«انفجار تروریستی» دو میلیارد دلاری!

«انفجار تروریستی» دو میلیارد دلاری!

روزنامه «جوان»، 8اردیبهشت 1395: «در سال 1382 بازماندگان تفنگداران کشته شده آمریکایی در انفجار تروریستی 30سال قبل لبنان، طی دادخواستی موفّق شدند نظر دادگاهی بدوی در این کشور را برای دریافت غرامت از ایران جلب کنند. چهار سال بعد در سال 1386، دادگاه فدرال آمریکا حکمی را مبنی بر پرداخت غرامت از اموال بلوکه‌ شده ایران به بازماندگان تفنگداران کشته شده آمریکایی صادر کرد».
 بانک مرکزی ایران در سال 1391 به این حکم اعتراض کرد و علیه این حکم به دیوان عالی آمریکا، به عنوان عالی ترین مرجع قضایی این کشور، شکایت کرد. دیوان عالی آمریکا روز اول اردیبهشت 1395 (20آوریل2016) حکم داد که دو میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده رژیم ایران به خانواده های قربانیان آمریکایی بمبگذاری تروریستی مقرّ تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1983 پرداخت شود.
 خبرگزاری رویتر گزارش داد: این حکم با رأی مثبت 6 قاضی در برابر رأی منفی دو قاضی از قضات دیوان عالی و به رغم درخواست تجدید نظر بانک مرکزی ایران صادرشد.
 با این که بیش از دو هفته از صدور این حکم می گذرد، هیچیک از سرکردگان و دست اندرکاران توضیحی در مورد این «انفجار تروریستی» نداد و حتی جرأت ورود به این حیطه را به خود ندادند.
 راستی، این «انفجار تروریستی» چگونه و در چه شرایطی اتفاق افتاد؟
 در سال ۱۳۵۹، همزمان با زمینه سازی برای برافروختن جنگ ایران و عراق، خمینی سرکردگان سپاه پاسداران را به لبنان فرستاد تا راههای «امتیاز»آور تروریستی و گروگانگیری را در این «عمق استراتژیک» نظام پیدا کنند.
 روزنامه «مشرق» در 19شهریور1390 عکسی را منتشرکرد که در سال ۱۳۵۹ (۱۹۸۰) در بیروت گرفته شده بود و در آن محسن رضایی (فرمانده وقت اطلاعات سپاه)، محسن رفیقدوست (مسئول پشتیبانی سپاه)، محمد صالح الحسینی (مسئول روابط خارجی سپاه) و انیس نقّاش، تروریست لبنانی (تروریست لبنانی و مجری اولین عملیات ترو رشاپور بختیار در سال 1359) دیده می شدند.

«انفجار تروریستی» دو میلیارد دلاری!
(از راست: محسن رضایی، انیس نقاش، محمد صالح الحسینی و محسن رفیقدوست ـ بیروت، 1359)

 سپاه پاسداران پس از دو سه سال تدارک و زمینه سازیهای لازم، سرانجام توانست در لبنان دست به یک عمل تروریستی بسیار بزرگ بزند و نیروهای آمریکایی را مجبورکند از آن کشور خارج شوند. پس از این اقدام تروریستی بسیار عظیم بود که آمریکا گویی بنا به دستورالعمل «زیر بار زور نمی رویم، مگر این که سُنبه پرزور باشد!» نه تنها لبنان را در «سینی طلایی» به «بانکدار اصلی تروریسم بین المللی» تقدیم کرد بلکه از آن پس نیز سر کیسه امتیازدادن به رژیم تروریست پرور را، چهار طاق، گشود و دیگر هرگز آن را نبست.
 روزنامه رسالت، در ۳۰تیر ۱۳۶۶ (۲۰ژوییه ۱۹۸۷)، به نقل از محسن رفیقدوست، رئیس وقت سپاه پاسداران، نوشت: «هم تی.ان.تی، و هم ایده ئولوژی انفجاری که ۴۰۰ افسر و سرباز آمریکایی را در مقرّ فرماندهی تفنگداران آمریکا در بیروت به جهنّم فرستاد، از ایران رفته بود».
 شرح کوتاهی درباره اولین عمل بزرگ تروریستی که در لبنان رخ داد، به نقل از سایت «وُرلد نت دیلی» ـ ۲۴مرداد۱۳۸۴:
 «مصطفی بنی نجّار، وزیر دفاع جدید ایران از مسئولان بمبگذاری انتحاری بیروت است که در سال ۱۹۸۳، باعث کشته شدن ۲۴۱ تفنگدار نیروی دریایی آمریکا شد. او فرمانده ارشد نیروهای اعزامی ایران به لبنان بود.
 در روز ۲۳اکتبر ۱۹۸۳، یک فرد “انتحاری” یک تانکر بزرگ انتقال آب را در راه فرودگاه بین المللی بیروت مصادره کرد و با تانکر مشابه آن، امّا، پر از مواد انفجاری، روانه مقصدی شد که تانکر اولیه در پیش داشت، یعنی فرودگاه بیروت، محل استقرار تفنگداران دریایی آمریکا. راننده “انتحاری” از یک ورودی فرعی به مقّر تفنگداران دریایی نزدیک شد و پس از درهم شکستن دیواره سیم خاردار و دو مقرّ نگهبانی و دروازه سر راه، در ساعت ۶ و ۲۲دقیقه صبح، تانکر مملو از مواد انفجاری را به ساختمان پایگاه کوبید. موج انفجار بسیار عظیمی که رخ داد، ساختمان چهارطبقه خوابگاه سربازان آمریکا را درهم ریخت و ۲۴۱تن از ساکنان ساختمان را، در حالی که هنوز درخواب بودند، به قتل رساند... پس از این حمله مرگبار، آمریکا نیروهایش را از لبنان بیرون کشید...
 دو سال پیش (۱۳۸۲) یک دادگاه فدرال در آمریکا فرد بمبگذار انتحاری را یک فرد ایرانی به نام اسماعیل عسکری معرّفی کرد. دادگاه آمریکایی این انفجار را به عنوان “بزرگترین انفجار غیرهسته یی که تا کنون در جهان رخ داد، توصیف کرد که نیروی آن معادل ۱۵تا ۲۱هزار پوند تی.ان،تی، بود».
 پس از این «بزرگترین انفجار غیرهسته یی» تروریستی، تروریسم و گروگانگیری در مدار جدیدی خود را نشان داد و سیاست جاری برونمرزی و داخلی رژیم ولایت فقیه شد. به موازات ادامه آن هم، دروازه امتیازدادنهای «استکبار جهانی» به «اُم القُرا»ی تروریسم بین المللی گشوده شد و پشتوانه بقای رژیمی شد که جز با سرکوب سهمگین در داخل ایران و شانتاژ و باجگیری و گروگانگیری و برپایی جنگ و تروریسم در خارج مرزهایش، نمی تواند به حیات ننگینش ادامه دهد.