سخن از بحرانی ضد تمامی ارزش ها و کرامت انسانی در حاکمیت ننگین، دزد و فرومایه ای است که کارگزاران، متولیان و مدیران حکومتی در آن، حقوق های چند صد میلیونی دریافت کرده، در حالیکه عامه و یا به روایت دقیق تر بیش از 80 درصد از مردم زیر خط فقر و بدبختی زندگی می کنند.
در رابطه با فروش کلیه در رژیم چپاولگرو فاسد آخوندی یک گزارش حکومتی ناخواسته به گوشه هایی از این بحران انسانی اینگونه اعتراف کرده است: «در حال حاضر ۱۵ هزار نفر بیمار دیالیزی وجود دارد که برای ادامه زندگی هفته ای ٣ بار دیالیز می شوند و سالانه ۱۷ درصد به این گروه از بیماران افـزوده می شود. رقم پیوند کلیه، ۲۴ مورد به ازای هر یک میلیون نفر است که این رقم در کشورهای در حال توسعه یک تا ۵ مورد و در کشورهـای پیشرفتـه ۲۰ تا ۴۰ مـورد اسـت و علـت اصلی بالا بودن آمار ایران در زمینه پیوند کلیه، مجاز بودن پیوند از فرد زنده است که ۸۰ درصد را شامل میشود، در حالی که در کشورهای دیگر این مسأله جایز نیست».
ترجمان «جائزنیست» نیز به معنای دقیق کلمه همان «ممنوع می باشد» است که با دستکاری عامدانه در این گزارش مورد «لطف و محبت»! شیخان دزد و عوامل فاسد آنها قرارگرفته است.
این گزارش در ادامه با اعتراف به نقش استثمارگرایانه دوایر حکومتی برای رسیدن به خوان یغمای خرید و فروش کلیه، با استناد به سخنان چند فروشنده محروم کلیه در پایتخت اضافه می کند: «برای حل مسائل قضائی به حدود ٣ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای هزینه دادرسی و حدود ۱۴ میلیون تومان برای حق وکالت نیازمندیم تا پرونده به جریان بیفتد. ما از سر ناچاری تصمیم به فروش کلیه های خود گرفتیم تا حداقل هزینه تشکیل پرونده را فراهم کنیم. این مرد جوان در مورد قیمت پیشنهادی خودشان برای فروش کلیه می گوید: ما هر کلیه را ۳۰ میلیون قیمت گذاشته ایم، اما انجمن حمایت از بیماران کلیوی می گوید که باید زیر گروه من باشید و کلیه را به مبلغ ۱۵ میلیون می خرد. حتی دولت هم به بیمارستان ها ابلاغ کرده که برای پیوند نامه انجمن را دریافت کنند». (سایت حکومتی آرمان 11 تیر 1395)
همچنین در یک نمونه دیگر، پدر یک خانواده دردمند از وضعیت وخیم مالی و اقتصادی خود زبان به سخن می گشاید و ادامه می دهد: «علی ۳۱ ساله قیمت فروش کلیه خود با گروه خونی (آ ب) را ۳۰ میلیون تومان اعلام کرده و می گوید: علت اصلی من برای این کار احتیاج مالی است؛ این روزها باید ۱۰ نفر کار کند تا یک نفر زندگی کند. او ادامه می دهد: برای فرار از بیکاری و پرداخت بدهی هایم با همسر و دختر ۶ ساله ام حدود ٣ سالی است که به تهران مهاجرت کرده ایم، اما شغلی جز کارگری روزمزد پیدا نکرده ام تا اینکه تصمیم گرفتم کلیه ام را برای تأمین مخارج زندگی بفروشم. طعا بعد از پیوند برای من مشکلاتی پیش می آید، چون اگر یک کلیه لازم بود، خداوند ٢ کلیه در بدن انسان نمی گذاشت؛ اما چاره ای ندارم و به اجبار راضی به این کار شده ام»،.
درنمونه ای دیگر یک جوان جویای کار با اعتراف به اینکه فقر و مشکلات مالی عامل محرکه برای فروش کیله اش می باشد، می افزاید: «احمد ۳۲ ساله و متاهل از خراسان هم گرفتاری مالی خود را دلیل فروش کلیه خود می داند و می گوید: بدهکارم و تصمیم گرفتم که کلیه ام را با گروه خونی (ا و )
بفروشم. از او می پرسم چرا در تهران آگهی فروش کلیه را انتشار دادی؟ که می گوید: در شهرستان ها قیمت کلیه ارزان است».