کارگران ایران - درد نان و ترس از بیکاری در سایه ویروس ولایت

بحران بیکاری و به تبع آن بروز فقر و فلاکت در رژیم فاسد و غارتگر آخوندی اکنون دامنگیر قریب ۱۴ میلیون کارگر دردمند و خانواده های آنان شده است.

براین اساس بسیاری از گزارشات سخن از آن دارند که میلیون‌ها کارگر در هراس از گرسنگی و از دست دادن شغل، ناچار به پنهان نمودن بیماری و ابتلای خود به ویروس مرگبار کرونا گردیده اند.
یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد این فاجعه انسانی می نویسد: «شرایط اقتصادی کشور به گونه ای است که بسیاری از افراد از درد نان و ترس بیکاری، با وجودی که تست کرونا آنها مثبت است و یا علایم آن را به طور کامل دارند و حتی پزشک، بیماری آنها را تایید کرده، همچنان اصرار دارند با دریافت گواهی سلامت، با همان شرایط بیماری به کار بازگردند». ( سایت حکومتی بهار ۱۳ مهر ۱۳۹۹)

این وضعیت وخیم در حالی است که اطبا تاکید ویژه ای بر حداقل دو هفته قرنطینه برای افراد مبتلا به ویروس کرونا را دارند، اما در رژیم آخوندی بدلیل بحران اقتصادی و رکود تولیدی، بدلیل تورم و گرانی افسار گسیخته و بدلیل نبود حمایت های دولتی از اقشار ضربه پذیر بویژه کارگران، زحتکشان و معلمان، بسیاری از مبتلایان اکنون ناچار گردیده اند تا ضمن پنهان نمودن بیماری خود، با تب و لرز و دیگر علائم بیماری از پزشکان درخواست تائیده مثبت نموده و بدین سان بر سر کار حاضر شوند.
به این وضعیت بحرانی نیز باید نبود بیمه های درمانی، نبود پوشش های خدماتی برای کارگران، وجود قراردادهای سفید، عدم پرداخت حقوق و مزایا و یا وجود شبکه های سرکوبگر رژیم در کارگاه های تولیدی را اضافه نمود، تا بدین سان پازل وخامت اوضاع روشن تر گردد.

همچنین این گزارش در ادامه به ابعاد استثمار و فشارها از سوی باندهای مافیایی در این گسل دردمند اذعان کرده و می افزاید: «از سوی دیگر برخی از کارگران می گویند، بیشتر کارفرمایان هشدار داده اند در صورت ابتلا به کرونا، دیگر نیاز به حضور در محل کار ندارند و باید ۱۴ روز قرنطینه شوند، اما بعد از بهبودی نیز دیگر نیاز به بازگشت کار ندارند و نیروی جدید جایگزینشان خواهد شد».

واقعیت در رژیم آخوندی آن است که دولت شیخ حسن روحانی بدلیل عدم قرنطینه شهرها و محیط های کارگری، عملا میلون ها ایرانی را به میدان مین کرونا فرستاده است.
جواد ظریف، ماله کش اعظم نظام آخوندی پیشتر اعتراف کرده بود که در فردای شیوع پاندمی کرونا، رژیم راه دوم یعنی ادامه فعالیت های کاری را دنبال کرده است، امری که خود تائیدی بر بی تفاوتی و عدم مسئولیت حکومت برای جان انسان ها می باشد.
یک کارگر دردمند که به کرونا مبتلا شده، با اشاره به سیاست های سرکوبگرانه و ضد انسانی مدیران حکومتی در کارگاه ها می گوید: «با وجودی که تست کرونایم مثبت شد، اما ناچار شدم با همان حالت تب در محل کار حاضر شوم، چراکه مرخصی نداشتم و کارفرمایم تاکید کرده بود، هر کسی کرونا بگیرد، بعد از ابتلا به این بیماری و گذراندن دوره نقاهت خود، دیگر به محل کار خود بازنگردد، به همین دلیل ناچار شدم با وجود تب و ضعف جسمانی در محل کار حاضر شوم».