محمد اقبال: حلب و ”پوسته سخت“ نظام آخوندی

یک هفته بعد از پیروزی رزمندگان سوری در حلب و شکستن محاصره این شهر خونین، رژیم ددمنش آخوندی که رؤیاهای خود را در سوریه بربادرفته می‌بیند هنوز به خود می‌پیچد. خبرگزاری نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران (فارس) دریکی از آخرین خبرهای خود گزارش داده است که رژیم ایران ”به هیچ قیمت اجازه نمی‌دهد که اهداف عربستان در سوریه بخصوص در حلب محقق شود“!!. قبل از آن رژیم پیروزی رزمندگان در حلب را مدیون ۲۵۰ تانکی دانسته بود که ترکیه به آنان اهدا کرده است!! این در حالی است که رژیم هم می‌داند تانک چگونه سلاحی است و هم می‌داند درصورتی‌که رزمندگان سوری در حلب ۲۵۰ تانک در اختیار داشتند چه‌بسا تا دمشق نیز پیشروی می‌کردند.

رژیم که از ضربه سنگین حلب که به گفته کارشناسان از سال ۲۰۱۳ تابه‌حال بی‌سابقه بوده است، آن‌چنان تلوتلو می‌خورد که آسمان‌وریسمان را به هم می‌بافد تا بگوید این رزمندگان سوری نبودند که این پیشروی بی‌سابقه و پیروزی آشکار را محقق کردند بلکه ”رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا به ترکیه رفت“، ”اتاق عملیات شکستن محاصره حلب مشترکا توسط سرویس اطلاعات آمریکا و ترکیه اداره شد“ و ”... نتیجه حملاتی که به جنوب حلب شد در حد و اندازه میزان آمادگی و پشتیبانی صورت گرفته برای عملیات نبود...“. رژیم از فرط درماندگی یک روستا به نام ”کنسبا“ در نزدیکی ادلب را که نام آن تابه‌حال شنیده نشده بود، به ”شهرک مهم و راهبردی کنسبا“ تبدیل کرد تا بگوید ”درحالی‌که این ائتلاف [اپوزیسیون مسلح سوریه] خیلی از نیروها و فرماندهانش را به جنوب حلب منتقل کرد، ارتش سوری شهرک مهم و راهبردی کنیسبا را بازپس‌گیری کرد“!!
پنجشنبه ۲۱ مرداد همین خبرگزاری متعلق به سپاه پاسداران اذعان کرد که ”هفت هزار تروریست در حلب گردهم آمدند و در مناطق جنوب حلب مستقر و به انواع سلاح‌های مدرن نیز مجهز هستند“ و با خوشحالی مدعی شد که ” ارتش سوریه و نیروهای هم‌پیمان آن [همان اعضای نیروی قدس سپاه ضد مردمی پاسداران رژیم] در جنوب حلب موفق شدند شامگاه چهارشنبه حمله جدی و شدید ائتلاف تروریستی را دفع کنند“.
خوب مجال برای ذکر سوزوگدازهای رژیم نیست ولی با نگاهی به همین چند فاکت می‌توان فهمید که رژیم و متحدینش در حلب چه ضربه مهلک و استراتژیکی دریافت کرده‌اند.
اما درواقع امر این پیروزی نیروهای رزمنده سوری، چگونه محقق شد؟ آیا به ادعای رژیم، آمریکا و ترکیه و عربستان و انگلیس و همه عالم جمع شدند و این پیشروی را در حلب محقق کردند یا موضوع چیز دیگری بود؟
کمی به قبل بازمی‌گردیم. به خاطر داریم که قبل از این پیشروی سهمگین، همه خبرها حاکی از این بود که حلب از سوی نیروهای سوریه و رژیم محاصره‌شده است و کار به‌زودی تمام خواهد شد. این امر وقتی جدی‌تر شد که سوریه و رژیم و روسیه همراه با برخی نیروهای خائن منطقه‌ای مسیر کاستیلو را گرفتند و با توجه به این‌که تنها بخش شرقی حلب در اختیار نیروهای رزمنده سوری بود چند گذرگاه [به‌اصطلاح] امن، ایجاد کردند و از مردم خواستند که از این گذرگاه‌ها خارج شوند و اعلام کردند نیروهای مسلح هم باید سلاح‌های خود را تحویل داده خود را تسلیم کنند.
