م.سروش:‌ کوچه کوچه نور آتش را تو مهمان کن به شهر

 

کوچه کوچه نور آتش را تو مهمان کن به شهر

 

شعله سرکش آتش را تو رقصان کن به شهر
تیرگی را در مصاف نور، ترسان کن به شهر

آتش و شورش دو همزادند، گرم و آتشین
کینه ها را شعله ور معنای عصیان کن به شهر

هر قدم در هر قدم رسم کهن را تازه کن
کوچه ها را سرخوش آواز مستان کن به شهر

یَأسها در شعله انداز و فروزان کن امید
این شب تاریک را صبح درخشان کن به شهر

اهرمن در بیم و در اندوه و در بهت و هراس
حال او را یکسره زار و پریشان کن به شهر

سور آتش را به پا کن در سرای غصّه ها
صاحبان رنج و ماتم را تو خندان کن به شهر

خار و خس را شعله ور کن تا بسوزد بی امان
خیز و غوغایی به پا در کوی و میدان کن به شهر

همچو رعدی که فروزد از دل تاریک شب
شعله های خشم سرکش را فروزان کن به شهر

تا فرو ریزد حصار سرد و تاریک ستم
کوچه کوچه نور، آتش را تو مهمان کن به شهر

گاه خیزش بر فراز شعله های شب شکن
یادی از گلهای سرخ ماه آبان کن به شهر


م. سروش

08 مارس 2020
18 اسفند 1398