و خامنه‌ای را شکسته‌اند. اعتراضات اقشار مختلف مردم همه روزه در همه نقاط کشور عرصه را به سرکوبگران تنک کرده است. اخیراً دببرکل سازمان ملل، آشکارا به قتل‌عام زندانیان سیاسی اشاره کرد و آن را محکوم شناخت. اینها و بسیاری نشانه‌ها، حاکی از رشد و اعتلای خیره‌کننده مقاومت و فلاکت وبیچارگی آخوندهای غرقه در بحران‌هاست. بدیهی است کشف و عمل کردن به این قوانین اجتماعی خاص مقاومت و مجاهدین به تنهایی نبوده و نیست.

ارنستوچه گوارا درجایی گفته است: «اگر در جایی یک کانون (مقاومت) وجود داشته باشد، حتی اگر به‌لحاظ کمیت محدود باشد، به‌لحاظ جغرافیایی محدود باشد، این کانون ارزشهای دموکراتیک را ساطع می‌کند. تشعشع ارزشهای آزادی، تشعشع ارزشهای همبستگی بین‌المللی خواهد بود. این برای ستمگران غیرقابل تحمل است، حتی اگر قدرتمندترین حکومت ستمگر باشد. چرا که وجود چنین کانونی در منطقه‌ای از جهان است که مستمراً مشروعیت رژیم ستمگر را از بین می‌برد».