نیشکر هفت‌تپه، فولاد اهواز – ستم سازمان داده‌شده حکومتی

 

طی ماه‌های اخیر شاهد رشد بحرانی سازمان داده‌شده از سوی دیکتاتوری خامنه‌ای درزمینهٔ عدم پرداخت حقوق، معوقات، پاداش و مزایا به کارگران محروم میهن‌امان و به‌ویژه در بخش‌های صنعتی به‌شدت ضربه خورده می‌باشیم.

بر این منطق، بی‌عملی و بی‌تفاوتی رژیم آخوندی نسبت به سرنوشت میلیون‌ها کارگر به انضمام خانواده‌های آنان، به رشد و نمو فقر و فلاکت در این گسل مهم اجتماعی راه برده است. شعارهای “نان من کو"، “ما گرسنه‌ایم"، «مرگ بر این دولت مردم‌فریب"، “دشمن ما همین‌جاست" و یا “کارگر زندانی آزاد باید گردد" به‌یقین گوشه‌ای از ابعاد این شرایط اسفبار را به نمایش می‌گذارد.

یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به عمل عامدانه حکومت در موضوع کارخانه نیشکر هفت‌تپه می‌نویسد: «سرنوشت دردناک هفت‌تپه و کارگران آن، نتیجه‌ی سال‌ها بی‌تدبیری است؛ ما در هفت‌تپه با «انباشتگی بحران» مواجه هستیم». ( خبرگزاری حکومتی ایلنا ۳۰ آبان ۱۳۹۷)

واقعیت در لابه‌لای این جملات همان پنهان‌کاری دولت آخوند روحانی درزمینهٔ فروش یا بقول رژیم “واگذاری" این بزرگ‌ترین کارخانه در جنوب کشور به باندهای مافیایی رژیم تحت عنوان “خصوصی‌سازی" می‌باشد.
در این راستا شاهد بوده‌ایم که با فرار مدیران کارخانه و انتقال میلیاردها دلار از سرمایه و دسترنج کارگران محروم این خطه، اکنون فلاکت برای صدها کارگر دوقبضه شده است. همچنین نبود تضمین‌های دولتی، نبود بودجه‌های ضربتی برای کنترل بحران، سوء مدیریت و وجود فساد گسترده در میان کارگزاران رژیم، مناسب‌ترین بستر را برای فشارهای مضاعف معیشتی بر کارگران فراهم نموده است.

این گزارش در ادامه به نقل از رئیس حکومتی در سازمان خصوصی‌سازی کشور می‌افزاید: «وی بخشی از مشکلات فعلی را زاییده‌ی ۱۸۰۰ نفر نیروی مازاد این شرکت دانست که در زمان دولتی بودن مجتمع، جذب‌شده‌اند. ولی آیا خصوصی‌سازی هفت‌تپه اصولاً اقدامی درست و سنجیده بوده؟ چرا هفت‌تپه به‌عنوان یک‌قطب کارگری خوزستان به این سرنوشت تلخ دچار شده است؟ چرا این مجتمع کشت و صنعت به روزی افتاده که مدیرعامل آن به گفته‌ی معاون اول رئیس قوه قضاییه "متواری"ست و کارگران آن بیش از دو هفته است که در حال اعتراض‌اند؟».

بدین‌سان ملاحظه می‌شود، آنچه که برای دیکتاتوری غارتگر و فاسد خامنه‌ای مهم است، همان دستیابی به پول برای ادامه سیاست‌های مخرب رژیم می‌باشد، امری که در سایه سیاست “خصوصی‌سازی" و با فروش صدها کارخانه ورشکسته و کشاندن بخش خصوصی به مجموعه بحران‌های حکومت، محقق شده است.
در این رابطه مدیرعامل سابق حکومت در مجتمع هفت‌تپه با اذعان به این سیاست مخرب حکومتی می‌گوید: “ اگر هدف، فقط بهبود بهره‌وری بود، می‌توانستند به‌جای خصوصی‌سازی از روش‌های بهتر و کاراتر محصول-گرا استفاده کنند و مجتمع را توانمند سازند».

بهر حال اکنون کارگران قهرمان در نیشکر هفت‌تپه، فولاد اهواز، مردم به‌جان‌آمده خطه خوزستان و شهرهای آن حاکمیت ولی‌فقیه را با اعتصابات و تظاهرات خود هرروز به چالش می‌کشند. همچنین پیوستن معلمان، بازاریان، دانشجویان و حتی زندانیان سیاسی در دیگر شهرها به این اعتراضات به‌حق، بهترین ادله برای عمق و ملی بودن خواسته‌های این قشر زحمت‌کش و تحت استثمار در رژیم آخوندی می‌باشد.