حالا که همه پردههای جنایت فروافتاده و نقش میرغضبان و آمران و مجریان و ناظران آن قتلعام هولناک برملا شده است، آنهایی که به هر نحو دستی در آن جنایت داشته یا ناظر آن بودهاند تنها دو انتخاب در پیش رو دارند:
یا آن جنایت را بیهیچ اماواگر محکوم نموده و نقش خود و دیگران را به آگاهی عموم برسانند و برای پاسخگوی در یک دادگاه بینالمللی و بیطرف اعلام آمادگی کنند و یا از قتلعام هزاران زندانی بیگناه بهفرمان امامشان با همه ابعاد ضد بشری و ضداخلاقی آن دفاع نموده و به جنایتی که مرتکب شدهاند افتخار کنند. هیچ راهحل میانهای در قبال این واقعه خونین و دردناک تاریخی وجود ندارد. تلاشهایی نظیر آنچه برخی برای ماستمالی و توجیه یکی از شنیعترین جنایتهای قرن انجام میدهند تنها باعث آبروریزی برای افراد یا جریاناتی است که میخواهند به چشم مردم خاک بپاشند و عاملان جنایت را از پاسخ گوئی در قبال اعمال ننگین اشان ببرند. این قبیل میانه بازان در عمل نزدیکی و همسوئی خود با جانیان را نشان میدهند. موضعگیری مصطفی تاجزاده و برخی دیگر از بهاصطلاح اصلاحطلبان حکومتی که بعضاً خود ازجمله کارگزاران و اعضای فعال دستگاههای سرکوب همین رژیم بودهاند از این جمله است.
جنایت قتلعام ۶۷ بزرگتر و جدیتر از آن است که بازماندگان دیو ملعون و جنایتپیشه بتوانند با این قبیل عربده کشیها به همین سادگی از عواقب آن بگریزند. سردمداران این رژیم و بهویژه عاملان این جنایت دیر یا زود در برابر اراده مردم زانو خواهند زد. هدف مقاومت و جنبش آزادیخواهانه مردم ایران از بن برکندن تفکر و اندیشه ارتجاعی و بنیادگرائی است که تحت نام اسلام جز جنایت و کشتار و غارت و فساد و تباهی دست آوردی نداشته است. همانگونه که سردار آزادیخواهی مریم رجوی گفت تاریخ افتخار مبارزه با بنیادگرائی را به ما سپرده است و ما در برکندن این طاعون و این نکبت و تباهی از پای نخواهیم نشست.