به بخشهایی از این نامه که کینه حیوانی و طینت ضدبشری او را علیه مجاهدین به نمایش میگذارد توجه کنید:
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم... از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به (مجاهدین) میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال ها و (مجاهدین) باید بر کشور حکومت کنند.
به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده (مجاهدین) بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از (مجاهدین) تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را (مجاهدین) از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
در نامه عزل منتظری توسط خمینی ضدبشر آمده است: به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید (مجاهدین) هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
نامهها و سخنرانیهای (مجاهدین) که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.