مهرداد هرسینی: وزارتخارجه حکومت متولی صدور تروریسم



در فردای دستگیری اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت رژیم آخوندی درآلمان، بجرم فرماندهی، طراحی و مشارکت در طرح ترور علیه خانم رجوی و شرکت کنندگان در گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس، بسیاری از کارشناسان مسائل تروریسم بدرستی انگشت اتهام را نه تنها بسوی وزارت اطلاعات و نیروی ترویستی قدس، بلکه فراتر از آن بسوی وزارتخارجه رژیم آخوندی دراز کرده اند.

دلیلی این امر نیز بسیار روشن است، زیرا عطف به مجموعه بزرگی از عملیات تروریستی در منطقه، اروپا، آمریکا و اسیای جنوب شرقی، بسیاری از آمران و عاملان ترور با «پاسپورت های دیپلماتیک» و یا «خدماتی» در خدمت ماشین ترور حکومت جا داده شده اند.
به لحاظ تاریخی نیز باید به سابقه امر در تمامی این پرونده ها اشاره نمود تا بتوان قدری به عمق و نقش این وزارتخانه که اکنون به بخشی از تیول «سپاه پاسداران» با هدف صدور تروریسم و بنیادگرایی تبدیل گردیده، رسید.

بهترین شاخص براین وضعیت را می توان در کادرهای به اصطلاح دیپلماتیک رژیم در پوش «سفیر، دبیر سفارت، کارمند، رایزن و یا مشاور مطبوعاتی» در سفارتخانه ها و یا دوایر کنسولی مشاهده نمود.
برای نمونه پاسدار ایرج مسجدی، سفیر رژیم در عراق، که سالیان متمادی نقش «معاونت و یا مشاورت» قاسم سلیمانی ، فرمانده نیروی تروریستی قدس را عهده دار بوده، رویت نمود. وی همچنین بخشی از فرماندهان قرارگاه رمضان بود که با هدف صدور «بنیادگرایی به عراق» و ترور اعضاء مجاهدین در این کشور تشکیل گردیده بود.
 
چنین نمونه هایی در وزارتخارجه حکومت بوفور یافت می شوند. نیم نگاهی به سوابق پاسدار «عراقچی» که از وی بعنوان «فرد شماره ۲» در وزارتخارجه رژیم نام برده می شود و همواره به مانند «سایه» به دنبال جواد ظریف در تمامی مذاکرات شرکت دارد ، به یقین بخشی از تازه ترین نمونه ها می باشد.
عراقچی از اعضای سپاه پاسداران در جنگ ضد میهنی ایران و عراق می باشد و در سال ۶۷ به عنوان «دیپلمات» به وزارتخارجه فراخونده شد.
 
یکی دیگر از نخستین فرماندهان سپاه بنام جواد منصوری است. برای نمونه وی از فروردین سال ۶۰ تا سال ۶۷ معاون فرهنگی و کنسولی و سپس به مدت یک سال، معاون آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه رژیم بود.
منصوری سپس در سال ۶۸ به عنوان سفیر به پاکستان می رود و تا سال ۷۲ در این پست به خدمت ادامه میدهد. وی همچنین در مصاحبه‌ای پیشتر اعتراف کرده بود: «عباس عراقچی، دیپلمات ارشد ایرانی، عضو نیروی قدس سپاه است». (مجله رمز عبور خرداد ۱۳۹۵)

در نمونه ای دیگر می توان به حسین موسویان سفیر سابق رژیم آخوندی در آلمان و از آمران ترور میکونوس علیه اکراد ایرانی اشاره نمود. موسویان که اکنون به عنوان «محقق» در یکی از دانشگاه های آمریکا فعالیت می کند، «نخستین رئیس جهاد سازندگی در کاشان بود» که مسئولیت راه اندازی «سازمان تبلیغات اسلامی» بخشی از وظائف وی تا قبل از ورود به وزارتخارجه می باشد.
وی همچنین «مسئولیت مرکز احیای اندیشه‌های اسلامی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم در سال ۱۳۶۲ بر عهده گرفت است».
موسویان در دوران اوجگیری سیاست مخرب مماشات با «سلام و صلوات»!! به آمریکا فرستاده شد و اکنون از وی در محافل سیاسی بعنوان «سفیر سایه » در ایالات متحده نام می برند.
همچنین در طرح تروردکتر کاظم رجوی در سوئیس که جزئیات آن بعدها فاش گردید، باید به نقش ویژه محمد مهدی آخوندزاده بسطی، دیپلومات و مدیرکل روابط سیاسی و بین‌المللی وقت وزارت خارجه اشاره نمود.
آخوندزاده بخشی از ماشین در این ترور می باشد که عطف به پرونده مسئولیت «نظارت بر عملیات را به‌عهده » داشت و در طول اقامتش « در ارتباط مستمر با تهران و چگونگی پیشرفت طرح را مرتباً با تهران در میان» با «هادی نجف آبادی» یکی دیگر از دیپلمات تروریست های رژیم می‌گذاشت.
براین اساس «هادی نجف‌آبادی بعداز هر بار تماس با تهران با سیروس ناصری (نمایندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی سازمان ملل در ژنو) تماس می‌گرفت».

در نمونه یی دیگر می توان به منوچهر متکی ، وزیر خارجه حکومت در دوران ریاست جمهوری پاسدار احمدی نژاد اشاره نمود که در دوران سفارت در ترکیه، در بسیاری از ترورها علیه ایرانیان ، مخالفان و مجاهدین مشارکت مستقیم داشته است.
برای نمونه در طرح ربودن حسین عابدینی و یا به شهادت رساندن علی اکبر قربانی از اعضاء سازمان مجاهدین در سال ۶۸ از جمله آنان میباشند.
متکی در آن دوران احمد عقیقی از افسران سپاه پاسدارن با پوش دیپلمات در سفارت رژیم در ترکیه را مسئول اجرای این عمل تروریستی نمود وی نیز «یک تروریست دیگر به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست به‌سرعت از طریق قبرس» به ترکیه آورد و بدین سان تیم تروریستی را با کمک چند تن از مزدوران محلی تکمیل نمود.

بهرحال با نیم نگاهی به پرونده قریب ۵۰۰ عمل تروریستی از سوی ؤژیم آخوندی اعمال تروریستی بخوبی می توان به ابعاد مشارکت وزارتخارجه حکومت در آنها رسید.
براین اساس سوء استفاده از «مصونیت و پاسپورت های دیپلماتیک» که در نمونه اخیر آن یعنی پاسدار اسدالله اسدی به ثبت رسیده، نمونه اشکاری از نقش مخرب این وزارتخانه می باشد.

براین اساس است که مقاومت ایران بکرات خواهان تعطیلی سفارتخانه ها و دوایر به اصطلاح دیپلماتیک و یا اجراج سفرا و نمایندگان رژیم که تماما در راستای اهداف شوم تروریستی پایه گذاری و دستچین شده اند، تاکید می ورزد، امری که به یقین و به لحاظ عرف بین الملل در صورت وجود هرگونه قاطعیت امکان پذیر است.