زهی خیال باطل. نیروهای اپوزیسیون اما توانستند این معادله را تغییر دهند. این نیروها با استفاده از اصل غافلگیری حداکثر به نیروهای دولتی و متحدینش از نقطه‌ای حمله کردند که مطلقاً تصورش را هم نمی‌کردند. تمامی نیروها در محل، یک اتاق عملیات مشترک تشکیل داده و با ارتش فتح متحد شدند. درنتیجه توانستند با هماهنگی کامل وارد صحنه شوند.
همین‌که محاصره ترک برداشت، نیروهایی از رزمندگان که در داخل حلب بودند و همچنین نیروهایی که بیرون از آن منطقه گیر افتاده بودند و راه ورود پیداکرده بودند به هم پیوستند و همزمان کاروان کمک‌های انسانی امکان یافت که وارد حلب شرقی شود. این تاکتیک ازاین‌جهت اهمیت داشت که منطقه‌ای که برای شکستن محاصره از سوی رزمندگان سوری انتخاب‌شده بود یعنی منطقه الراموسه درست در جنوب حلب و در حدفاصل حلب شرقی (که تحت کنترل اپوزیسیون بود) و حلب غربی (که در اختیار نیروهای بشار اسد و متحدینش بود) قرار داشت. درنتیجه با شکسته شدن این نقطه، هم محاصره شرق حلب شکست و هم غرب حلب در محاصره رزمندگان قرار گرفت و به‌این‌ترتیب حساس‌ترین منطقه و مجموعه تأسیسات نظامی منطقه حلب که گفته می‌شود در تمامی سوریه بالاترین اهمیت نظامی را دارد، تسخیر شد و به تصرف نیروهای اپوزیسیون درآمد.
گردان توپخانه تصرف‌شده در این منطقه ازاین‌جهت دارای اهمیت استراتژیک است که بر روی ارتفاعات الراموسه قرار دارد، همان ارتفاعاتی که مشرف بر تمامی مناطق اطراف است. از این نقطه می‌توان با توپخانه منطقه‌ای به شعاع چهل کیلومتر را موردحمله قرارداد، کاری که نیروهای بشار اسد و پاسداران رژیم ایران طی پنج سال گذشته می‌کردند و رزمندگان و مردم بی‌دفاع منطقه را توپ باران می‌کردند. مجموعه پادگان‌های نظامی که پس‌ازاین پیشروی بزرگ در اختیار رزمندگان قرارگرفته است هفت کیلومتر در هفت کیلومتر مساحت دارد و زرادخانه عظیمی از غنائم جنگی به دست نیروهای رزمنده سوری افتاده است. این‌ها همان تسلیحاتی هستند که رژیم مدعی است شرق و غرب عالم بسیج شده و آن‌ها را به دست نیروهای محاصره‌شده اپوزیسیون رسانده‌اند!!
اما مهم‌ترین عامل در این پیروزی شگفت چه بود؟ آمادگی رزمندگان سوری برای فداکاری در مسیر رهایی میهن سرپا خونینشان. گفته می‌شود نیروهای اپوزیسیون پیش‌بینی می‌کردند که برای چنین هدف بزرگی نیاز به یک ماه جنگ دارند و خود را آماده کرده بودند که بیست در صد از نیروهای خود را برای دستیابی به این پیروزی عظیم فدا کنند؛ اما آنچه محقق شد آن‌چنان سریع و دور از انتظار بود که جهانیان را انگشت‌به‌دهان کرد و نشان داد که نیروهای بشار اسد و پاسداران خامنه‌ای و متحدینشان در حزب الشیطان تا چه حد دچار ضعف و پریشانی هستند.
