سینا دشتی: حقوق‌بشر و حقوق بی‌بی‌سی


ضدیت بخش فارسی بی بی سی با منافع مردم ایران ریشه‌های تاریخی دارد. علامت آغاز کودتای ٢٨ مرداد توسط این رادیو داده شد.

در دوران حکومت ننگین ولایت فقیه این بخش در مقاطع مختلفی به انواع حیل و شگردهای رذیلانه که با روح حرفه‌ی خبرنگاری مستقل بیگانه هست به دشمنی با مقاومت سازمان یافته مردم ایران و مجاهدین پرداخته و هنوز هم به این مشغول است. بی بی سی بخش فارسی تا جائی پیش رفت که به مصاحبه با زندانی سیاسی شکنجه شده در اوین پرداخت و شاید این از معدود مواردی است که پارلمان اروپا نسبت به عمل شنیع یک رسانه ی مستقر در اروپا اعتراض کرد.
در سال ١٣٧١ بعد از تهاجم هواپیماهای جنگی رژیم به پایگاههای مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران، به اصطلاح تحلیل گر بی بی سی در تفسیر این خبر از ضمیر اول فرد جمع استفاده کرد و گفت "اگر ما در این حملات این و آن کرده ایم و اینقدر ضربه زده ایم پس پیروزی حساب میشود" منظور این خبرنگار "شریف و مستقل" از "ما "احتمالا یگانگی هویتی با نیروهای تحت حاکمیت ولایت فقیه بود.
تحریف اخبار در مورد مجاهدین و مقاومت ایران، پخش اتهامات دست ساخته ی وزارت اطلاعات در مورد مجاهدین، میدان دادن بی حساب به ماموران شناخته ی شده ی وزارت اطلاعات که به خاطر روابطشان با رژیم در لیست امنیتی امریکا قرار دارند و از ورود به امریکا منع شده اند، استفاده از کلمات و واژه های با بار منفی در مورد مجاهدین و ... در طی این مدت امر ناشناخته ی نیست. روابط تنگاتنگ بی بی سی بخش فارسی با وزارت اطلاعات باعث شد که مقاومت ایران این رسانه را تحریم کرده و با ان ارتباطی نداشته باشد.
سال گذشته بخش فارسی بی بی سی به غنی کردن رذالت علیه مجاهدین دست زد و بخش های از گزارش مغرضانه اش در نوامبر ٢٠١٩، را که در ان با شهردار شهر نزدیک به اشرف در آلبانی و فرزندان یک کارگر محلی صحبت کرده بود و آنها بر خلاف اهداف از پیش تعیین شده خبرفروش از مجاهدین به نیکی یاد کردند، را از آرشیو حذف کردند.اعتراض شخصیت های سیاسی از جمله خانم بتانکور و سناتور توریسلی به دروغ های بی بی سی فارسی در مورد اجبارات تحمیل شده بر ساکنان اشرف که در یک نامه به این بنگاه ارسال شده بود نیز کاملا مسکوت گذاشته شد.
مردم ایران هم به نوبه ی خود این رسانه ی مغرض و دروغ پرداز را بخشی از حاکمیت دروغ سالار ولایت دانسته و به لقب " آیت الله بی بی سی " مفتخرش کرده اند. آزاد اندیشان ایرانی بارها در انتقاد از مشی ضد مردمی و ضد ایرانی بی بی سی فارسی، سخن گفته که مشهورترین ان کلامی است که احمد شاملو، بزرگترین شاعر معاصر ایران، در وصف این جماعت گفت وانها را مصداق "حرامزاده ترین نوع سانسور " دانست.
اما قصد خاطره گوئی نیست. دوران بسیار بحرانی ما مجال اطناب کلام فقط به خاطر سخنوری و نوشتن مقاله به خاطر نگارش نیست. مردم ایران در یکی از سخت ترین شرایط ممکن به سر میبرند. تمامی آحاد اجتماع غرق در دریای بحران کرونا هستند. صبر مردم به سر آمده است. رژیم در بن بست مطلق سیاسی، در میان ورشکستگی به تقصیر اقتصادی، در میان بسته شدن درهای منطقه ی به هلال زهر آلود فقاهتی، در چنبره ی تقابل بسیار تعیین کننده‌ی بین المللی قرار دارد.
قتل ناجوانمردانه ی دولتی در مورد نوید افکاری مردم و جوانان را به میدان تعیین تکلیف نهائی با حکومت ضدبشری کشانده است. بر سر مزار نوید افکاری ترانه ی مقاومت و مجاهدین در افکار لمس ماشه هستند را میشنویم. رسم مقاومت، رسم ایستادن در مقابل ناجوانمردترین حریف تاریخ الان یک میزان و عیار ملی شده است. این رسم را چه جریانی در چهل سال با شعار "بیا بیا" و "تا آخرش می ایستیم "را نمایندگی کرده است ؟ وقتی مجاهدین در بیابانهای عراق بدون سلاح و بدون حفاظ بین المللی که به آنها وعده داده شده بود، ایستادگی کردند، آیا تعجب دارد که این استقامت و پایداری در مدار ملی تکثیر بشود؟
وقتی بیش از هزار و پانصد نفر از جوانان غیور میهن از دختر و پسر و از زن و مرد سلطه ی دستار بسران اهریمن صفت را با خون خویش به چالش میکشند، کدام مشی و مسیر مبارزاتی را لوحه و سرمشق عمل خود گذاشته اند؟ وقتی خامنه ای از مثلث امریکا و عربستان و مجاهدین صحبت میکند که برای همه روشن است که دردش نه امریکاست که خواستار مذاکره هست ولی با شرایط جدید و نه عربستان که خواستار هیچ تقابل نظامی با رژیم نیست، پس میشود نتیجه گرفت که ترس اصلی رژیم همانطور که خمینی در سال ٥٩ گفت نه آمریکا، نه شوروی (سابق)، نه در کردستان بلکه در همین تهران در امجدیه هست (و شعار گوش کر کن مرگ بر منافقین بد تر از کفار)، که آری این ترس از مجاهدینی است که ققنوس وار از خاکستر هزار تل آتش دوباره برخاسته اند و در مقابل رژیم محتضر قد کشیده و در لباس کانونهای شورشی در هر جای میهن تکثیر میشوند پس باید در دفاع از ولی فقیه، مجاهدین را هدف تبلیغات شیطان سازی قرار داد.
بنا بر گفته ی سران رژیم دهها زندانی در خط اعدام قرار دارند، شورای ملی مقاومت از تهدید اعدام هفت نفر از هراداران مجاهدین، خبرداد.
در این تصویر، تلاش بی بی سی برای فرافکنی به صورت مجاهدین چند هدف را دنبال میکند:

