پرویز خزایی: آی هوار مصونیت من چی شد!؟



آدمی دلش برای او کباب میشود.

نخست اینکه بدون توجه به پاسپورت دیپلماتیکی که در جیب داشته او را بازداشت کرده اند آنهم در حال تعطیلات و گردش توریستی و خستگی درکردن در یک کشور خارج از حوزه ماموریت دیپلماتیک!!.
 شکایات و اعتراضات این دیپلمات معصوم و در حال ماموریت!! را از خود این زبان بسته بشنوید:
اول اینکه دست بندی به من زدند که بسیار تنگ و به مچ من عالیجناب رایزن سوم سفارت امام خامنه ای در وین- خیلی فشار می آمده است. بیایید از ماموران انتظامی و پاسدار و بسیجی و زندانبانان رژیم عدل ما یاد بگیرید که دقیقا محاسبه میکنند که برای جلوگیری از درد مچ ها این دستبند چه زاویه ای باید داشته باشد!! اگر لازم باشد کل دست را با گیوتین انگشت بری مورد استفاده برای بریدن دست دزدهای سطح پایین و فقیر و سطح پایین - می برند تا باعث جلوگیری از درد دست و انگشتان شود!.

دوم اینکه شرایط زندان در آلمان و بلژیک بسیار ناراحت کننده و سرویس و تغذیه بسیار بد بود و من دیپلمات معصوم حکومت عدل اسلامی خمینی- ۱۵تا ۱۹ کیلوگرم- براساس تغییر حرارت شب و روز- لاغر شدم. الان بیاد زندانهای خودمان می افتم و آنهمه رفاه و راحتی و ”رافت اسلامی” و در حسرت بودن در زندان اوین و قرچک و قزل حصار-بویژه کهریزک!- خون دل میخورم.

سوم اینکه حسابی برای هر زندانی در یک بانک زندان در اروپا درست میشود- و برای منهم درست شده است- که اگر درزندان کار کردم و یا آدمهای خیر و انساندوست دنیا و سازمان بین المللی دیپلماتهای بدون مرز!! پولی برایم واریز کردند- از آن برداشت کنم – حالا این حساب بسته شده است. بروید از سیستم رفاهی زندانهای نظام مقدس ما یاد بگیرید که چگونه برای کار اجباری در زندان و حتی برای هر شلاقی که در حین کار در زندان میزنند- روزانه بدقت حساب و مزد و درآمد آنرا به حساب بانکی زندانی در ایران میریزند که با خیال راحت پیتزا و سوشی و چلوکباب شمشیری از خارج زندان سفارش بدهند، البته اگرخدای ناکرده غذاهای متنوع زندان ولایت فقیه در اثر تکرار دل ما را زد.

چهارم اینکه شما نمیگذارید که فامیل من به ملاقات بیایند و براحتی با من در زندان بنشینند و در کمال راحتی و رفاه صحبت کنند. در حالیکه در کشور و نظام مقدس امام خمینی- خامنه ای من تمام خانواده از پدر و مادر دختر و پسر گرفته تا خواهر و برادر و دیگران میتوانند با مینی بوس و وسائط نقلیه زندان به رایگان به زندان آورده شوند و راحت و آسوده مدتی را در زندان بگذرانند و با هرکس میخواهند در سلول ها همنشین شده و صحبت و گفتگو کنند. تنها فرق با زندانهای بد و غیر انسانی شما این است که اقوام من فقط مرا در زندان نمی بینند!!- که مهم نیست ولی آنها مدتها و حتی سالها هرکس را که خواستند میتوانند در سلولهای دستجعمی ملاقات و با آنها گفتگو و هم نشینی و هم صحبتی کنند. آنها نه تنها ملاقاتی هستند بلکه بطور رایگان مقیم زندان هم میشوند.

 پنجم اینکه شما میگویید که مرا در خارج منطقه ماموریتم در بیرون مرز اتریش دستگیر کرده اید و این شامل کنوانسیون وین در باره مصونیت دیپلماتیک نمیشود چون در راه سفر از مسیر کشور خودم نبوده و یا برگشت در پایان ماموریت و هم اینکه من ماموریت رسمی در سرزمین لوکزامبورگ نداشته ام. آّهای استکبارجهانی! ماموریت من رسمی بوده است خوب گوشتان را باز کنید:
وزارت اطلاعات حکومت عدل ولایت بمن رسما گفته بود بیا ایران و یک عدد پیتزای ساخت کشور را برای نمونه ببر و با پیتزای آن پیتزا فروشی مشهور در لوکزامبورگ مقایسه کن و اگر لازم شد یک بسته پیتزا اعلا آز آن رستوران بگیر. تنها فرق این بوده که بمن گفتند که لازم نیست که آنرا همانجا بخوری بلکه بده به این دو نفر که آنرا ببرند و با کمک نفر سوم- که متخصص تست کیفیت پیتزا بوده- با دستورالعمل ضمیمه این پیتزا -در فرانسه به جمع آن چند ده هزار نفر ببرند و بجای خوردن بترکانند تا خلق الله بوی مازارولا و سلامی و ژامبون و ادویه جات آنرا بخوبی بچشنند و از رایحه خوش آن سرمست و مدهوش شوند!!.

ششم و آخر اینکه شما من و نظام مقدس ما را به جنگ نیابتی و تروریسم در منطقه و جهان و خشونت و قتل و تجاوز متهم میکنید در حالیکه ما و برادران دینی مان در سپاه قدس و طالبان و القاعده و داعش مرتب در هنگام اجرای احکام ”شریعت” هستیم و قبل از سر بریدن گناهکاران نام خدا را زمزمه میکنیم.
ما پیروان ولایت و خلافت دیگر چقدر باید با شما جدل کنیم و بجنگیم و ترور و قتل و کشتار با شما انجام دهیم تا به شما ثابت کنیم که اسلام ما اسلام صلح و رحمت و محبت و بخشایندگی است!؟.

پرویزخزایی. روز جهانی حقوق بشر