تحلیلگران پیروزی رزمندگان سوری در حلب را پیش‌درآمد پیشروی‌های بیشتر در مسیر برکناری اسد از قدرت ارزیابی می‌کنند. باتلاقی که رژیم پلید آخوندی در سوریه در آن گرفتار آمده است عمیق‌تر و عمیق‌تر می‌شود و رژیم راه پس‌وپیش ندارد. پاسداران نام و نشان‌دار رژیم از ”تعیین‌کننده‌ترین مرحله جنگ در سوریه“ سخن می‌گویند. نیروهای سوری نیز به‌خوبی آگاه هستند که تنها خلعید از دیکتاتوری تروریستی مذهبی حاکم بر ایران است که مسیر را برای پیروزی نهایی هموار خواهد کرد.
خانم سهیر الآتاسی عضو کمیته عالی مذاکرات سوریه که سه رئیس‌جمهور سوریه در دوران گذرای دموکراسی در این کشور از خانواده او بوده‌اند، در مقاله‌ای در روزنامه فرانسوی لوموند به تاریخ ۱۰ اوت جاری با عنوان ”راه‌حل بحران سوریه از کنار گذاشتن [خلعید] رژیم ایران می‌گذرد“ با اشاره به نقش مخرب رژیم در مذاکرات ژنو و وین برای انتقال قدرت در سوریه، نوشته است: ”... نقش مخرب رژیم تهران تنها به دخالت نظامی و لجستیکی آن برای پس گرفتن حلب و درعا از دست نیروهای انقلاب خلاصه نمی‌شود، همان حلب که پیروزمندانه محاصره خود را شکست و شکستی تعیین‌کننده به نیروهای اسد و متحدش رژیم ایران وارد نمود... در مقابل توطئه‌های نیروهای مخرب، مخالفین سوری و ایرانی عزم جزم کرده‌اند تا در اتحاد با یکدیگر حقوق خلق‌های خویش را باز پس بگیرند... ما هیأتی از مسئولین ائتلاف سوریه اتحادی مقدس را در کنار مریم رجوی پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران به ثبت دادیم. هدف مشترک ما برکناری بشار اسد و رژیم ایران از سوریه است... ما مخالفین سوری به اپوزیسیون ایران در گردهم آیی بزرگ آن در نهم ژوئیه در پاریس پیوستیم و این نمایش قدرت نیروهای آینده منطقه بود. این فرصتی بود تا با صدای رسا گفته شود که تا وقتی با رژیم ایران مقابله نشود بحران تروریسم را از خاورمیانه و اروپا نمی‌توان برچید“.
خامنه‌ای و سرمداران رژیم آخوندی بارها اشاره‌کرده‌اند که اگر در سوریه و بیرون از مرزهای ایران نجنگند ناچار خواهند شد در داخل ایران بجنگند. تنها این را نمی‌گویند که طرف دیگر این جنگ کدام نیرو است؟ چون به‌خوبی واقف‌اند که هیچ حمله خارجی در کار نیست. وحشت ولی‌فقیه و سایر سران حکومت پلیدش از مردم ایران و ارتش قیام است. اینجا می‌توان فهمید که چرا خامنه‌ای در بحبوحه شکست سهمگین در حلب و دقیقاً سه روز پس‌ازآن (سه‌شنبه ۱۹ مرداد ۹ اوت جاری) به فکر روحیه دادن به نیروهای وارفته اطلاعات آخوندی افتاده و ضمن فراخواندنشان هشدار می‌دهد که ”وزارت اطلاعات، پوسته‌ی سخت نظام است که به‌هیچ‌وجه نباید آسیب‌پذیر شود“.