سرنوشت دریاچه ارومیه به انتظار دریای خزر

بسیاری از کارشناسان به‌درستی بر این باورند که ۵ بحران بزرگ اکنون میهن ما را به اشغال خود درآورده است. به موازات رکود شدید اقتصادی، افت ارزش پول ملی، فقر و گسترش فلاکت در دیکتاتوری ولایت فقیه، به یقین بحران محیط زیست نیز به چالشی بزرگ برای مردم ایران تبدیل شده است.

رشد و نمو انواع و اقسام باندهای مافیایی در زمینه «آب، جنگل، رودخانه، کویر، خاک و دریا» ماحصل حکومتی است که به دلیل سوء مدیریت، غارت و فساد گسترده و نبود سیاست‌های راهبردی ضربات غیرقابل جبرانی را برای سرنوشت نسل امروز و فردای ایران رقم زده است.

ابعاد بحران محیط زیست در رژیم آخوندی به حدی است که اکنون بسیاری از تالاب‌ها، رودخانه‌ها و دریاچه‌های تاریخی یکی پس از دیگری یا خشک شده و یا در روند خشکسالی قرار گرفته‌اند. نمونه هایی مانند «مرداب گاوخونی، دریاچه ارومیه، هیرمند، شادگان و یا زایند رود و کارون» تنها گوشه‌ای از این پازل مخرب می‌باشند. حتی استان‌های سابقا زرخیز مانند «مازندران و گیلان» نیز از این مصیبت آخوندی در امان نمانده‌اند.
پیشتر خبرگزاری حکومتی ایسنا (۲۰ فروردین ۱۳۹۷) در گزارشی وضعیت بحران محیط زیست در بخش‌های شمالی کشور را اینگونه به تصویر کشیده بود: «گسترش خشکسالی تا ۹۹ درصد از مساحت مازندران».

همچنین این روند مخرب اکنون در منطق طبیعی خود به بزرگترین دریاچه طبیعی دنیا، یعنی بحر خزر نیز سرایت کرده است. بنا بر آمارهای حکومتی عقب‌نشینی آب دریا، به موازات ورود فاضلاب و آلودگی‌های صنعتی در بخش‌های بزرگی از سواحل دریای خزر که به خشکسالی تالاب‌های انزلی و یا تالاب گرگان نیز رسیده‌اند، دیگر غیرقابل ترمیم و بازگشت می‌باشند.

یک نماینده مجلس حکومتی با اعتراف به این وضعیت بحرانی می‌گوید: «بخش عمده‌ای از دریای خزر در حال تبدیل شدن به باتلاق است که این معضل و مسئله اثرات بدی به دنبال دارد؛ در صورت تداوم این وضعیت و افزایش آلودگی رودخانه‌ها و به دنبال آن آلودگی دریاها بعید است در سال‌های آینده دریایی برجا ماند». (سایت حکومتی تابناک ۱ تیر ۱۳۹۷)

همچنین در تداوم بحران محیط زیستی در میهن امان باید به تبعات مخرب آن بر سلامتی، معیشت و زندگی مردم این مناطق نیز اشاره نمود. برای نمونه با بروز آلودگی گسترده در دریای خزر اکنون شاهد رکود اقتصادی، کشاورزی و یا در بخش‌هایی مانند ماهیگیری، پرورش ماهی و یا خاویار می‌باشیم.
صید و پرورش ماهی خاویار سابقه‌ای طولانی در ایران دارد و همواره به موازات فرش، پسته و صنایع دستی، یکی از کالاهای مهم صادراتی بشمار می‌رود.

بحران کنونی در بخش‌های مهمی از دریای خزر به حدی است که به گفته این کارگزار حکومتی عملا صید و تولید ماهی خاویار به صفر سیده است. وی در این رابطه اذعان می‌کند: «در گذشته میزان صید خاویار، ماهیان خاویاری و آبزیان دریایی بسیار بالا بود؛ اما امروزه صید و تولید خاویار و آبزیان از دریای خزر به صفر رسیده و شرایط بسیار بد است و این موضوع از نظر اقتصادی آسیب‌های زیادی برای کشور دارد.