صدیقه شاهرخی: یک تصویر، یک تاریخ

در میان تصاویر تاریخ مبارزات زنان ایران، عکسی هست که هر گاه به آن نگاه می‌کنم دو احساس متناقض در اوج خود وجودم را فرا می‌گیرد؛ خشم و انزجار از جنایتکاران حاکم بر ایران و افتخار و غرور نسبت به زن ایرانی:‌ تصویر پیکر پاک مجاهد قهرمان طاهره طلوع، با دشنه دژخیمان در قلبش، آویخته بر صخره‌های چارزبر در کرمانشاه. تابلوی شورانگیز شرف، رشادت و فداکاری زن مجاهد خلق در راه آزادی مردم ایران.

تصویری که هر بیننده‌یی را میخکوب می‌کند و خود به تنهایی به اندازه یک تاریخ با مخاطبش حرف می‌زند.
به مناسبت روز جهانی زن، یک بار دیگر، به این تابلو و خالقش، طاهره طلوع نگاه کنیم.

او را به نام سارا می‌شناختم، در اولین دیدار هر مخاطبی را با جدیت و در عین حال سادگی و آرامش و طمانینه‌اش تحت تاثیر قرار می‌داد.
سال ۱۳۵۸ فعالیتش را در ارتباط با جنبش ملی مجاهدین در شاهرود آغاز کرد. بعد از تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران، از اولین زنان مجاهدی بود که در موضع فرمانده گردان، به این میدان جدید رزم و نبرد پا گذاشت. صلابت او همراه با عواطف عمیق و رابطه مسئولانه با خواهران همرزمش، سیمای واقعی یک زن مجاهد خلق را ترسیم می‌کرد.
او فرمانده یکی از گردان‌های شرکت‌کننده در عملیات بزرگ فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران در مرداد سال ۱۳۶۷ بود. بعد از سه روز نبرد، آخرین بار روز ۵مرداد، یکی از همرزمانش او را در تنگه حسن‌آباد دیده بود که مثل همیشه سرشار از شور انقلابی می‌جنگید. به او می‌گوید: مواطب خودت باش! نمی‌خواهی زنده بمانی؟ و سارا می‌خندد و می‌گوید: تا مسعود زنده است، ما زنده‌ایم.
سالها بعد یکی از کسانی که به ارتش آزادیبخش پیوست، عکسی را که در این صفحه می‌بینید همراه خود آورد. تصویری جاودانه و پر افتخار از شیرزنی که تا آخرین لحظه با دشمن جنگید و دشمن از فرط غیظ وکین، پیکرش را به طور واژگونه بر صخره‌ها آویخت با دشنه‌یی در قلبش. دشنه‌یی که مدال افتخار بر سینه زنان ایران شد، دشنه‌یی که سارا، آن را مستقیم بر قلب ارتجاع زن ستیز خمینی فرود آورد. همان که بعد از گذشت بیست و نه سال هم‌چنان از زخم آن فریاد می‌کشد و هر سال در سالگرد فروغ جاویدان آه و فغانش از رشادت زنان مجاهد در آن نبرد به هواست.
تو در نماز عشق چه خواندی
که سالهاست
 بالای دار رفتی و این شحنگان پیر
از مرده‌ات هنوز
پرهیز می کنند
بی‌شک این تنها یکی از صحنه‌هایی است که در آن سه روز بر سینه صخره‌های چارزبر یا راه‌های پیچاپیچ کرند و اسلام آباد رخ داد که به همت یک رهگذر در قاب دوربین عکاسی جا گرفت و برای شهادت در مقابل تاریخ در مورد آن روزها و آن صحنه‌ها به دست ما رسید.
تصاویر زنان ایران در قیام دی ماه امسال صحنه دیگری از این افتخار‌آفرینی است. و نشان می‌دهد که چگونه طاهره‌ها تکثیر می‌شوند. چگونه خون زنان شهید مجاهد خلق در فروغ جاویدان و دیگر فروغ‌ها از کوچه‌ها و خیابان‌های شهرهای ما می‌جوشد؛ از شاهرود و مشهد از درود و اهواز، از اصفهان و کرمانشاه و از جای‌جای تهران و تمام ایران.

مریم رجوی در سخنرانی‌اش به مناسبت روز جهانی زن گفت: «زنان به‌خیابان‌ها نیامده‌اند که چیزی از رژیم بخواهند؛ بلکه آمده‌اند که رژیم آخوندی را از میان بردارند. زنان به‌قیام برنخاسته‌اند که فقط آزادی خود را مطالبه کنند. قیام کرده‌اند که تمام ایران را آزاد کنند».
و بی‌شک چنین خواهد شد.
در سالگشت روز جهانی زن، به طاهره طلوع و همه زنانی که در هرجای دنیا بر نظم کهن و ارتجاعی شورش می‌کنند، به ویژه به زنان دلیر کانون‌های شورشی و هزار اشرف در سراسر میهن در زنجیر، درود می‌فرستم.