حسین یعقوبی:‌ سمبل های پایداری و ایمان

"ساعتها به دنبال هلال ماه گشتم. همانطور که روی زمین افتاده ام گوشه ای از آسمان را می بینم. ستاره ای در افق شعله می کشد، می خواهم برخیزم و کنار پنجره بروم. تا برمی خیزم درباز می شود، دژخیم ها به داخل سلول می ریزند و با ورق آهنی پنجره را می پوشانند. پنجره سلولم را بسته اند اما پنجره اندیشه ام باز است" (١)

"... دژخیم ها به داخل سلول می ریزند و با ورق آهنی پنجره را می پوشانند...."، گویی این سرنوشت همه آزادیخواهان و قهرمانانی است که "نظم" موجود و شب های تاریک مستولی بر آن را بر نمی تابند و با شمع وجودشان روشنایی و نور را در شهر خفته نوید می دهند، دیروز در ایرلند و فلسطین و شیلی و یونان و امروز در سلول های وحشتزای زندان گوهردشت موسوم به رجائی شهر.

    از ٣٠ ژوئیه تا این لحظه، یعنی بیش از ٣٥ روز است که دژخیمان رژیم ولایت فقیه علاوه بر شکنجه های جسمی و روحی طاقت فرسا، نور و روشنایی را نیز از قهرمانان در زنجیر میهن ما، ابوالقاسم فولادوند، حسن صادقی، سعید ماسوری، رضا اکبری منفرد، جعفر (شاهین) اقدامی، خالد حردانی، محمد بنازاده امیرخیزی، محمدعلی (پیروز) منصوری، پیام شکیبا، امیر قاضیانی، شاهین ذوقی‌تبار، سعید شیرزاد، وحید صیادی نصیری، محمد نظری، ابراهیم فیروزی، سعید پورحیدر، مجید اسدی، زانیار مرادی و لقمان مرادی دریغ می کنند، تابه خیال خام خود، مانع از نور امیدبخش مقاومتی گردند که از میان دهلیزهای تنگ و تار شکنجه گاه گوهردشت از جان و روح این مشعل داران آگاهی به خارج از زندان ساطع می گردد!

 سازمان عفو بین الملل روز سه شنبه ۲۲ اوت ۲۰۱۷ (۳۱ مرداد ۹۶) در بیانیه ای اعلام کرد: "وضعیت زندان رجایی شهر و شرایط موجود برای زندانیان سیاسی، شرم آور است. شرایط به‌اندازه‌ای بد است که در زندان رجایی شهر، زندانیان برای ساده‌ترین حقوق انسانی خود ناچار به اعتصاب غذا شده‌اند". از سوی دیگر گزارشگر ویژه ملل متحد نیز در یک موضع گیری صریح إعلام کرد: "محروم کردن زندانیان ازملاقات, ارتباط با وکیل و خدمات درمانی بر خلاف قوانین بین المللی است."
بیانیه عفو بین الملل خود به اندازه کافی گویای شرایط دهشتناک زندان گوهردشت می باشد و نگارنده را از پرداختن بیشتر به شرایط قرون وسطایی حاکم بر آن بی نیاز می سازد. اما موضوعی که شاید بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد، پیام ایستادگی این قهرمانان و رابطه و پیوند آن با مقاومت سراسری و شرایط متحول جامعه ایران در ورای مطالبات برحق و مشروع آنان است.

پیام زندانی مقاوم سعید ماسوری که بیش از ١٧ سال از عمر خود را در سیاهچالهای رژیم ولایت فقیه، تحت رذیلانه ترین شکنجه های جسمی و روحی سپری کرده است، مؤید این حقیقت است. وی در پاسخ به یاوه های سردژخیم قوه قضائیه ولی فقیه ارتجاع، جعفری دولت آبادی مبنی بر برسمیت نشناختن اعتصاب غذای زندانیان قهرمان، از جمله می نویسد: " ... ما هیچوقت ظلم و تعدی و اجحافی که به زندانیان میشود را به رسمیت نمی‌شناسیم و الان که ۳۰ روز از اعتصاب غذایمان می‌گذرد گرچه عمده توانایی جسمی خود را از دست داده‌ایم ولی هیچوقت توان مردن و تسلیم نشدن را از دست نمی دهیم." (بخشی از پیام سعید ماسوری از زندان گوهردشت کرج دوشنبه ٦شهریور ١٣٩٦)

این پیام بسا فراتر از إنکار قاطع تمامیت رژیم جنایتکار حاکم بر میهن ما، ترسیم کننده عمیق ترین تعریف از هویت انسان است، هویتی که با انتخاب آگاهانه و مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم و بیداد معنی می یابد. این پیام همچنین پرچمی است فراروی نسل عصیانگر امروز و آینده که راه رهایی از استبداد و دیکتاتوری را نه در تسلیم و تن دادن خفیف به وضعیت موجود، که در ایستادگی و مقاومت با پرداخت بهای لازم باید جست.
در مقابل فدای بی چشمداشت سعید قهرمان و دیگر قهرمانان در زنجیر در زندان های سراسر میهن سر تعظیم فرود آورده و به ایمان و ارداه پولادینشان درود می فرستم.
 

 (١) از بابی سندز، مبارز ایرلندی که بر آرمان آزادیخواهانه اش تا آخر ایستاد و بعد از ٦٦ روز اعتصاب غذا در ٥ مه ١٩٨١جان سپرد.