سهیلا دشتی: بازی ضد جنگ بودن در خارج


 چند اتفاق در روزهای اخیر در خور توجه است، به این علت که درست در ارتباط با وضعیت سیاسی کشور است، موضوعاتی به سرعت رسانه ای شدند و تقریبا نبود رسانه ای چه داخل کشور و یا خارج که این موضوعات را پوشش ندهند.

مورد اول مربوط است به کانادا و فعالیت های لابی های شناخته شده رژیم برای بررسی وضعیت حقوق بشر ایران، در این کشور. سئوال این است که چه اتفاقی افتاده است که کانادا به ناگهان مرکزی برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران شده است و مورد دوم تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران!.

کشور کانادا یکی از کشورهائی است که به جزیره امن برای وابستگان به رژیم و اختلاس گران شناخته می شود. از تعداد دقیق ایرانیان در اطلاعات زیادی در دست نیست در ضمن اینکه این اطلاعات بسیار ضد و نقیض است. سایت رجانیوز وابسته به رژیم در ۴ شهریور ماه سال ۹۷ از حشمت الله فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس رژیم انتقاد جدی کرد. وی آمار ایرانیان خارج از کشور را نزدیک به هشت میلیون تخمین زده بود که بر اساس نظر سایت بسیار کمتر از این عدد است. در همین مطلب آمده است که:
«این تناقضات آماری درباره سایر آمارهای معاون وقت ثبت احوال درباره جمعیت ایرانیان در سایر کشورها هم صدق می‌کند. در حالی که آمار ایرانیان مقیم انگلستان طبق اعلام و سرشماری رسمی سال ۲۰۱۰ حدود۶۰ هزار نفر اعلام شده است اما محسن کرمی، معاون وقت ثبت‌احوال آن را ۴۱۰ هزار نفر اعلام کرده بود؛ یعنی ۷ برابر واقعیت موجود! درباره کانادا نیز وضعیت مشابهی در تناقض آمار وجود دارد، چرا که تا سال۱۳۹۰ تعداد ایرانیان حاضر در کانادا براساس آمارهای رسمی دولت کانادا کمتر از ۱۰۰ هزار نفر اعلام شده اما سازمان ثبت‌ احوال شهریور ۱۳۹۱ با جهش ۴ برابری، رقم ۴۱۰ هزار نفر را برای آن اعلام کرده است!.
اینها تنها اشاره‌ای کوتاه به تناقضات مربوط به جمعیت ایرانیان خارج از کشور است. حالا در چنین شرایطی، ناگهان دبیر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، از راه نرسیده عدد ۸ میلیون را برای جمعیت ایرانیان خارج از کشور مطرح کرده است!
 
به نظر می‌رسد رئیس جدید کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی باید در این‌باره با دقت نظر بیشتر اظهارنظر کند تا خدای ناکرده اطلاعات اشتباه آن هم در موضوعات حساسی مثل جمعیت ایرانیان خارج از کشور، ارائه‌نشود».

