به نام خدا و به نام آزادی، با سلام و درودهای فراوان خدمت خواهر مریم و برادر مسعود عزیز و با سلام به میهمانان عزیز و دوستداران مقاومت ایران جناب آقای لیبرمن و آقای ویدال کوادراس.
با سلام و درودهای فراوان به شیرزنان و کوهمردان مجاهد در رزمگاه لیبرتی. با سلام و درود به شما یاران مقاومت ایران و شما اشرفنشانها. با سلام و درودهای فراوان بر زندانیان مقاوم و مجاهد. و با درود بر تمامی شهیدان راه آزادی بخصوص 24 شهید حمله اخیر موشکی لیبرتی، فرمانده حسین و یارانش.
من فرزاد مددزاده، 30 سال سن دارم و به تازگی از ایران خارج شدهام. من از فوریه سال 2009 تا فوریه 2014 به مدت 5 سال در زندانهای رژیم جنایتکار آخوندی حاکم بر ایران زندانی بودم. زمانی که دستگیر شدم به بند مخوف 209 در زندان اوین منتقل شدم و 6 ماه در 2 نوبت در انفرادی بودم جایی که از هیچ جا و هیچ کس خبر نداری و تنها چیزی که در انتظار توست اتاقهای شکنجه و بازجویی است. انفرادی جایی که هر روز به تو میگویند اعدام میشوی و تو هر شب با این فکر به خواب میروی که فرداشب زندهای یا نه؟ انفرادی جایی که هر لحظه منتظر اتاقهای شکنجه و بازجویی هستی و معلوم نیست که از این اتاقها سالم بیرون بیایی و یا مثل شهید ستار بهشتی زیر شکنجه ماموران وزارت اطلاعات کشته شوی. قبل از هر چیز میخواهم 16 آذر، روز دانشجو، را به همه دانشجویان بخصوص دانشجویان زندانی تبریک بگویم همانهایی که ذلت را نپذیرفتند و همانا در طول سالیان نگذاشتند رژیم آخوندی دانشگاه، این سنگر آزادی را به پادگان تبدیل کند. درود بر عزمتان.
اگر بخواهم در مورد زندان و شکنجههای قرون وسطایی رژیم آخوندی در ایران برایتان حرف بزنم بدون اغراق میتوانم هفتهها و شاید ماهها حرف بزنم ولی میخواهم در اینجا از آن روی زندان و شکنجه حرف بزنم در میهن اشغال شده ایران، همیشه زندان با کلمه مقدسی همراه بوده، کلمه مقدس مقاومت و پایداری. آری، زمانی که در زندانهای اوین و گوهردشت بودم با قهرمانانی که توسط رژیم اعدام شدند چون: علی صارمی، جعفر کاظمی، محسن دگمهچی، محمدعلی حاجآقایی و منصور رادپور همبند بودم و اینها مقاومت و پایداری را همانطور که همیشه خودشان میگفتند از رزمندگان آزادی (مجاهدین) در اشرف و لیبرتی آموختند و همیشه میگفتند الگوی ما برای ایستادگی در برابر رژیم جنایتکار آخوندی شیرزنان و کوهمردان مجاهد خلق بوده و هستند. در واقع اگر خلاصه بگویم مقاومت و پایداری مجاهدان در لیبرتی الگویی برای مقاومت و ایستادگی در داخل ایران بخصوص داخل زندانهای رژیم آخوندی است. مقاومت در برابر پلیدترین رژیم تاریخ ایران. خواهران و برادران و یاران مقاومت، همچنانکه گفتم از زندان و شکنجه در رژیم آخوندی میتوان خیلی حرف زد و چندین برابر آن میتوان از مقاومت و ایستادگی مردم ایران در برابر هیولای جنایتکار رژیم آخوندی. ولی در اینجا میخواهم برایتان از پیوند مردم و مجاهدین و مقاومت ایران بگویم. در میهن اشغالشده ایران ممنوعترین کلمه، کلمه مجاهدخلق است به طوری که به زبانآوردن این اسم هزینه و تاوان سنگینی دارد. ولی مردم ایران