این گزارش در ادامه ضمن اعتراف به استثمار پیچیده در حاکمیت آخوندی، بی قانونی و هرج مرج در بازار کار و خیل عظیم بیکاران که برای امرارمعاش و از سر ناچاری و نداری تن به هر اجحافی می دهند، اعتراف کرده و می افزاید: «افرادی که در این کارگاهها کار میکنند، حتی نمیدانند که به قول خودشان صاحبکارشان کیست. فقط این را میدانند که باید بدون حاشیه کار کنند، سر و صدا نداشته باشند و سر ماه هم که میشود، حقوقی هرچند ناچیز بگیرند، می گویند که حال و روز بد تولید، صاحبان کارخانهها را به این روز انداخته است. دیگر نمیخواهند کارگرانشان را بیمه کنند، مالیاتهای آن چنانی بدهند و در مقابل، زیر بار سنگین بهرههای بانکی، کمر خم کنند».
صاحب یک کارخانه در ادامه به دلائل پدیدار شدن این وضعیت و بحران زیرپوست اقتصاد جامعه می پردازد و با اشاره به بی برنامگی حکومت آخوندی برای برون رفتن از بحران اقتصادی می افزاید: «مشکلات و سنگاندازیهای دولت سبب شده است که رو به تولیدات زیرپلهای بیاورد، به خصوص اینکه هزینههای تولید هر روز رو به افزایش است و دولت هم اقدام جدی در این رابطه انجام نمیدهد؛ بازار کساد است و خریداران هم حاضر به خوش قولی در پرداختهای خود نیستند، بنابراین رو آوردن به تولید زیرپلهای به صرفهتر است».
به گفته وی، برخی از مشاغلی که قابلیت تولید در کارگاههای کوچک را دارند و به نوعی مواد اولیه یا محصول مورد نیاز ساخت سایر کالاها هستند، رو به این کار آورده اند و با اجاره یا خرید واحدهای مسکونی و آکوستیک کردن آنها، اقدام به تولید می کنند و به جای آن، زمین کارخانه خود را می فروشند و پول آن را در بانک قرار می دهند.