١- زمینه سازی برای کشتار مجاهدین اسیر

٢- تلاش برای خراب کردن وجهه ی مجاهدین و مقاومت به مثابه ی آلترناتیو مردمی و مستقل رژیم ضد بشری

٣- خوش خدمتی به رژیم غرق در بحران ولایت فقیه

ادعای اسارت مجدد اسیران آزادشده، آنهم بعد از بیش از سی سال، نشان میدهد که چنته‌ی رژیم و بی بی سی بخش فارسی تا چه حد خالی است. صلیب سرخ بین المللی در نامه ی رسمی در سال ١٣٨٤ شمسی اذعان کرد که اسرای آزاد شده که بعدا به ارتش آزادیبخش پیوسته اند، از لحاظ حقوقی اسیر جنگی محسوب نمیشوند و با اختیار آزاد مسیر زندگی جدید را انتخاب کرده اند.
اتفاقا نکته ی دیگری که هم میشود به آن اشاره کرد این است که صرف حضور فیزیکی این افراد چه در داخل روابط مجاهدین باشند و یا نباشند و چه حتی اگر در مسیر شان به ورطه ی خیانت فرو رفته و با رژیم همکاری بکنند، بینه ی برخورد انسانی مجاهدین با ایشان بوده و هست.

بی بی سی بخش فارسی در راستای خدمت به رژیم ضد بشری خمینی هر روز بیش از پیش به رنگ خون فرزندان مردم ایران آغشته میشود، هر روز بیشتر در سیاهی همکاری مستقیم یا وزارت اطلاعات فرو میرود و اعتبار و ارزشی در حد اعتبار رژیم و دستگاه قضائیه ی جنایتکار و سیستم شکنجه ی وزارت اطلاعات را کسب کرده است.
مبارکشان باشد! حقوقشان را از کدام خون و شلاق و دار میگیرند؟ در کدام شعبه و دائره ی تعزیر حکومتی ثبت نام کرده اند؟ از اعمال کدام نوع شکنجه و تجاوز لذت میبرند؟ با دیدن کدام شیوه ی از اعدام به وجد می آیند و برای رئیسی کف میزنند؟
جواب این سئوالها را باید بدهند! این حکم تاریخ است.