سعید سجادی: مجاهدین، آرمانگرایان واقع بین، متعهد، و متکی به ارزش‌های انسانی

نقطه آغاز سفر مجاهدین، آرمانگرایی آنهاست. یعنی، نه گفتن به وضع موجود. یعنی، داشتن یا دادن یک تصویر نو، طرح نو. این آرمانگرایی، در ذات خود، امیدبخش و رو به آینده است. خسته نمی‌شود.

اما، آن روی دیگر آرمانگرایی مجاهدین، واقع بینی خسته کننده آنهاست. این واقع بینی، یک ضرورت سرسخت برای یک ایده الیست مسئول است. آنها نیاز دارند که حتی از واقع بین معمول هم، واقع بین تر باشند. واقع بین معمول، فقط نیاز دارد واقعیتها را تا آنجا درک کند که بداند که چطور او باید رفتار کند تا نه تنها از واقعیتها ضرر نبیند، بلکه نفع هم ببرد. نه تنها از قافله عقب نماند، بلکه جلو هم بزند. اما یک آرمانگرای مسئول، نیاز دارد که دریافتی کیفاً عمیق تر و بنیادی تر، از واقعیات و وضع موجود داشته باشد تا اینکه بتواند از آن شناخت، برای اصلاح و بعضاً ریشه کن کردن آنها بهره بجوید.

میتوان یک ایده الیست ناب بود. و میتوان در عین حال یک واقع بین مطلق هم بود. تا این نقطه، هر دو این خصوصیات را میتوان، حتی با هم، تا حد اعلا داشت و از سیناپس های پایانه های عصبی، حتی به اندازه یک مولکول هم فراتر نرفت. یعنی اینکه همه چیز در مغز خلاصه و پایان بپذیرد و نقطه ای هم دورتر نرفت. در خود ماند و همانجا درجا زد. در این حال، بود و نبود هم، راستش دیگر فرقی نمیکند. شاید بهتر میبود که اصلاً ایده الیست و واقع بین هم نمی بود. نفهم بودن, بهتر می بود. راحت تر میشد طول عمر کرد.

اما آنچه که فرد را از ورطه دوزخ ایده الیسم و واقع بینی عذاب دهنده رهایی میدهد، قبول تعهد برای عمل کردن در جهت تغییر وضع موجود است. با شناخت تاریخچه معاصر، روشن میشود که اصلی ترین معضل و راهبند تمامی ایده های نکو، پیشرفتها، و بهبود وضعیت مردم رنجمند ما، این رژیم خمینی است. پس تعهد برای تغییر، لزوماً از تعهد برای سرنگونی میگذرد. به راستی که، هویت تاریخی و ایدئولوژیکی مجاهدین فقط با قبول این تعهد، و تعهد برای فراهم نمودن الزامات آن، گره خورده است. بدون این تعهد، مجاهدین پودر میشوند. و قبول این تعهد، راز ماندگاری آنهاست.

از این جهت، تعهد برای سرنگونی، اصلی ترین شاخص برای تعبیر و تفسیر اعمال و رفتار مجاهدین میباشد. پس موضوع، پسندیدن و خوشْ آمدن اطوار، رفتار، و حرکات نیست. موضوع، تدارک و تهیه الزامات و ضروریات یک نبرد سهمگینْ، برای سرنگونی است. بنا به ویژگی های جامعه، مختصات تاریخی، و همچنین تاریخچه مقاومت، این تشکیلات محوری مقاومت است که بیشترین اداپتاسیون و تغییر را برای انجام این مهم بر خود روا میدارد، و از این جهت خود را در معرض ایرادات و انتقادات قرار میدهد.

در نهایه اما، این پرنسیبها و ارزشهای انسانی است که مَحَک اصلی تمامی عملکردهای مجاهدین است. یعنی اینکه، هدف، لزوماً وسیله را توجیه نمیکند. از این زاویه، تعهد برای سرنگونی و فراهم آوردن الزامات آن در جهت آزادی و استقلال برای مردممان، در رابطه تنگاتنگ با استقلال مقاومت و احترام به تمامی ارزشهای انسانی است.