مکانیسم ماشه ـ ولی فقیه بر سر دوراهی



تنها دو هفته به پایاین ضرب العجل آمریکا برای راه اندازی «مکانیسم ماشه» و به تبع آن کلید خوردن شش قطعنامه علیه مطامع دیتاتوری ولی فقیه باقی نمانده است.

تمامی علائم و نشانه ها سخن از آن دارند که این امر، در صورت عدم عقب نشینی‌های رژیم، بوقوع خواهد پیوست، بطوریکه دیکتاتوری ولی فقیه از هم اکنون خود را برای خراب شدن سیل دیگری آماده می کند.
گرچه شیخ حسن روحانی در تبلیغات حکومتی، آراء ممتنع از سوی اعضای شورای امنیت ملل متحد برای قطعنامه پیشنهای آمریکا را نوعی «پیروزی» تلقی می کند، اما چنین مواضعی صرفا مصرف داخلی داشته و برای نیروهای زهوار دررفته سپاه و بسیج کار ساز می باشند.

عطف به داده های ملل متحد، اعضائ دائمی و حق وتو در شورای امنیت هر زمان که موضوع «صلح جهانی» در میان باشد، اجازه دارند تا آن را در زیر میکروسکوپ «بند ۷» منشور این سازمان قرار دهند.
این همان واقعیتی است که اکنون دیکتاتوری ولی فقیه را به هراس انداخته و به تبع آن تحریم ها را در دستور کار قرارخواهد داد. چنین سناریویی نیاز به «وتو و یا عدم وتو» از سوی دیگر اعضاء دائمی نمی باشد.
 
یک گزارش حکومتی (سایت فرارو ۱۸ شهریور ۱۳۹۹) در این رابطه اذعان میکند: ««علیرغم تمام مخالفت‌های اعضا شورای امنیت، کمیسیون مشترک برجام، اتحادیه اروپا، چین و روسیه در نهایت آمریکا می‌تواند از ۲۰ سپتامبر/ ۳۰ شهریور مسئله فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه‌ها و تحریم‌های شورای امنیت را محقق کند».

مضافا براین واقعیت نیز باید به جوهر قطعنامه ۲۲۳۱ که مبنایی برای توافق امضاء نشده اتمی با دیکتاتوری ولی فقیه می باشد اشاره نمود. براساس داده های بین المللی، پیشنهاد «مکانیسم ماشه» اساسا طرحی است که نخست از سوی وزیر خارجه روسیه به شورای امنیت ملل متحد علیه زیاده روی های رژیم آخوندی در زمینه اتمی و یا موشکی ارائه گردیده بود.

براین اساس پیش بینی می شود که رژیم آخوندی اکنون بر سر دوراهی «مرگ یا خودکشی» قرار گرفته است. ماندن در برجام با امید به آنکه، شاید طرف های تجاری راه نجاتی برای حکومت پیدا کنند و یا خروج از توافق اتمی و تبعات بعدی آن.
دراین رابطه یک کارشناس حکومتی اعتراف کرده است: «شما تصور کنید که از ۲۰ سپتامبر قطعنامه‌ها علیه ایران باز گردد و ایران هم بخواهد از برجام و یا ان پی تی خارج شود آن وقت فضا برای ایران به شدت متفاوت از امروز است».

وی سپس آب سردی بر دیپلماسی و سرمایه گذاری رژیم برای انتخابات پیش رو در آمریکا ریخته و می افزاید: ««حضور بایدن نه تنها می‌تواند به جو یکپارچه داخلی خدشه وارد کند، بلکه با کاهش تنش‌ها با دیگر بازیگران جهانی وی خواهد توانست حمایت بیشتری برای پیشبرد سیاست‌های آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی فراهم آورد. حضور بایدن در کاخ سفید اگر دارای مضار بیشتری برای ایران نباشد، دستکم دارای تبعات مساوی با حضور ترامپ در این مسند است. نگاهی به سند انتخاباتی حزب دموکرات نیز موید ادامه همان استراتژی مهار است که از دوران اوباما تا کنون در جریان بوده است».