مهرداد هرسینی: شکست بزرگترین قمار باز جهان!

با خروج ایالات متحده از برجام و اعلام این کشور مبنی بر اعمال تحریم‌های سخت علیه دیکتاتوری خامنه‌ای نه تنها در داخل حکومت، بلکه فراتر از آن در میان ابواب جمع ولی‌فقیه در خارجه نیز «ولوله» برپا شده است.

به یقین خروج آمریکا از توافق اتمی وین ضربه سنگینی بر کلیت نظام آخوندی بشمار می‌رود. ابعاد این ضربه را بهتر از همه، شخص خامنه‌ای درک کرده و بدان معترف است.
وی به‌خوبی به پاشنه آشیل دیکتاتوری مذهبی خود و اینکه آثار زهر خروج آمریکا از برجام و یا اعمال عنقریب تحریم‌های شدید علیه ماشین جنگی و تروریستی رژیم، دستگاه اقتصادی، مالی، کشتی‌رانی و صدور نفت و گاز رژیم چه تبعاتی برای نظام خواهد داشت، واقف است.

ولی‌فقیه زهر خورده که خود «آرشیتکت» خوراندن جام زهر اتمی به نظام آخوندی بود، امروز در جمع نیروهای وارفته و بغایت شوکه شده حکومتی وارد صحنه شد و طی سخنانی نه تنها اوضاع ملتهب نظام را آرام نکرد، بلکه به یقین بسیاری از ناظران، بر روند تحولات و بحران‌های در درون رژیم ضریب دوچندان زد.

«رهبر موقت» که دیگر از وی نه «مقامی» و نه «عظمایی» باقی مانده، به‌صراحت چشم‌انداز شکست برجام با مختصات شکننده فعلی آن را اینگونه به تصویر کشید: «گفته میشود برجام را با ۳ کشور اروپایی ادامه میدهیم. من به این ۳ کشور هم اعتماد ندارم؛ به اینها هم اعتماد نکنید. اگر می‌خواهید قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم والا اینها همان کار آمریکا را خواهند کرد. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمی‌شود برجام را ادامه داد». (سایت خامنه‌ای ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷)

ترجمان این جملات نخست اعتراف به وجود جنگ و جدال در درون هیئت حاکمیه بر سر «ادامه یا عدم ادامه» بر سر مرحوم برجام می‌باشد. این سخنان که ظاهرا با آن «نفی دیدگاه‌های» آخوند روحانی و دیپلماسی هپروتی نظام را به بیرون ساطع می‌شود، تنها یک روی سکه فلاکت نظامی است که تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد موجود ناقض الخلقه ای بنام «توافق اتمی» گذاشته بود.
خامنه‌ای در سطر دوم این سخنان و با ترجیح بند «تضمین عملی بگیرید» با زبان الکن به طرف‌های مقابل «پرچم تسلیم» را برای ادامه این وضعیت شکننده نشان داد و بدین‌سان اعلام کرد که دیکتاتوری مذهبی آخوندی همچنان بر «حفظ و ادامه» تتمه برجام با طرف‌های اروپایی تاکید می نماید.
خرمردرندی مقام معظم را همواره باید در جمله بندی سخنان وی جستجو نمود. این هنر انسان‌های ضعیف‌النفس و شکست خورده است که جوری حرف ته دلشان را بیان کنند تا هر مخاطبی، بستگی به حال و روز خود، نتیجه مطلوب را از آن استنتاج نماید. به اینگونه شیوه سخن پرانی می‌گویند «چند پهلو» حرف زدن که به یقین خاص آخوندهای ترسو و بزدل به‌ویژه در مقاطع مهم و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و حیاتی می‌باشد.

بر این منطق است که می‌توان به استراتژیک بودن تتمه باقی مانده از برجام برای دیکتاتوری ولی‌فقیه از یک سو و نیز هراس حاکمیت از سرانجام آن رسید، زیرا این همان خامنه‌ای و مقام «معظم رهبری» بود که پس از اولتیماتوم رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر خروج از برجام، فریاد برآورد که «اگر شما برجام را پاره کنید، ما آن را آتش خواهیم زد»!!.

این دود دم‌های الکی در آن دوران که تماما مصرف داخلی و برای سرگرم نگهداشتن نیروهای زهوار درفته رژیم را داشتند، امروزخود را پس از گذشت قریب ۱۲۰ روز به «لطفیه و جوک و متلک» در میان مردم تبدیل کرده و بقول عوام حکایت «راضی ام به رضای تو» می‌باشد.

سخن از ترس و هراس یک قمارباز مفلوک و ذلیلی است که از فردای امضاء تعهدنامه اتمی و تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ که در آن به‌وضوح «روح و جوهره» توافق اتمی وین به ثبت رسیده، سنگ بنا را بر «دروغ، مکر، حیله و سیاه نمایی» قرار داده بود.
ولی‌فقیه طلسم شکسته و زهر خورده به اشتباه بر این باور بود که برجام به معنای «چک سفید» برای هرگونه «راهزنی، کشورگشایی، پروژه‌های موشکی و صدور تروریسم» به کشورهای همسایه و منطقه می‌باشد. نقض مکرر تعهدات و روح حاکم بر توافق نامه اتمی که به دلیل ضعف و چشم‌پوشی‌های عامدانه سیاست مخرب مماشات در دستور کار رژیم قرارگرفته بود، دیگر حکایت «اظهر من الشمس» شده بود.

در این راستا نیازی به آوردن ادله برای نقض تعهدات از سوی خامنه‌ای و اینکه چگونه دیکتاتوری ولی‌فقیه با کارت «داعش و تمایل به مذاکرات اتمی» توانست قریب یک دهه کلاه بر سر جامعه جهانی بگذارد، نیست. نیازی نیز به اثبات این واقعیت نیست که خامنه‌ای تا به امروز و از فردای انعقاد قرارداد اتمی “۲۳ بار«دست به آزمایش موشک‌های بالستیک زده است. کشورگشایی‌های وی در منطقه از سوریه، عراق، یمن تا لبنان و گسیل شبکه‌های ترور به بحرین، کویت و امارات نیز اساسا نیازی به ادله ندارند.

تبعات سیاست مخرب مماشات و همکاری با دیکتاتوری ولی‌فقیه را ما نه تنها در صحنه بین‌المللی و منطقه‌ای، بلکه در صحنه داخلی و علیه نیروی پیشتاز مقاومت و مجاهدین خلق به‌خوبی دیده و تجربه نمودیم. خلع سلاح و بمباران‌های ناجوانمردانه علیه رزمندگان آزادی در اشرف قهرمان، کشتار و موشک‌باران یاران و اعضاء مجاهدین در لیبرتی، حمله و هجوم به دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت و یا لیست گذاری‌های عامدانه به موازات سرکوب خونین مردم و جنبش در داخل کشور تنها بخش کوچکی از پازل این «بده و بستان» بودند.
بهرحال شکست اخیر ولی‌فقیه در زمینه بازی با برجام نشان از اصولی و واقعی بودن تمامی تحلیل های استراتژیک مقاومت ایران را دارند. بر این منطق و بقول خانم رجوی: «خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است. رژیم ولایت‌فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد. هرگونه سرمایه گذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم به شکست است».