فردین ماهوتچیان: سرنگونی و آلترناتیو


وضعیت بحرانی رژیم، ورشکستگی اقتصادی و ناتوانی از پاسخگویی به مینیمم نیازهای اولیه مردم بجان آمده و فساد بیش از حد تصور، وفادارترین باندهای درونی رژیم را به سرنگونی باورمند نموده است.

قیام ۹۶ و قیام های آبان و دی ۹۸ بادکنک ارباب مماشات به وجود اعتدال و اصلاح‌طلبی در درون حاکمان جنایتکار را ترکاند. در نتیجه خوشبین‌ترین تحلیلگران سیاسی نیز فریاد مردم ایران برای سرنگونی را شنیدند.
باور به سرنگونی زودهنگام این رژیم بعد از قیام های ۹۸ در بین طیف های مختلف ایرانیان نیز به همین نسبت گسترش یافت. اکنون همه به این فکر افتاده‌اند که آلترناتیو کیست و چه نیرویی هماورد واقعی برای سرنگونی هیولای آدمخوار ولایت فقیه است؟
براستی برای سرنگونی این رژیم و رسیدن به آزادی چه باید کرد؟
آیا در شیوه سرنگونی یک رژیم وحشی تا دندان مسلح، که اجازه کمترین کار علنی نیز نمی‌دهد ابهامی وجود دارد؟ آیا برای سرنگون کردن رژیمی که وزارت اطلاعاتش در بسیاری از محافل ایرانی نفوذ کرده باید دور هم جمع شده و بحث های سیاسی مطول اندر فوائد ازادی و دمکراسی سرداد؟ آیا باید دنبال این نوع گذار و آن یکی نوع گذار گشت؟ آیا بعد از ۱۵۰۰ شهید مشکل مردم ایران این است که از این رژیم گذار نمی‌کنند؟
آیا از جماعتی که از سال ۶۰ تاکنون، بالاترین خیانتها را به جنبش کرده و بخشی از حاکمیت بودند آبی برای مردم گرم می‌شود؟ یا شعار سکولاریسم با ماموران وزارت اطلاعات نیز بخشی از جنبش سرنگونی محسوب می‌شود؟ اگر چاقو دسته‌اش را نمی‌برد پس چگونه اتحاد دو دیکتاتوری شیخ و شاه می‌خواهد ”پیمان نوینی” سازکرده و با ”برادران پاسدار” بر تخت سلطنت جلوس کند؟ و مشتی بریده از مبارزه نیز که سالها درپی زندگی مرفه در ینگه دنیا بودند کف و دف ”نوین” برای ”ولی‌عهد” بجای ”ولی‌فقیه” بزنند.
به باور من پاسخ منطقی این سوالات ما را به سرمنشاء می برد و راه و چاه را برای هر ایرانی نمایان می کند و ریشه رژیمی تبلیغاتی را که می‌خواهد وانمود کند آلترناتیوی نیست و باید ساخت برای همگان عیان می‌کند. لذا اگر همه صنایع در این رژیم به گل نشسته است در عوض صعنت آلترناتیوسازی، رشد هزار در صدی داشت.
پرداختن به پاسخ این سؤالات نشان می‌دهد که چگونه و با چه اهرمهایی، طی یکسال گذشته بعد از قیام، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران، مهره‌هایش را علیه اصلی‌ترین آلترناتیو بکار گرفته و با تمام قوا برای نابودی فیزیکی و سیاسی آن تلاش می‌کند.
