ابعاد فقر گسترده در حاکمیت چپاولگر و فاسد ولیفقیه به حدی است که اکنون به گفته متولیان رژیم «۱۱ میلیون حاشیهنشین» در ایران وجود دارد. البته این آمار به یقین بسیار دستکاری شده میباشد، زیرا سازمان ملل متحد در آخرین ارزیابیهای خود از رشد و نمو فقر و فلاکت در دیکتاتوری خامنهای و از وجود یکچهارم جمعیت کشور در حاشیه شهرها خبر داده است که با یک حساب سرانگشتی قریب ۲۰ میلیون نفر را در برمیگیرد.
ابعاد فقر و تهیدستی بهویژه در میان کارتنخوابها به حدی است که یک رسانه رژیم در گزارشی ازجمله مینویسد: «خبر مربوط به چند روز پیشتر میشود. کارتنخوابی در همدان شناسایی میشود و توسط نیروهای اورژانس به یکی از مراکز نگهداری کارتنخوابها در این شهر برده میشود. پس از پیگیریها متوجه میشوند که این فرد از ناحیه پا دچار آسیب شده است. آسیبی که ناشی از شدت سرما بوده و به گفته پزشکان اگر پای مصدوم را قطع نکنند، مرگ در انتظار او خواهد بود.
بر اساس گفتههای روابط عمومی بیمارستان بعثت همدان به ایسنا، هر دو پای این فرد به دلیل شدت سرما دچار آسیبدیدگی شده و بخشی از بافت پا از بین رفته است». ( سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۱ آذر ۱۳۹۵)
موضوع تنها به این مورد در همدان بسنده نمیشود، بلکه بحران بیخانمانی در میان کارتنخوابها بسیار فراتر از چنین تک مواردی است. در نمونهای دیگر، اکنون از جان باختن ۸ کارتنخواب در تهران، زیر گوش ولیفقیه فاسد، خبر میرسد.
این گزارش در ادامه به سخنان یک مددکار اجتماعی اشاره کرده و میافزاید: «در شبهای سردی که تهران پشت سر گذاشت، بر اساس آماری که من دارم حدود ۸ نفر کارتنخواب جان خود را از دست دادند که ۲ مورد از آنها در منطقه آزادی در غرب تهران بوده است».
بحران فقر، اعتیاد، فلاکت و بیکاری به موازات بیتفاوتی و بیعملی دولت آخوند روحانی در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان، دولتها همواره پیش از رسیدن فصل سرما دست به اقدامات پیشگیرانه برای حلوفصل چنین آسیبهای اجتماعی میزنند. ایجاد سرپناههای گرم به همراه تغذیه مناسب و رسیدگیهای پزشکی و تلاش برای تهیه خانه و آپارتمان درخور شّان انسانی، حداقلهایی است که در این زمینه پیشبینی میشود.
همچنین این بحران روبه رشد که اکنون به دلیل شکاف عمیق طبقاتی در ایران هر روز جان بسیاری از هموطنان و اقشار آسیبپذیر را میگیرد، در کشوری به وقوع میپیوندد که بر دریایی از نفت و گاز قرار دارد و در آن متولیان رژیم با حقوقهای نجومی و ابعاد گسترده غارت و چپاول اموال ملی و عملا مردم را با مجموعهای بحرانهای اقتصادی و مالی به حال خود رها کردهاند.
وضعیت در زمینه آسیبهای اجتماعی که چهره کریه خود را در کودکان کار، اعتیاد، زنان خیابانی و یا حاشیهنشینی و کارتنخوابی به نمایش گذاشته است، بهزعم کارگزاران و متولیان دزد و فاسد آخوندی حکایت همان مثل قدیمی «صحن خانه تا به لب بام از آن تو. از بام خانه تا به ثریا از آن من» است.