طرح احیای دریاچه ارومیه نیز به تاریخ پیوست!

درحالیکه دولت آخوند روحانی همواره در تبلیغات کر کننده حکومتی از راه‌اندازی «طرح احیای» دریاچه ارومیه سخن به میان می‌آورد، اما داده‌های اخیر رژیم واقعیت دیگری را به نمایش گذاشته‌اند.

رئیس حکومتی در ستاد احیای دریاچه تاریخی ارومیه در سخنانی ضمن به چالش کشیدن سیاست‌های مخرب رژیم و به‌ویژه عدم اختصاص بودجه برای این پروژه حیاتی و نیز با تأکید بر اینکه «دریاچه ارومیه با بودجه سنواتی احیا نمی‌شود و استقراض از خارج راهکار تأمین منابع مالی مورد نیاز این ستاد است», گفت: «اگر سازمان برنامه و بودجه پول ندارد، دولت اجازه دهد از منابع خارجی وام بگیریم».(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۳ آذر ۱۳۹۶)

ترجمان این سخنان به معنای ورشکستگی رژیم آخوندی در تأمین اولیه‌ترین نیازهای محیط‌زیست کشور است، زیرا حجم عظیم هزینه‌های جنگ‌طلبی، صدور تروریسم، برنامه‌های موشکی و ساخت سلاح اتمی، اکنون خزانه دولت را برای تأمین بودجه بسیاری از پروژه‌های عمرانی خالی نموده است. مضافاً بر این واقعیات باید به هزینه‌های سنگین حاکمیت برای تأمین مالی نیروهای سرکوبگر سپاه و بسیج و انواع و اقسام لباس شخصی‌ها و دوایر موازی اطلاعاتی اشاره نمود تا پازل نبود بودجه برای معیشت مردم، رفاه، آسایش و پیشرفت بهتر تر روشن گردد.

این کارگزار رژیم در ادامه کاسه گدایی حکومت به‌سوی کشورهای خارجی را دراز کرده و می‌افزاید: «در شرایط حاضر دنبال این هستیم که دولت اجازه استقراض از خارج از کشور بدهد یعنی پول مورد نیاز دریاچه را از خارجی‌ها به شکل وام با بهره حدود ۲.۵ درصد بگیریم. این وام حدود پنج یا شش سال دوره تنفس دارد و بعد از آن طی بازه زمانی ۱۰ ساله بازپرداخت می‌شود».
طرح موضوع استقراض خارجی برای برون رفتن رژیم از بحران‌های حاد داخلی در حالی است که اولا میزان بدهی دولت آخوند روحانی به ستاد احیای دریاچه ارومیه اکنون بالغ بر «۱۸۰۰ میلیارد تومان «گردیده و ثانیا تاریخ نوین ما به چنین راه‌حل‌هایی اساساً با دیده منفی می‌نگرد، زیرا دوران سیاه عهد قاجار همواره با استقراض از دول خارجی همراه بود، بطوریکه در بسیاری از موارد ضمن قبول سلطه کشورهای خارجی، در مقابل نیز بخش‌ها و یا سرمایه‌های کشور را برای به دست آوردن پول، به تاراج می‌دادند.

در ورای این واقعیات باید به بحران روبه رشد محیط‌زیست در برهم خوردن تعادل اکولوژیک در بسیاری از بخش‌های میهن امان اشاره نمود، امری که در روند خود به خشکسالی بسیاری از دریاچه‌های مهم مانند ارومیه، پریشان، هامون، عباس‌آباد و یا تالاب گاوخونی راه برده است. سخن از نمونه‌های کوچکی از ابعاد بحران خشکسالی در حاکمیت فاسد و غارتگر ولی فقیه است که تماما قابل پیش گیری بوده و در نبود سیاست‌های راهبردی و دلسوزی ملی هر روز بر ابعاد آن اضافه می‌شود.
یک سایت حکومتی پیشتر با برشمردن تهدیدات ناشی از خشکسالی دریاچه ارومیه و به نقل از یک نماینده حکومتی اعتراف کرده بود: «حدود ۸ میلیارد تن نمک در این دریاچه موجود است که در صورت خشک شدن نواحی شمال غربی کشور خالی از سکنه خواهند شد». (سایت حکومتی سلامت نیوز ۳۰ آبان ۱۳۹۶)