وقتی دشمن اعتراف می‌کند که یک نیروی جنگنده ضد رژیم در مقیاس چند صد هزار نفر به‌نبرد برای سرنگونی استبداد مذهبی برخاسته است. ایا می‌توان برای سرنگونی این رژیم به هیچ راه‌حل دیگری نیز فکر کرد؟ این همان نیروی جنگنده ضد رژیم و ستون فقرات نبرد آزادی‌بخش برای سرنگونی است که خود را در خیابان‌های سراسر ایران هویدا کرد. این نیروی جنگنده نه خودرو و خلق‌الساعه، بلکه نتیجه نبردی سخت و سنگین و پرخون از سال ۵۷ تاکنون است و همه اسم و رسم آن، در شعارها و عملکردش در دو قیام بر همگان روشن شد. نه شاه میخوایم نه رهبر، نه بد میخوایم نه بدتر”. عملکرد اتشین را نیز همه می‌دانند نشان از ارتش‌آزادی و کانون شورشی دارد
یک آلترناتیو مردمی و دمکراتیک موقعی معنا دارد که خواهان براندازی دیکتاتوری به معنای واقعی و مبازره جدی با پرداخت هزینه در این مسیر باشد. آلترناتیو نمی‌تواند دنبال کسب قدرت باشد بلکه هدف اصلی اش باید آزادی و حاکمیت آحاد مردم بر اساس اراده و مقاومت و فداکاری باشد و مشروعیتش را هم از مقاومت و ایستادگی و پرداخت تمام عیار و خون شهیدانش در برابر دیکتاتوری کسب میکند و لاغیر.
آلترناتیو باید صاحب سرمایه هایی باشد:
۱) داشتن نیروی جان بر کف برای آزادی در جنگ تمام عیار
۲) برخورداری از ریشه های عمیق اجتماعی و اعتماد مردمی
۳) برخورداری از شبکه فعال و سازمانیافته سراسری از همه اقدام و ملیتهای ایرانی
۴) توانایی تامین و استقلال مالی با اتکاء با شبکه های مردمی و حامیان و هواداران مشتاق آزادی و نه این و آن یکی دولت خارجی.
۵) برخورداری از تشکیلات، سازماندهی و وجود جبهه ای دمکراتیک با افکار و عقاید گوناگون از ادیان و مذاهب و تفکرات
۶) دارا بودن رهبری ذیصلاح و شناخته شده و پاکبازی که در کوره مبارزه طولانی و ابتلائات سخت و سنگین، آزمایش هدایت و رهبری جنبش را داده باشد
۷) رهبری این امر مهم یعنی آلترناتیو نمی تواند و نباید بخشی از حاکمیت باشد یا ادامه آن و یا حتی از دیکتاتوری سابق!!
۸) داشتن پلاتفرم مشخص سیاسی برای نفی هرگونه دیکتاتوری چه از نوع موروثی و چه مذهبی در راستای جمهوری مبتنی بر آراء آحاد ملت بزرگ ایران
۹) یک آلترناتیو واقعی باید در برگیرنده تمایلات مختلف سیاسی و اقشار و طبقات مختلف جامعه ایران برای نیل به آزادی و حاکمیت مردم باشد
۱۰) داشتن کادرهای مجرب و حامیان واقعی در میان اقشار آگاه و متخصص که به آلترناتیو قدرت مانور و اداره کشور را چه قبل برای سرنگونی و چه بعد از سرنگونی برای اداره کشور بدهد
۱۱) دارا بودن شناخته شدگی و مقبولیت بین المللی
هر ایرانی آزاده که قلبش برای ایران آزاد و اباد می تپد آمال و ارزوهای خود را در یگانه الترناتیو دمکراتیک و پایدار طی بیش از ۴ دهه یعنی شورای ملی مقاومت ایران جستجو می کند. سازمان پیشتاز این شورا و این آلترناتیو، ”سازمان مجاهدین خلق ایران” نه در اتاقهای دربسته و محاقل و جلسات بحث بیحاصل، بلکه در صحنه رزم و نبرد بی امان، با فدای خانه و خانواده و خانمان و دار و ندار و جان و مال، اعتمادی بی بدیل در پیشگاه خلق کسب کرده است که تنها سرمایه قابل اتکا برای سرنگونی است. جوانان قیام آفرین و شورشی شهرهای بپاخاسته، نه در شعر و شعار، بلکه در آرمان ازادی و نحوه رسیدن به آن، به همین آلترناتیو دلبسته‌اند.
فراموش نکنیم کلام برادر مسعود رجوی را که به صراحت گفتند که ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم
و قطعا کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداخت کردن نیست!!!!!