بخصوص جوانان با پرداختن هزینه سنگین، این اسم را زنده نگه داشتهاند. سازمان مجاهدین خلق به دلیل صداقت و پاکی و فدای حداکثر و به دلیل سازماندهیشان با قلبها پیوند خوردهاند طوری که رژیم به هر کاری دست میزند نمیتواند آنها را نابود کند، چون مجاهدین نابودشدنی نیستند بلکه با فدا و صداقتشان هر روز تکثیر میشوند، در اینجا میخواهم خاطرهای برایتان از زندان بگویم. زمانی که در بند مخوف 209 در زندان اوین بودم بعد از شروع قیامهای سال 2009 بازجو مرا به اتاق بازجویی برد و گفت باید یک مصاحبه تلویزیونی علیه مجاهدین انجام بدهی و هر چه میگوییم در آنجا بگویی و وقتی گفتم شما گفتید مجاهدین تمام شدند، نابود شدند، نیستند. حالا چه شده که یاد مجاهدین افتادهای، گفت ما این حرفها را برای مردم عادی میگوییم ولی خودمان که احمق نیستیم میدانیم هستند به طوری که اگر رهبری و هدایت این تظاهرات را به عهده نمیگرفتند اصلا تظاهراتی نبود.
هر وقت در اشرف و اور سور اواز شعار و حرفی میزنند 24 ساعت طول نمیکشد که در تجمعات و تظاهرات در تهران و شهرهای مختلف همان شعار و حرف گفته میشود. البته توجه داشته باشید این حرف بازجوی وزارت اطلاعات و مال 7 سال پیش است حالا باید دید که مجاهدین و مقاومت ایران در کجا هستند و چطور تکثیر شدهاند به طوری که امروز دیگر مردم و جوانان با اینکه میدانند هزینه و تاوان سنگینی دارد در خیابانهای تهران و جلو زندان اوین به صورت آشکارا، حمله وحشیانه به لیبرتی را محکوم میکنند.
هموطنان و یاران مقاومت،
در اینجا جمع شدهایم برای گرامیداشت روز جهانی حقوق بشر. ولی متاسفانه در ایران عزیزمان چیزی به نام حقوق بشر وجود ندارد و این یکی از مواردی است که توسط آخوندهای حاکم بر ایران به حراج رفته است. و دولتهای غربی نیز چشم به این همه جنایت و اعدام بستهاند. از اعدامهای دهه 60، بخصوص قتلعام 30هزار زندانی سیاسی در سال 1367 تا همین امروز که آّخوند به اصطلاح مدرهای! به نام حسن روحانی سر کار است روزانه ادامه دارد فقط در 2 سال این آخوند روحانی بیش از 2000 اعدام انجام شده یعنی هر 8 ساعت یک اعدام ولی متاسفانه دولتهای غربی چشمشان را بستهاند و در مورد اعدام و شکنجه هیچ حرفی نمیزنند در حالی که باید این رژیم را به خاطر این همه جنایات در دادگاههای بینالمللی به محاکمه بکشانند. من از دولتهای غربی میخواهم هر نوع معامله با رژیم ایران را به لغو اعدام و بهبود اوضاع حقوق بشر در ایران منوط بکنند. مردم ایران حمایت شما نمایندگان واقعی مردم غرب را میبینند و به خود میبالندکه شما در کنار مردم و مقاومت مردم ایران ایستادهاند. بگذارید از همین جا به خاطر همین حمایتها و پشتیبانیهای شما از مردم و مقاومت ایران از طرف مردم بخصوص جوانان از شما تشکر و قدردانی بکنم.
سخن آخر. مردم ایران با اتکا به مقاومت سازمان یافته خود این رژیم جنایتکار آخوندی را سرنگون خواهند کرد. روزی در سرتاسر ایران سرود رهایی سر خواهند داد
روزی این همه رنج و شکنجه و اعدام، فرزندی خواهد زاد، فرزندی به نام آزادی.
به امید آزادی ایران زمین که دور نیست، متشکرم.