 باید توضیح داد که در این مطلب قصدی برای مقایسه آماری و تعداد ایرانیان خارج از کشور وجود ندارد؛ اما نکته بسیار قابل توجه این است که در تمامی این آمارها سعی بر آن شده که تمامی ایرانیان را مهاجر قلمداد کنند و ایرانیانی را که به علت فشارهای رژیم و نداشتن امنیت جانی مجبور به فرار از کشور شدند تا در تبعید به مبارزات خود برای آزادی مردم ایران ادامه دهند، سخنی به میان نیامده است. کانادا از سالها قبل برای اینکه تعداد پناهندگان این کشور افزوده نشود تصمیم گرفت که خارجیان را به عنوان مهاجر در کشور خود بپذیرد به شرط اینکه مقدار زیادی سرمایه را وارد کشور کنند و بتوانند زندگی خود را تأمین کنند و نیازی به کمک های بخشهای رفاهی کشور نداشته باشند. در تمامی رسانه های جمعی و بخصوص تلویزیون های فارسی زبان که صاحبان ایرانی داشتند تبلیغات زیادی برای گرفتن ویزا و اقامت در کانادا می شد. این گروه به خوش نشینانی تبدیل شدند که نام و حرمت پناهندگی را هم مخدوش کرده اند. گفته می شود کسانی چون عسگراولادی و خانواده رفسنجانی از بزرگترین سرمایه داران کشور کانادا هستند. داستان خاوری که با میلیاردها دلار به کانادا گریخت نیز برای همه آشنا است.
بعد از اینکه آمریکا اسم سپاه پاسداران را در لیست تروریستی گذاشت و تحریم های همه جانبه را بر علیه رژیم شروع کرد، به همت ایرانیان پناهنده نه مهاجر در کانادا حرکتی صورت گرفت که از دولت کانادا بخواهند همچون دولت آمریکا سپاه را در لیست سازمانهای تروریستی بگذارد و تحریم های همه جانبه را نیز چون دولت آمریکا در مورد رژیم اعمال کند. رژیم که دید امکان لیست گذاری سپاه و همچنین اجرائی کردن تحریم ها زیاد است، دست به کار شد و نزدیکان خود را به کانادا گسیل داد که برایش پا در میانی کنند. رژیم آبروئی برای از دست دادن ندارد و وضیعت حقوق بشر در ایران به خصوص وضعیت زنان اظهر من الشمس است و بر همگان آشکار طبق معمول نعل وارونه زد. به این مفهوم که می شود از وضعیت حقوق بشر در ایران انتقاد کرد و سخنرانی های احساسی کرد و آنانی که عمق سیاستهای ضد مردمی رژیم را نمی شناسند فریب داد. می شود بالاترین سران نظام را تا اندازه ای افشا کرد. می شود خود را نماینده مردم ایران قلمداد کرد و احساسات شنوندگان را بر انگیخت. تا این جای قضیه بسیار عالی است از بلند شدن هر صدائی بر علیه رژیم باید استقبال کرد. درد آن جاست که زمانی که به نتیجه گیری می رسد و آن زمان که سخنران باید گل سخنرانی خود را بچیند، چرخشی ناگهانی را شاهد می شویم که می گوید ارگانهای سرکوب را تحریم کنید وتحریم های هوشمند و هدفمند را در مورد رژیم اعمال کنید؛ و به ایادی شناخته شده رژیم می گوید: «‌شما که سالها نسل جوان را تشویق کردید به سرکوبگران، به آمران قتل های زنجیره ای، به بنیان گزاران حجاب اجباری، به جنگ طلبان سپاه و شکنجه گرانش رأی دهند، دچار هیجان هستید ویا من که خواستار تحریم سپاه و صدا وسیما و سرکوبگران و علیه جنگ و تحریم و محدویت مردم ایران!».
به گفته قدیمی ها روغن ریخته نذر امامزاده کرد، به این علت که دیگر نمی توان برای سپاه پاسداران را که عامل قتل و کشتار چه در ایران و چه در سراسر منطقه است، آبروئی دست و پا کرد. سپاه پاسدارانی که کنترل تمامی زندانهای کشور را در دست دارد و همه زندانیان سیاسی به وسیله اعضاء سپاه بازجوئی و شکنجه می شوند و تمامی به اصطلاح دادستانهای کشور عضو سپاه پاسداران هستند، چه بهتر که مردم ایران را وجه المصالحه این زد و بند کثیف قرارداد. روی کلمات دقت کنید ایشان علیه جنگ و تحریم و محدودیت مردم ایران هستند.
توطئه دیگر رژیم برای فرستاده شناخته ترین لابی اش نیز به شکست انجامید و تبعیدیان ایرانی با فعالیت های خود کمیته حقوق بشر پارلمان کانادا را مجبور کردند که دعوت خود را از این فرد پس بگیرد.
به این ترتیب باید توجه کرد که کل داستان سناریو نویس دیگری داشته است. حیله ها و ترفندهای رژیم را باید یادآوری کرد که از یکسو خامنه ای می گوید: جنگ نمی شود و مذاکره هم نمی کنیم. ترامپ هم بارها گفته است که اگر رژیم به موارد پیشنهادی که پمپئو ارائه داده است گردن بگذارد و تغییر رفتار دهد، و از دخالت و جنگ افروزی دست بردارد و مثل یک کشور عادی باشد، آمریکا با رژیم مسئله ای نخواهد داشت؛ بنابراین بحث جنگ از طرف وابستگان دور و نزدیک رژیم بیشتر برای حفظ و بقای رژیم است تا واقعیت نه جنگ. در مورد محدودیت مردم ایران نیز نیازی نیست که یادآوری شود که زمانی که مردم سیل زده هنوز در گل و لای باقی مانده از سیل به سر می برند کمک های مالی و نظامی به سوریه ادامه دارد. در ضمن اینکه دستگاه چپاول و غارت مردم ایران هر روز با افشای اعداد نجومی دیگری از عمق اختلاس و فساد در جامعه خبر می دهد؛ اما تظاهرات دانشجویان شجاع دانشگاه تهران باز هم میز مماشات را برهم زد و به جای موارد رو بنائی جامعه کل رژیم را نشانه گرفت و دست هواداران رژیم را رو کرد. شعارهای داده شده تأئیدی براین نظر است. همین جا باید یادآوری شود که براندازان واقعی چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور از خواست خود یعنی سرنگونی تمامیت نظام عقب نخواهند نشست.