سینا دشتی:‌ فاجعه ی سیلاب ها و آتش قیام ها

 

بحران سیلابهای متعدد که در أوائل نوروز استان گلستان و شیراز را در هم کوبید و نزدیک به ٢٠٠ نَفَر قربانی گرفت و خسارات مادی آن هنوز جمعبندی نشده است، الان اوج دیگری گرفته و "براساس هشدار سازمان مدیریت بحران امروز ‌بارش باران همراه با رگبار و رعد و برق، وزش باد، وقوع سیلاب و طغیان رودخانه‌ها در استان‌ها‌ خوزستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و ایلام داریم که ‌احتمال سیلابی شدن مسیل‌ها و رودخانه‌ها می‌شود."( خبرگزاری تسنیم)

تعداد بسیاری از سدهای ساخته شده توسط سپاه در معرض سرریز شدن هست و تا دو روز آینده بحران أوج بیشتری خواهد گرفت.

سد گلپایگان سر زیر شده است.
محور دهلران- ایلام کاملا قطع شده و ٢٦ هزار نَفَر ساکنان شهر دورود مجبور به ترک شهر شده اند.

مدیرعامل شرکت آب منطقه ای ایلام اعلام کرد "که ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب از ظرفیت سدهای سه گانه ایلام به منظور کنترل بارش های تند سیلابی به اراضی پایین دست سدها رهاسازی شده است." این به معنای زیر اب رفتن مساحت قابل توجهی از زمین های کشاورزی در این منطقه است.

روز سه شنبه بحران سیل در خوزستان به أوج میرسد و رودخانه های کارون و کرخه در معرض طغیان قرار دارند.

البته که وقوع بحرانهای ناشی از خشم طبیعت میتواند به پیشرفته ترین کشورها هم صدمات جدی وارد بکند، اما منطقی نیست که بارش فوق العاده شدید باران در چند هفته ی اخیر را تنها مقصر عمق و گستردگی بحران کنونی بدانیم.
بدون وارد شدن به مقولات تخصصی اقلیم شناسی و شهر شناسی و.. تنها نگاهی به واکنش مختلف سران رژیم نشان میدهد که بحران سریعا به یک محور سیاسی و امنیتی جدی تبدیل شده است که عواقب آن برای کل رژیم بسیار سنگین است.
دعوای جناحین رژیم که این سپاه بوده که مسئول وضعیت بوده و یا دولت روحانی با تعلل، سکون و بی عملی مطلق وضعیت را از بد به بدتر کشانده، البته واقعی است، اما هیچ کدام از طرفین نتوانسته است که نصایح دو هفته قبل عظما مبنی به به هم نپریدن را رعایت بکند، شکنندگی شرایط به حدی است که محافل مماشات طلب خارج حتی از اعلام خبر هم به طوری که هم وزن و متناسب با طول و عرض بحران سیل در ایران باشد خودداری کرده اند. علت پرهیز حضرات از ورود به این بحران شاید جنجال درونی رژیم و أفق تضعیف کل رژیم در شرایط فعلی است. چرا که میشود تصور کرد که در پی یک فاجعه ی صرف محیط زیستی، فضای مناسبی برای تبلیغ لغو تحریمها و از سرگیری معامله با رژیم باشد، اما گویا حضرات الان صلاح را در سکوت دیده اند تا بار بیشتر روی دست رژیم نگذارند!

این خود رژیم است که با ارسال زرهپوش به خیابانهای شیراز نشان داد که شم ضد انسانی ولایت فَقیه از این بحران بوی مرگ خودش را استشمام کرده است و در وحشت از هر عکس العمل مردم بلازده اول قدرت نظامی و دندانهای خود را نشان میدهد و در قدم بعد به تهدید مردم و جوانان به خاطر فعالیت در فضای مجازی و برحذر کردن آنها از "فتنه" پرداخت. اما جوانان فی المثل در شیراز با اتحاد و همکاری های محلی برای تخفیف درد و آلام مردم عزیزشان درس دیگری از انسانیت برتر را نشان دادند و پوزه ی رژیم منحوس را در یک نبرد ارزشی به خاک مالیدند.

بحران سیل البته به تعمیق تضادهای اقتصادی- اجتماعی موجود خواهد انجامید که به نوبت خود آتش قیامهای اجتماعی را بیشتر دامن خواهد زد.
بحران سیل میتواند به مثابه نقطه ی غیر قابل بازگشت دوران سرنگونی وارد عمل بشود.
این را رژیم بهتر از همه میداند و تمام تلاش خود را برای مهار و هدایت این بحران خواهد کرد.
 با توجه به مجموعه ی بحرانهای موجود میتوان به راحتی شکست رژیم را از همین الان تصور کرد.